9- كتاب ده نكته از استاد طاهرزاده
نكتة ششم
حضورِ « كاملِ » نفس
نفس انساني فوق زمان و مكان است و در همين راستااست كه در بدن، مكان برايش مطرح نيست. و در عين اينكه حضورِ«كامل» در بدن دارد، در مكان خاصي از بدن جاي ندارد، زيرا مجرد از ماده است.
ملاحظه كرديد كه نفس در رؤياي صادقه، بدون بدن در صحنههايي حاضر ميشود كه بعداً آن صحنهها در زمان خاص و مكان خاص ظاهر ميگردد، يعني نفس، خارج از محدوديت زماني و مكاني با حادثه روبهرو ميشود و اين است معني فوق زمان و مكان بودن نفس.
از طرفي خود ما احساس ميكنيم كه در جاي خاصي از بدنِ خود جاي نداريم، در عيني كه در همه جاي بدن خود هستيم. و در يك لحظه ميتوانيم اراده كنيم هم دستمان را حركت دهيم و هم پايمان را حركت دهيم و هم با چشممان به چيزي بنگريم. يعني اگر نفسِ ما فقط در دست ما جاي داشت، ديگر در همان لحظه نبايد در پاي ما جاي داشته باشد. در حالي كه همه جا هست بدون اينكه جاي خاصي داشته باشد، و اين است معني ديگري از فوق مكان بودن نفس. وقتيكه ميگوييم نفس «حضور كامل» در بدن دارد به همين معني است كه همه جاي بدن هست و محدود به جاي خاصي نميباشد. و اينكه ميگوييم مجرد از ماده است يعني محدوديتهاي پديدههاي مادي را - كه مكانمندي و زمانمندي است- ندارد.
پس در اين قسمت روشن شد نفس «حضور كامل» در بدن دارد و جاي خاصي برايش مطرح نيست.