پاسخ به:جایگاه ورزش قبل و بعد از انقلاب
سه شنبه 13 بهمن 1394 11:10 PM
زن و ورزش
ورزش زنان شامل رقابتهای حرفهای و آماتور در تمام رشتههای ورزشی میشود. مشارکت زنان در ورزش به تدریج از قرن بیستم میلادی، به ویژه اواخر قرن افزایش یافت. این افزایش تحت تأثیر تغییرات جامعه بود که روی برابری جنسیتی تاکید داشت.البته میزان این مشارکت در هر رشته ورزشی و هر کشور تفاوت دارد: ورزش زنان در بعضی از رشتهها در برخی کشورها محدودیتهایی دارد، و یا اینکه در دنیا در بعضی از رشتهها مانند تنیس و باله از ورزش مردان محبوبیت بیشتری دارد.
مي دانيم توجه علم به ورزش، يكي از اصول اساسي در توسعه آن به شمار مي آيد.در حال حاضر، توسعه، اساسي ترين مقوله ي مورد بحث در امر ورزش است. بر همين اساس، مي توان در جهت توسعه و گسترش ورزش بانوان ضمن سالم سازي و پويايي محيط هاي ورزشي، كاربردهاي علمي ورزش را در زمينه هاي مختلف فعاليت هاي تربيت بدني و ورزش مدنظر قرار داد. بايد فضاي لازم براي زايش و بالندگي فرهنگ علمي ورزش در محيط زندگي زنان فراهم گردد، به گونه اي كه ورزش جزو جدا نشدني از زندگي آنها شود و به تدريج به آن خو گيرند.
زنان در صورتي به سوي فرهنگ علمي ورزش سوق داده مي شوند كه زندگي شان به طور نهادي با ورزش سامان بگيرد.
گسترش تحقيقات علمي در باره ي زن در ورزش و فعاليت هاي بدني او، نياز به تركيب اطلاعات علمي-ورزشي و ارائه روش هاي جديد علمي را بيش از پيش براي ورزشكاران زن پديد آورده است. كنفرانس «زن و علوم ورزشي» در كلرا دو در سال ۱۹۸۵ م ، جهت تامين اين نياز طرح ريزي شده بود. در آن كنفرانس برعلوم ورزشي مانند بيومكانيك، فيزيولوژي و روانشناسي و زمينه هاي مرتبط ديگر چون تغذيه، آسيب ها، كاركرد عادت ماهانه و سالمندي كه امروزه برفعاليت زنان تاثير بسزايي دارد، توجه خاصي شده بود. مطالب طرح شده در كنفرانس، در يك چارچوب هنرمندانه، اطلاعات علمي –ورزشي را در اختيار متخصصان تندرستي و پزشكي، مربيان و ورزشكاران، كمك مربيان و ديگر علاقه مندان به سلامت و تندرستي زنان كه در فعاليت هاي بدني و ورزشي شركت مي كردند، قرار داد.
مي دانيم در طي بيست سال گذشته، انقلابي واقعي در ورزش زنان رخ داده است. توجه به ورزش جزو لاينفك نهضت زنان به شمار مي رود و همين امر دورنماي جديدي را در زمينه ي تلاش انسان گشوده است. ما مي توانيم جايگاه فعلي و مشكل احتمالي ورزش زنان را در آينده با نگاهي به الگوي عملكرد ورزشي زنان، درست مانند هر پديده ي بيولوژيكي ديگر تصور كنيم، به عبارت ديگر، پيشرفت ورزش زنان چيزي شبيه منحني سينوسي است.عملكرد پيشينه ورزشي زنان به سرعت به پيشرفت خود ادامه مي دهد و اكنون در قسمت شيب تندبالا رونده ي منحني قرار دارد. از طرفي ديگر، ورزش مردان در قسمت بالاي منحني قرار دارد و پيشرفت آن ها در مقياسي اندك و به آهستگي صورت مي گيرد.
تحسين ها و ستايش هاي اجتماعي، برنامه هاي حمايتي مناسب و تنوع جوايز روحي –رواني، هيجاني و مالي به كيفيت و كميت شركت زنان و بطور كلي به كيفيت ورزش بانوان افزوده است. از ديدگاه يك مربي ورزش، انگيزش شايد جالب ترين و آموزنده ترين موضوع در روانشناسي ورزش امروز باشد. مامعمولاً اطلاعات علمي كافي در اختيار نداريم تا ثابت كنيم بين دو جنس تفاوت هاي روانشناحتي زيادي وجود دارد. برخي از تفاوت هاي جامعه كاملاً آشكار است و در نتيجه در روش ها و رفتارهاي روانشناختي نمايان است. مثلاً هيجان و عواطف در زنان آشكارتر است، اشك ريختن، رفتاري مورد قبول در زنان و نه مردان است. تفاوت ديگر، احتمالا از اين جهت است كه مردها ساليان سال با ورزش درگير بوده اند، نقش آنها از نظر اجتماعي پذيرفته و تعريف شده است، در حالي كه نقش زنان هنوز در مرحله ي انتقال است. تعدادي از پژوهشگران معتقدند كه نيازهاي مردان و زنان از نظر رفتار موفقيت آميز نيز متفاوت است. استدلال شده است كه زنان بيشتر براي اينكه مورد علاقه و تاييد قرار گيرند، كار مي كنند تا چيرگي در مهارت ها به عنوان يك اولويت دركار؛ بنابراين مربي بايد براي زنان و تيم زنان فضاي دوستانه، گرم، مثبت و اجتماعي فراهم كند. بنابراين، وظيفه ي مربي ايجاد بالاترين انگيزه براي بهترين اجراي ورزشكاران است. مربيان بايد از روابط انساني بيشتر استفاده كنند، بويژه در مورد ورزشكاران زن. در اين الگو، مربي مانند يك باغبان، عمل مي كند. او به ورزشكاران كمك مي كند تا در ورزش مورد علاقه شان پيشرفت كنند.
براي ايجاد انگيزش در ورزشكاران بايد ورزشكاران را شناخت، محيط ورزش را كنترل كرد، به ورزشكاران كمك كرد تا خويشتن پنداري مثبت داشته باشند، ورزشكاران را در تصميم گيري دخالت داد، به آنها آموخت تا اهداف خود را تدوين كنند و آخر اينكه الگوهاي الهام بخش در اختيار ورزشكاران قرار داد. خلاصه با توصيه هاي موارد فوق ، موفقيت مربيگري ورزشكاران زن، بستگي زيادي به مهارت مربي در ايجادتعادل بين انگيزه هاي ورزشكاران دارد و تحقيقات بيشتري بايد در زمينه ي چگونگي كار برد يافته هاي تحقيقاتي با توانايي هاي خلاق مربيان در ايجاد انگيزه در ورزشكاران زن صورت پذيرد. در عصر بعد از انقلاب صنعتي كه بر اثر رنسانس و تحول علمي و فرهنگي، خط مسير جديدي در اوضاع سياسي، اجتماعي وعلمي جهان مشخص شد، نمي توان تاريخ دقيقي را در ورود زنان به جوامع ورزشي مشخص نمود؛ اما آنچه مسلم است حقوقي كه جوامع براي زنان قائل شدند و انگيزه هايي بر اساس اين نوع نگرش، براي زنان در نظر گرفتند، مشخص كننده تقدم يا تاخر اين ورود مي باشد؛ چرا كه ورود زنان در جوامع ورزشي مستلزم شركت زنان در امور اقتصادي و سياسي بوده است. شركت زنان در ورزش متناسب با جنگ توسعه و به اصطلاح استقلالي پس از جنگ جهاني بسيار فراتر گرديده است؛ در بررسي تاريخ المپيادها، از قرن ۱۹، درست در سال ۱۹۰۰ در المپياد پاريس تعداد زنان شركت كننده ۶ نفر بود، در سال ۱۹۰۴ در المپياد، شركت كننده ي زن وجود نداشت و بعدها در سال ۱۹۲۴ «پاريس» ۱۳۶ نفر بودند، اين ارقامي است كه حاكي از افزايش تعداد شركت كنندگان زنان مي باشد وبالاخره زنان كه براي شركت در بازي هاي المپيك مبارزات بسيار داشتند، در سال ۱۹۰۰ بود كه اجازه شركت در دورشته ي گلف و تنيس راه يافتند و دوپله از سكوهاي افتخار را كسب كردند.
زنان نیمی از جامعه بشری را تشکیل داده و از جهات مختلف دارای اهمیت بوده و در برنامه ریزی های گوناگون جامعه، باید در نظر گرفته شوند.یکی از اموری که برای زنان مطرح است، ورزش است. امروزه زنان زیادی در سطح جهان به ورزش های مختلف اشتغال دارند. گروهی ورزشکار حرفه ای اند و تعدادی ورزشکار آماتور؛ گروهی به ورزش های سبک می پردازند و برخی به ورزش های سنگین و خشن؛ گروهی از آنان برای رسیدن به مقامات و قهرمانی تلاش می کنند و برخی برای حفظ سلامتی و یا تناسب اندام. و عدّه بیش تری از زنان نیز از ورزش و ورزشکار، بیگانه و یا حتی از آن بیزارند. حال باید دانست، کار کدامین گروه از این زنان صحیح تر بوده و به صلاح نزدیک تر است.زنان در جوامع کهن و باستانی به شدت از ورزش و حتی تماشای مراسم ورزشی منع می شدند، اما بالاخره پای آنان به ورزش و مسابقات ورزشی باز شد.در کتاب زن و ورزش (ص 18 و 19) چنین آمده است:" حتی در مراسم و آیین های ویژه مذهبی و اجتماعی که تا پیش از بر پایی المپیاد در یونان باستان برگزار می شد، و بعد از آن در المپیاد باستانی که به منظور پرورش جسم و روان نو نهالان و جوانان ترتیب یافته بود و هر چهار سال یک بار برگزار می شد، زنان حق ورود و تماشا نداشتند، و این ممنوعیت، آن قدر شدت و غلظت داشت که اگر زنی این قاعده و قانون را نادیده می گرفت و به تماشای مسابقات می رفت، محکوم به اعدام می شد.نخستین زنی که سنّت مرد سالاری را در عرصه ورزش و مسابقات میدانی در هم شکست، زنی بود به نام "هیپوهریا" که با تلاش و پشت کاری خاص، سرانجام پای زنان را به عرصه ورزش و میدان مسابقات ورزشی یونان باز کرد. چندی نگذشت که زنان موفق شدند، تحت عنوان "هریا" برای اولین بار، مسابقاتی را در حضور مردان بر پا کنند و عرصه های نبرد ورزشی را زیر قدم های خود داشته باشند. ورزش زنان شامل رقابتهای حرفهای و آماتور در تمام رشتههای ورزشی میشود. مشارکت زنان در ورزش به تدریج از قرن بیستم میلادی، به ویژه اواخر قرن افزایش یافت. این افزایش تحت تأثیر تغییرات جامعه بود که روی برابری جنسیتی تاکید داشت.البته میزان این مشارکت در هر رشته ورزشی و هر کشور تفاوت دارد: ورزش زنان در بعضی از رشتهها در برخی کشورها محدودیتهایی دارد، و یا اینکه در دنیا در بعضی از رشتهها مانند تنیس و باله از ورزش مردان محبوبیت بیشتری دارد.(1)