امام جواد عليه السلام در آخرين حج پدر
وقتى كه ماءمون حضرت امام رضا عليه السلام را به خراسان دعوت كرد، آن حضرت قبل از حركت به سوى خراسان سفرى به حج نمود و حضرت جواد عليه السلام را كه در آن زمان شش سال داشت همراه خود برد. امام جواد عليه السلام هنگام طواف ، احساس كرد كه پدر بزرگوارش خانه خدا را آنچنان وداع مى نمايد كه انگار بار ديگر به زيارت آنجا باز نخواهدگشت . اين جريان سبب شد كه - امام جواد با تاءثر شديد - در داخل حجر اسماعيل نشست ، وقتى امام رضا عليه السلام از اعمال فارغ شد، فردى را به دنبال فرزند دلبند خود فرستاد تا او را به حضورش بياورند، امام جواد عليه السلام از آمدن به حضور پدر خوددارى كرد - چون ياريا رفتن به محضر انور پدر را با آن عواطف مواج خويش و حزن شديدش نداشت - ناچار خود امام رضا عليه السلام به حجر اسماعيل آمد و فرمود: عزيزم چرا اينجا نشسته اى ؟ برخيز برويم . فرزند خردسال امام با چشمان اشكبار گفت : چگونه برخيزم - در حاليكه - ديدم خانه خدا را به گونه اى وداع كردى كه گويا به اين جا ديگر باز نخواهى گشت . امام جواد عليه السلام اين سخن را گفت و از جاى برخاست - و همراه امام حركت كرد