کاربرد Never در جملات مختلف
پنج شنبه 20 اسفند 1394 9:52 AM
It's now or never
یا الان یا هیچ وقت
I never saw him in jeans
هیچ وقت لباس جین تو تنش ندیدم
I wish you'd never been born
کاشکی هیچ وقت به دنیا نمیومدی
It's never too late to learn
هیچ وقت برای یاد گرفتن دیر نیست
Never confuse pity with love
هیچ وقت ترحم رو با عشق اشتباه نگیر
I'll never forget your kindness
مهربونیت هیچ وقت از یادم نمیره
I never thought we'd end up like this
هیچ وقت فکرشو نمیکردم اینجوری تموم بشه
I never felt this way before I met you
قبل از اینکه باهات آشنا بشم اصلا همچین حسی رو بهت نداشتم
His behavior never ceases to surprise me
رفتارش همیشه منو سورپرایز میکنه
I've never heard him speak ill of others
هیچ وقت ندیدم از مردم بد بگه
I'll see to it that it never happens again
اطمینان میدم که دیگه همچین چیزی اتفاق نمیفته
You never know what you can do till you try
تا تلاش نکنی نمیغهمی قادر به انجام چه کار هایی هستی
I never see her without thinking of her mother
هیچ وقت ندیدمش که به مادرش فکر نکنه
I never for a moment imagined that I would still doing this kind of thing at my age
هیچ وقت حتی یه لحظه فکر نمیکردم همچین کاری رو تو این سن انجام بدم
I never for a moment imagined I'd be able to afford to live in such a fancy house
حتی یه لحظه هم فکرشو نمیکردم یه روز بتونم پول زندگی تو همچین خونه ی با کلاسی رو داشته باشم