14_صدارت طلبان فتنهگر
چهارشنبه 12 اسفند 1394 8:47 AM
حجتالاسلام دکتر جواد سلیمانی
این دسته از خواص کسانی بودند که ابتدا با علی(ع) بیعت کردند، ولی به علت زیاده خواهی مالی و جاهطلبی، خونخواهی عثمان را بهانه قرار داده و به مخالفت و درگیری با حکومت آن حضرت برخاستند.
1 و 2. طلحه و زبیر
طلحه و زبیر دو تن از سران اصحاب رسول خدا(ص) بودهاند که در سنین جوانی اسلام را در دوران بعثت در مکه پذیرفتند؛ آنان از مکه برای نصرت اسلام به مدینه هجرت کرده و در تمام جنگهای مهم صدر اسلام حضور داشتند.
زندگینامه طلحه
طلحة پسر عبيدالله بن عثمان و پسر عموی ابوبکر، از قبیله قریش و از بنیتیم بود و کنیه اش ابومحمد بود. مادرش صعبه دختر عبدالله بن مالک حضرمی بود. عاتکه بنت وهب مادر صعبه به شمار میآمد.
طلحه در سنین جوانی به اسلام گروید و در نخستین روزهای دعوت در کنار پیامبر(ص) قرار گرفت و همراه مسلمانان به مدینه هجرت کرد و غیراز جنگ بدر در سایر غزوهها شرکت نمود.
سبقت در پذیرش اسلام و شرکت در جنگهای حساس صدر اسلام و قرابت و نزدیکی با رسول خدا(ص) و مأموریتهایی که از سوی پیامبر(ص) یافته بود، از مهمترین امتیازات وی به شمار میآمد که پس از رحلت رسول خدا(ص) موجب نفوذ اجتماعی و منزلت اجتماعی او گردید. بهطوری که خلفا در انتخاب خلیفه پس از خود با او مشورت کرده و عمر او را به عنوان یکی از کاندیداهای خلافت پس از خویش، به عنوان عضو شورای شش نفره برای تعیین خلیفه برگزید.
طلحه انسانی لجوج و بیمنطق بود، به علاوه فردی جسور به شمار میآمده به طوری که یکبار به همسران پیامبر(ص) جسارت کرد و بار دیگر به آیه حجاب جسارت کرد و موجب خشم رسول خدا(ص) نسبت به او شد. وی در تاریخ به فردی جواد و اهل بخشش معروف بود، نقل شده که رسول خدا(ص) در موردش فرمود: تو فرد باسخاوت و فیاضی هستی؛ از سخاوت و خيرات او داستانها نقل كردهاند. شهرتش در سخاوت به عراق و کوفه رسیده بود.
وی در میان صحابه از جایگاه و نفوذ اجتماعی ویژهای برخوردار بود، به طوری که مردم از رفتار وی الگوگیری میکردند؛ خلیفه دوم به او میگفت: تو جزء کسانی هستی که مردم به آنها اقتداء میکنند. وقتي ابنعباس، طلحه را براي خلافت پس از عمر به وي پيشنهاد كرد، جناب عمر گفت: (ذاك رجل ... يعطي ماله حتّي يصل إلي مال غيره، و فيه بَأوٌ و كبرٌ؛ او فردی است که مالش را میدهد تا به مال دیگری دست پیدا کند، و در او فخر فروشی و تکبر وجود دارد.)
زندگینامه زبیر
زبیر پسر عوَام ابن خويلد از بنی اسد بوده، و مادرش صفيه دختر عبدالمطّلب بود و پسر عمه علی(ع) محسوب میشد.زبیر پسرعمه رسول خدا(ص) یعنی فرزند صفیّه دختر عبدالمطلب و برادرزاده حضرت خدیجه(س) بوده؛ در سنین جوانی و در نخستین روزهای آغاز بعثت به شرف اسلام در آمد، برخی نوشتهاند زبیر چهارمین و یا پنجمین شخصی بود که به اسلام ایمان آورد. وی در دوران بعثت در کنار پیامبر(ص) قرار داشت و به مدینه هجرت نمود و در جنگهای صدر اسلام افتخارات آفرید و از فرماندهان جنگهای پیامبر(ص) به حساب میآمد.
مهمترین برجستگیهایش عبارتند از: سبقت در پذیرش اسلام، شرکت در اغلب غزوههای پیامبر(ص)، لیاقت و شجاعت و رشادت در میدان نبرد و پیوند خویشاوندی با رسول خدا(ص).
زبیر در پرتو برخورداری از این امتیازات و سوابق درخشان، پس از رحلت پیامبر(ص) صاحب منزلت و موقعیت و نفوذ اجتماعی چشمگیری گردید؛ بهطوری که جزء خاص الخواص اصحاب پیامبر(ص) به حساب میآمد. دیدگاهها و موضعگیریهای او تأثیر درخور توجهی در سایر اصحاب میگذارد؛ عمر او را به عنوان یکی از کاندیداهای خلافت پس از خویش انتخاب کرده و جزء اعضای شورای شش نفرهای که برای انتخاب خلیفه تشکیل شده بود، برگزید.
زبیر نیز مانند طلحه فرد متنفذی بود به طوری که خلیفه با اشاره به آن دو و چند تن دیگر میگفت: شما جزء کسانی هستید که وارد هر سوراخی شوید ملت عرب به دنبالتان وارد آن میشوند؛ وی فردی شجاع به شمار میآمد به طوری که در اخبار آمده که امیرمومنان(ع) سخاوت طلحه و شجاعت زبیر را میستود.
از طرق مختلف نقل کردهاند که پيامبر (ص) در شأن زبیر فرمود: (هر پيامبر را حوارىاى است و حوارى من زبير بن عوّام است).
عهد رسول خدا(ص)
طلحه و زبیر در سالهای نخست دعوت اسلام آوردند،و توسط کفار مکه شکنجه شدند، کفار آنها را میبستند تا نتوانند نماز بخوانند، ولی آنان دست از نماز نمیکشیدند، از قرائن بدست ميآيد كه طلحه سالهاي آغازين بعثت، يعني حدود 16 یا 17 سالگي اسلام آورد. برخی نوشتهاند وی جزء هشت نفر اولی بود که به دعوت رسول خدا(ص) لبیک گفتهاند.
در بسیاری از جنگها حضور داشت در جنگ بدر نیز برای شناسایی منطقه از سوی رسول خدا(ص) برای ماموریت رفته بود، که بعد از انجام ماموریت به مدینه بازگشت. ولی در جنگ اُحد و سایر جنگها شرکت داشته و در قضیه بیعت رضوان با رسول خدا(ص) بیعت کرد.
طبق نقل مورخان طلحة بن عبيدالله درجنگ اُحد نقش فعالی داشته به طوری که جُلاس بن طلحه و شيبة ابن مالك بن مُضَرِّب را به درك واصل كرد. در جنگ احد یکی از انگشتانش را از دست داد. برخی از مورخان متقدم نوشتهاند وی به علت رشادت هایش مورد مدح رسول خد(ص) قرار گرفت و آن حضرت وی را به بخشش و جود ستود.
برخی نوشتهاند در جنگ احد هنگامی که لشکر 700 نفری مسلمانان با شنیدن کشته شدن پیامبر(ص) از میدان نبرد فرار کردند و دشمنان از هر سو رسول خدا(ص) را محاصره کرده و در صدد ترورش بر آمدند طلحه از کسانی بود که استقامت نموده در میدان ماند و از جان پیامبر(ص) دفاع نمود. ابن سعد مینویسد: در آن روز جز 12 مرد در میدان باقی نماندند و برخی نوشتهاند: تنها علی(ع) و طلحه و زبیر در میدان باقی ماندند.
از طلحه نقل شده که من از پیش رو و پشت سر رسول خدا(ص) را محافظت میکردم به طوری که مورد تشویق پیامبر(ص) قرار گرفتم.
منبع: http://kayhan.ir/fa/news/68910
__________________________________________________
__________________________________________________