٧- كتاب ده نكته از استاد طاهرزاده
نكتة چهارم◀️◀️
انسان، بدون بدن زندهتر است
« نفس» چون بدون بدن ميتواند ادراك داشته باشد و حتي بهتر از بدن حوادث را درك ميكند و حوادثي را ميبيند كه هنوز چشم بـدني آنها را نديده، پس بدن انسان نقشي در حيات انسان نداشته و نفس، بدون بدن زندهتر است و حتي ميبيند كه ميميرد.
شما در خواب با اينكه اين بدن در رختخواب است، چشم داريد و ميبينيد، دست داريد و چيزها را در خواب ميگيريد، گوش داريد و ميشنويد، دهان داريد و حرف ميزنيد و.....؛ پس حيات انسان مربوط به اين تن نيست. از طرفي در رؤياي صادقه بدون اين بدنِ مادي، در صحنههايي واقعي حاضر ميشويد كه هنوز با اين بدن به آن صحنهها نرسيدهايد، يعني در واقع اين بدن از جهتي مزاحم ادراك ماست، و در خواب كه تا حدي از اين بدن آزاد شدهايم ادراك ما تا آينده هم سير ميكند و به همين جهت هم قرآن ميفرمايد: در قيامت كه پردهها از چشمها برداشته شد، شما بيناتريد. « فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطائَكَ فَبَصُرَكَ الْيَوْمَ حَديد » يعني در قيامت پردهها را از چشم تو كنار ميزنيم و چشم شما تيز بينتر ميشود. چون بينندة حقيقي چشم نيست، و لذا وقتي روح انسان اين بدن را رها كرد بهتر به آينده و گذشته ميتواند نظر بيندازد.
انسان ميبيند كه ميميرد
وقتي برفرض دست شما از بدنتان جدا شد ميبينيد كه دستتان جدا شدهاست. وقتي هم بدن شما جدا شد، ميبينيد كه همة بدنتان از شما جدا شدهاست و به اصطلاح مرديد. پس ميبينيد كه ميميريد. در روايت داريم: هنگامي كه در حال غسلدادن بدن مؤمن هستند، ملائكه از او ميپرسند: « ميخواهي به بدنت برگردي؟» در جواب ميگويد: «اين دارِغم و محنت را ميخواهم چهكنم؟» يعني انسان در آن حال ناظر بر مرگ و غسل و كفن خود است. و يا در روايت از پيامبر خدا«صلواةاللهعليهوآله» هست كه: «اَلنّاسُ نِيامٌ فَاِذا ماتُوا انْتَبَهُوا» يعني مردم در خواباند، وقتيكه مردند بيدار ميشوند. پس نتيجه ميگيريم انسان بدون اين بدن زندهتر است و اين بدن حجاب درك بعضي حقايق است كه چون از اين بدن آزاد شد با آن حقايق كه اطراف او بود و از آنها غافل بود، روبهرو ميشود، مثل انسان خوابي كه متوجه نيست اطراف او چه ميگذرد و چون بيدار شد ميفهمد كه عجب در اطراف او چه حادثههايي واقع بوده ولي او متوجه نبودهاست.