پاسخ به:عکسها و خاطرات شهید حاج حسن دانش قاری مهاجر الی الله.
دوشنبه 19 بهمن 1394 3:27 PM
قاری، بعید بود نفس کم بیاوری!
از حج برایم آه دمادم بیاوری
سوغات ما تلاوت تو پای کعبه بود
رفتی که عطر سوره مریم بیاوری
خواندی برایم آیه «مِنَ الْمَاء کُلَّ شَیْءٍ...»
رفتی از آب چشمه زمزم بیاوری
گفتم اگر برای تو زحمت نمیشود
لطفی کنی برام کفن هم بیاوری
حالا شنیدهام کمرت زیر تشنگی...
نشنیدهام به ابروی خود خم بیاوری
این حنجره چگونه لگدکوب شد، عزیز؟!
مادر بعید بود نفس کم بیاوری...
هنگامی که فتنه ها، هم چون پاره های شب تاریک، شما را در خود پیچید، برشماست که به قرآن تمسک جویید.
هدیه به روح همه شهدا از شهدای صدر اسلام تا شهدای مدافع حرم صلوات
«اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم»