آرامگاه عطار نیشابوری، عارف و شاعر بزرگ ایرانی
چهارشنبه 21 بهمن 1394 11:44 AM
شهرستان نیشابور یکی از شهرهای مهم و بزرگترین شهر خراسان بزرگ و استان خراسان رضوی پس از مشهد مقدس در شرق ایران است که در دامنه کوه بینالود قرار گرفته است. نیشابور از مهمترین مراکز جمعیتی، فرهنگی، گردشگری، صنعتی و تاریخی شمال شرق ایران است و به عنوان یکی از نمادهای تاریخ و فرهنگ ایران مطرح شده است. این شهر در دوره ساسانیان، در حدود دهههای میانیِ سدهیِ سومِ میلادی به فرمان شاپور اول تأسیس شد. در دوران پس ازاسلام یکی از بزرگترین مراکز و موطن بسیاری از دانشمندان، شاعران، صوفیان و دیگر بزرگان بوده است.
عطار از شعرا و نویسندگان قرن ششم هجری قمری است. نام اصلی او "فریدالدین ابوحامد" بوده است و اطلاع دقیقی از سال تولد او در دست نیست و تاریخ ولادتش را از سال ۵۱۳ هجری قمری تا ۵۳۷ هجری قمری دانستهاند. عطار در روستای "کدکن" که یکی از دهات نیشابور بود، به دنیا آمد و از دوران کودکی او جزئیات خاصی در دست نیست. پدر عطار به شغل عطاری (دارو فروشی) مشغول بوده و "فریدالدین" هم پس از مرگ پدرش به همین شغل روی آورد.
عطار علاوه بر دارو فروشی به کار طبابت هم مشغول بود و خود در این مورد می گوید:
به داروخانه پانصد شخص بودند که در هر روز نبضم مینمودند
آنچه مسلم است عطار در اواسط عمر خود دچار تحولی روحی شد و به عرفان روی آورد. در مورد چگونگی این انقلاب روحی داستانهایی وجود دارد که درستی آنها از نظر تاریخی معلوم نیست ولی معروفترین آنها این است که روزی عطار در دکان خود مشغول به معامله بود که درویشی به آنجا رسید و چند بار با گفتن جمله «چیزی برای خدا بدهید» از عطار کمک خواست، ولی او به درویش چیزی نداد .
درویش به او گفت: ای خواجه تو چگونه می خواهی از دنیا بروی؟
عطار گفت: همانگونه که تو از دنیا می روی.
درویش گفت: تو مانند من می توانی بمیری؟
عطار گفت: بله
درویش کاسه چوبی خود را زیر سر نهاد و با گفتن کلمه الله از دنیا رفت.
عطار چون این را دید شدیدا" منقلب گشت و از دکان خارج شد و راه زندگی خود را برای همیشه تغییر داد.
او بعد از مشاهده حال درویش دست از کسب و کار کشید و به خدمت عارف رکن الدین رفت که در آن زمان عارف معروفی بود و به دست او توبه کرد و به ریاضت و مجاهدت با نفس مشغول شد و چند سال در خدمت این عارف بود.
عطار سپس قسمتی از عمر خود را به رسم سالکان طریقت در سفر گذراند و از مکه تا ماورالنهر به مسافرت پرداخت و در این سفرها بسیاری از مشایخ و بزرگان زمان خود را زیارت کرد.
در مورد مرگ عطار نیز روایتهای مختلفی وجود دارد و بعضی میگویند که او در حمله مغولان به شهر نیشابور به دست یک سرباز مغول کشته شد و زمان مرگ او احتمالاً بین سالهای ۶۲۷ یا ۶۳۲ هجری قمری بوده است. آنچه که مسلم است در زمان حملهی مغولان به ایران عرفا بر خلاف بسیاری از مردم که از شرایط موجود میگریختند گاهی یک تنه در مقابل مغولان میایستادند و بر این اعتقاد بودند که ما از نعمت این خاک بهرهمند شدیم در محنتش نیز ایستادگی خواهیم کرد. از این رو عطار نیزهمچون بسیاری از عرفا جان خود را اینگونه از دست داد.
گر بمیری در میان زندگی عطاروار چون درآید مرگ عین زندگانی باشدت
"عطار نیشابوری"
آرامگاه عطار در جنوب شرقی نیشابور در فاصله ۶.۵ کیلومتری در مسیر جاده نیشابور به مشهد طرف شرق و نزدیک به آرامگاه کمالالملک قرار دارد. فاصله شهر تا خیام ۵ کیلومتر ( از فلکه خیام تا آرامگاه خیام ) و از خیام که به طرف غرب نیشابور حرکت میکنیم، به فاصله یک کیلومتر و نیم به مقبره کمالالملک و آرامگاه عطار که در یک محوطه است، میرسیم. بنابراین عطار به شهر نیشابور نزدیکتر است و چون باید از راه خیام به آن رسید، اندکی دورتر میشود. مکانی که روزگاری ارگ شهر بود و سنگی ستون وار سینه شاعر و عارف وارسته را که گنجینه محبت و رضاست میفشارد. این ستون سنگی که بالای سر شاعر نصب شده، قبلا در دیواری آجری قرار داشته که آن دیوار امروزه بر چیده شده است.
. بنایی است تاریخی که در دوره تیموری توسط امیر علیشیر نوایی روی قبر عطار نیشابوری ساخته شد. در دورههای پهلوی دوم مرمت کامل و دهه ۷۰ نیز مرمت مختصر شد.
فریدالدین عطار نیشابوری شاعر و عارف نامی ایران در حدود سال ۵۴۰ هجری متولد و در سال ۶۱۸ درگذشت. آرامگاه وی در خیابان عرفان واقع در نیشابور کنونی هر ساله پذیرای علاقهمندان به ادب و فرهنگ ایرانی است.
عطار چنانکه از نامش پیدا است، در نیشابور دکان عطاری داشت و در حمله مغول به نیشابور کشته شد. وی یکی از پرکارترین شاعران ایرانی به شمار میرود و بنا به نظر عارفان در زمینه عرفانی از مرتبهای بالا برخوردار بودهاست؛ چنانکه مولوی درباره او میفرماید:
هفت شهر عشق راعطار گشت ماهنوز اندر خم یک کوچهایم
آز آثار زبانزد عطار میتوان «تذکرة الاولیا» و «منطق الطیر» را نام برد.
آرامگاه عطار ابتدا بنايی مختصر و محقر بود و در اواخر دوران تيموريان رو به ويرانی گذاشته بود تا اينكه امير عليشير نوايی وزير نيكوكار سلطان حسين بايقرا در سده نهم هجری عمارتی دلگشا بر آرامگاه عطار بنا كرد. در اواخر دوران محمدعليشاه قاجار نيرالدوله والی خراسان كه عازم مشهد بود، دستور داد بقعهای بر مزار عطار بنا كنند. ولی اين دستور به دليل نابسامانی اوضاع و بازگشت نيرالدوله به تهران ناتمام ماند و ظاهراً همان بنای قبلی بر آرامگاه عطار باقی ماند.
بنای کنونی آرامگاه دارای هشت ضلع و گنبدی کاشیکاری شده و چهار در ورودی است. در نمای بیرونی آن چهار غرفه کاشیکاری شده تعبیه شده است و در وسط بقعه، قبر عطار و یک ستون هشت ترکی به ارتفاع ۳ متر وجود دارد.
کاشیکاریهای گنبد عطار مزین به گل و بوته و نقوش هندسی و کتیبه کوفی و معلقی به رنگهای سبز، زرد، لاجوردی و سفيد میباشد. بر بدنه خارجی این بنا چهار ایوان ورودی ایجاد شده است.
سنگ مزار عطار از نوع افراشته سیاه رنگی است که روی آن اشعاری به خط ثلث نوشته شده است. رويه ديوارها در داخل گچ اندود و چند بيت شعر كه روی گچ نوشته شده زير گنبد را زينت دادهاند.
بقعه آرامگاه عطار آجری و ساده و فرسوده بود تا اينكه در سال ۱۳۱۴ انجمن آثار ملی در روند بازسازی اقدام به کاشیکاری و مرمت تزئینات آرامگاه نمود و محوطهای زیبا در کنار بقعه سازماندهی کرد تا این فضای سبز بتواند حال و هوایی در شان او و کمالالمک نقاش مشهور ایرانی بیافریند. آرامگاه کمالالمک که توسط استاد هوشنگ سیحون طراحی شده در فاصله کمی از این بنا در همین محوطه قراردارد. طراحی این بنا در هماهنگی با آرامگاه عطار نیشابوری نقش مهمی در تاکید بر ارزشهای فرهنگ ایرانی در این مکان داشته است.
منابع: daneshnameh | wikipedia | chidaneh
گفتم که خدا مرا مرادی بفرست ، طوفان زده ام راه نجاتی بفرست ، فرمود که با زمزمه ی یا مهدی ، نذر گل نرگس صلواتی بفرست