0

غزلیات اوحدی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۸۲۹
جمعه 30 بهمن 1394  10:21 AM

اگر هزار یکی زان جمال داشتمی

رعایت دل مردم به فال داشتمی

مرا اگر چو تو در حسن حالتی بودی

چرا شکسته‌دلان را به حال داشتمی؟

در آن جهان سوی من گر تو میل میکردی

به دوستی که ز جنت ملال داشتمی

مرا ز دست فراقت به جان رسیدی کار

اگر نه نقش تو اندر خیال داشتمی

اگر به بال قبولت پریدمی ز جهان

چه غم ز و زر و چه باک ازو بال داشتمی؟

به سال وعدهٔ کامم که می‌دهی نیکوست

اگر به عمر خود امید سال داشتمی

گرم حضور جمال تو دست می‌دادی

چو اوحدی چه سر قیل و قال داشتمی؟

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
farnaz_s
دسترسی سریع به انجمن ها