0

غزلیات اوحدی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۵۷
جمعه 30 بهمن 1394  7:51 AM

پس از مشقت دوشین که داشت گوش امشب؟

که من به کام رسم زان لب چو نوش امشب

کشیده‌ایم بسی‌بار چرخ، وقت آمد

که چرخ غاشیهٔ ما کشد به دوش امشب

بیار، ساقی، از آن جام راوقی، تا من

در افگنم به رواق فلک خروش امشب

خیال خوب مبند، ای دل امشبی و مخسب

تو نیز جهد کن، ای دیده و بکوش امشب

ز خانقاه دلم سیر شد، برای خدای

مرا مبر ز سرکوی می‌فروش امشب

شراب حاضر و معشوق مست و من عاشق

ز من مدار توقع به عقل و هوش امشب

به ترک نام کن، ای اوحدی وخرمن ننگ

بیار باده و بنشین و باده نوش امشب

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها