0

غزلیات اوحدی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۷۸۰
جمعه 30 بهمن 1394  10:06 AM

بر خسته‌ای ملامت چندین چه می‌پسندی؟

کورا نظر بپوشد شوخی به چشم‌بندی

ای خواجهٔ فسرده، خوبی دلت نبرده

گر درد ما بنوشی، بر درد ما نخندی

چون پسته لب ببستم از ذکر شکر او

زان شب که نقل کردیم آن پستهای قندی

در دست کوته ما مهر زر ار نبیند

کی سر نهد به مهری؟ سروی بدان بلندی

دیگر بهیچ آبی در بار و بر نیاید

شاخ سکون و صبرم، کز بیخ و بن بکندی

هر کس حکایت خود اندر نبشت، لیکن

چون اوحدی که داند سر نیازمندی؟

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها