4-کتاب شرح ده نکته از معرفت نفس یا خویشتن پنهان از استاد طاهرزاده معلم حکمت و عرفان◀️◀️جلسه اوّل،
جايگاه معرفت نفس
بسماللهالرحمنالرحيم
هر انساني با اندك تأملي بر حالات خود، تصديق ميكند كه خودش منحصر به اين جسد مادي نيست و خواهد گفت: «ما بدانستيم، ما نَه اين تنيم». يعني علاوه بر تصديق به وجود نفسي مجرد، هركس ميتواند بهراحتي بفهمد كه روحش فراختر از بدنش است. جالب آنكه پس از آگاهي به اين نكته، راهي را ميطلبد تا اين قفسِ تنگ را بشكند و به آن وجهِ فراخنايِ خود دست يابد. اين است كه ناله سر ميدهد:
تن قفس شکل است، تن شد خار جان
در فريب داخلان و خارجان
بايد فريب تن را نخورد و از حقيقت خود که ماوراء اين تن، در عالم حاضر است غفلت نکرد. در آن صورت همراه با مولوي خطاب به نفس ناطقه خواهيد گفت:
اي هزاران جبرئيل اَنـدر بشر
اي مسيحايِ نهان در جوف خر
مولوي گِله سرميدهد كه «تا كِي بايد گرفتار تن بود؟!» چرا كه صورت آدمي، رهزن و حجابِ واقعيتِ اوست و نميگذارد آدمي به واقعيت خود دست يابد، مگر اينكه سر را از يقهي تن بيرون كشد و از ماوراء تن، خود را به نظاره بنشيند.
برآميختن جسم و روح، موجب شده كه روح، مجال پريدن نداشته باشد زيرا سبكي و سبكبالي، شأن روح است. مگر اينكه روح، اصل خود را فراموش كند و تابع جسم شود.