زندگی همیشه بالا و پایین هایی دارد که روح و روان ما را تحت الشعاع قرار می دهد. گاهی دوست داریم آن لحظه های ناگوار و آشفتگی هایمان را باور نکنیم و به دنبال فردی هستیم که مانع از القای حس پریشانی شود و بگوید روز های خوش در راهند و ناخوشی ها، ناپایدار و گذرا هستند. یکی دیگر از دلایل جر و بحث های زناشویی می تواند ناشی از اضطراب و افسردگی یکی از طرفین باشد. فردی که گله مند است، در شرایط روحی نامساعدی به سر می برد.
اگر حرف حق هم بزند، زبانش تلخ است و آزردگی خاطر اطرافیان را به بار می آورد. در چنین شرایطی هر یک از همسران باید سعی کنند در عین این که حالت عصبی طرف مقابل را به رو نمی آورند، استرس و اضطراب او را نیز کم کنند.
نه جبهه بگیرید نه بی تفاوت باشید
فردی که عصبی است و موضوعی او را رنجانده است به طور حتم از نظر روحی وضعیت خوبی ندارد و رفتار های متناقضی از خود نشان می دهد. رفتار هایی که گاهی نسبت به آن ها سردرگم می شویم که چگونه با آن ها مقابله کنیم. مرد یا زنی که در روزها، ماه ها و حتی سال های ابتدایی زندگی مشترک نتواند با گلایه های پی در پی همسرش به خوبی مقابله کند و هر وقت همسرش درباره موضوعی شکوه کند از کنار آن بی تفاوت عبور کند و باعث اوج گرفتن عصبانیتش شود، مشکلات را دو چندان می کند.
در اینجا مبحث مقابله هیجانی مطرح می شود. اگر همسرتان هنگام بیان مشکلاتش شما را مورد حمله قرار داد، با آرامش هرچه تمام از او بپرسید که چه چیزی آزارت داده است و چه کاری برای آرامشت می توانم انجام دهم؟ اگر استرس و اضطراب عامل شرایط روحی نامساعد او بود، سعی کنید فضا را عوض کنید تا اندکی آرام گیرد.
تبدیل رابطه زناشویی به رابطه دوستی
چقدر خوب است زن و مرد در زندگی زناشویی خود، رابطه دوستی را جایگزین هر رابطه دیگری کنند. دو دوستی که یکدیگر را در یک سطح می بینند و هیچ برتری نسبت به هم قائل نیستند به راحتی بر سر مسائل مختلف گفت و گو می کنند و از تفاوت هایشان می گویند.
تفاوت هایی که روزی می تواند سرچشمه درگیری های شدید شود. همه سعی شان بر این باشد با حرف زدن و صحبت کردن درباره مشکلاتشان بخشی از آن ها را حل کنند.
اگر چه شاید به نظر برخی، رفع بخشی از مشکلات کافی نباشد اما نمی توانیم همه معضلات پیش رو را از میان بر داریم چرا که ما نمی توانیم همه روحیات و خلقیات خود را تغییر دهیم و به طور حتم همسرمان نیز حاضر نمی شود این تحول عظیم را بپذیرد.