0

غزلیات اوحدی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۱۹۲
جمعه 30 بهمن 1394  8:31 AM

باد بویی از دو زلفت وام کرد

سوی چین آورد و مشکش نام کرد

غمزهٔ آهووش گو افگنت

تیر غم در دیدهٔ بهرام کرد

دانهٔ خالی، که بر رخسار تست

پای ما را بستهٔ این دام کرد

قامت من چون الف بود از نشاط

آن الف را دام زلفت لام کرد

نازنینا، صبح ما را همچو شام

فتنهٔ‌آن لعل خون آشام کرد

توسن دل، گرچه تندی می‌نمود

عاقبت چشم تو او را رام کرد

آتش روی تو ما را سخت سوخت

گر چه کار اوحدی را خام کرد

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها