جشن سده ، ضیافتی برای آتش
شنبه 10 بهمن 1394 11:52 AM
بررسی رسم و رسومات و آیینهای ایرانی که به ایران باستان بازمیگردد، بسیار جالب و دلنشین بوده و مطالعه آنها باعث میشود تا درک بهتری نسبت به شیوه زندگی در ایران باستان پیدا کنیم. در این مقاله قصد داریم تا «جشن سده» را معرفی کنیم.
کشف آتش یکی از مهمترین دستاوردهای انسان بود. پختن حیوانات شکارشده، نرم کردن فلزات و دفاع در برابر حیوانات همه و همه حاصل پیدایش آتش بود. آتش در فرهنگ هند و ایران جایگاه ویژهای دارد و افسانهها و روایات متعددی درباره آن وجود دارد. در کتاب مقدس زرتشتیان، اوستا و کتابهای فارسی میانه، اسطورهها و روایات مختلفی را در اینباره میتوان یافت. در آیین زرتشت، روشنی، آتش و آفتاب تجلی اهورامزدا است. ایرانیان از دورترین ایام، هنگامی که میخواستند ستایش خداوند را انجام دهند و نماز بگذارند، بهسوی خورشید میایستادند. از سویی دیگر، هرگاه شب هنگام بود یا در جایی سربسته (آتشکده) پروردگار را ستایش میکردند، رو به آتش فروزان میایستادند که با بوی خوشی فضا را معطر ساختهبود. در اوستا، آتش در هر جایی مقام والایی دارد. آتش گوهر زندگی و عشق است و تجلیگاه خداوند محسوب میشود. ایرانیان باستان در آغاز همه جشنها آتش میافروختند و اهورامزدا را ستایش میکردند. آنها افروختن آتش را در هر جا و در هر مراسمی موجب فرار اهریمن و دیوها میدانستند. آنها تاریکی را مخلوق اهریمن و روشنایی را مظهر اورمزد میدانستند.
اما یک سلسله از جشنها، ویژه آتش بود که در میان آنها از همه برتر و باشکوهتر باید به «جشن سده» اشاره کرد. در نظر ایرانیان، مقام آتش از سایر عناصر برتر و والاتر بود و این مسئله به وضوح در اوستا بیان شدهاست. داستان شکلگیری جشن سده هم به پدیده کشف آتش در تاریخ ایران بازمیگردد. در واقع جشن سده، بزرگداشت پیدایش آتش است که ایرانیان این جشن را همانند سایر جشنها به شخصیتهای تاریخی نسبت میدهند. جشن سده بعد از جشن نوروز و جشن مهرگان، مهمترین جشن ایرانیان بودهاست.
سده جشنی است كه به روایت تاریخ تا قبل از صفویان نه تنها بین مردم عادی بلكه میان پادشاهان و حاكمان نیز برگزار میشده است. این جشن پس از اسلام هم در دربار خلفای عباسی و حتی پس از آنها نیز با شکوه بسیار برگزار میشده. اما از آن زمان به بعد تنها به جمع كوچك زرتشتیان محدود شد. البته از ذكر این نكته نباید غافل ماند كه با توجه به اینكه نه در اوستا و نه در نوشته های پهلوی ذكری از نام این جشن نشده و هیچ اشارتی به آن نشده است، احتمالا این جشن نوعی جشن بومی غیردینی محسوب میشده است. اما امروزه این جشن در میان زرتشتیان با شکوه هرچه تمامتر برگزار میشود و این روز برای زرتشتیان تعطیل رسمی است.
جشنهای آتش میان یونانیان و رومیان و سایر ملل و قبایل اروپایی نیز برپا میشد. نلسون در کتابی که از جشنهای یونانیان باستان نوشته، شرحی از مراسم و آداب این جشنها را یاد کردهاست. نلسون در کتاب خود نوشته که مردم آن زمان در جشن آتش پایکوبی میکردند و باده مینوشیدند و قربانی کرده و در آتش میافکندند. توماس هاید نیز در کتاب «تحقیق درباره دینهای ایرانی» درباره جشنهای آتش و همانندی آن با جشنهای آتشی که در اروپا شایع بوده تحقیقاتی کرده و جشن سده را با «جشن شب دوازدهم» در انگلستان مقایسه کرده است. در این جشن، مردم در بلندای کوهها و بامها آتش افروخته و پایان شدت سرما و نزدیکی بهار را جشن میگرفتند و جشن همراه با شادی و پایکوبی فراوان بود. در جشنهای آتشی که در میان اقوام و ملل اروپایی شایع بود، تصاویری از دیوان و عناصر شر و فساد را نقاشی کردهاند.
واژه «سده» مرکب از دو جزء است: «سد (صد)» و «ه». سد در اوستا و سنسکریت به معنای «رسیدن» است و «ه» در فارسی باستان aka است که پسوند نسبت به شمار میآید.
جالب است بدانید که «صد»، معرب واژه «سد» نیست بلکه تحت تاثیر خط عربی با حرف «ص» کتابت شدهاست.
در باب این مسئله که چرا این جشن «سده» نام گرفته، نظریههای گوناگونی مطرح است. بر طبق کتاب «التفهیم» که توسط ابوریحان بیرونی نوشته شده است، از جشن سده تا نوروز پنجاه روز و پنجاه شب در پیش است که مجموعا صد شب و روز میشود. به همین سبب، این جشن را «سده» نام نهادند.
بر طبق کتاب «جستاری در فرهنگ ایران» نوشته دکتر مهرداد بهار، از این روز تا روز گردآوری غله در نواحی جنوبی ایران، یکصد روز فاصله است و بدین ترتیب این جشن را «سده» نامیدهاند.
در دوره ایران باستان، هر سال را به دو فصل تقسیم میکردند. از فروردین تا پایان مهر که «تابستان بزرگ» نام داشت و از آبان تا پایان اسفند که «زمستان بزرگ» نام داشت. جشن سده را در دهمین روز از ماه بهمن برگزار میکردند. شب هنگام، در این زمان، درست سد روز (آبان، آذر، دی و ده روز از بهمن) از زمستان بزرگ میگذشت. به عقیده ایرانیان در این هنگام است که سرما در زمستان به اوج خود میرسد چون از این پس هوا رو به اعتدال میرود.
جالب است بدانید که در شاهنامه فردوسی هم به جشن سده اشاره شدهاست. طبق شاهنامه، آتش در زمان هوشنگ بر اثر یک واقعه و اصابت سنگی بر سنگ دیگر پدید آمد. هوشنگ ماری سیاه و بدشکل را میبیند. سنگی به سوی او میافکند؛ جرقهای درگرفته و آتشی افروخته میشود و مار میگریزد.
برآمد به سنگ گران سنگ خرد هم آن و هم این سنگ گردید خرد
فروغی پدید آمد از هر دو سنگ دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ
جهاندار پیش جهان آفرین نیایش همی كرد و خواند آفرین
كه او را فروغی چنین هدیه داد همین آتش آنگاه قبیله نهاد
نشد مار کشته ولیکن ز راز ازین طبع سنگ آتش آمد فراز
جهاندار پیش جهان آفرین نیایش همی کرد و خواند آفرین
در شاهنامه فردوسی داستان ضحاک نیز در بخش پایانی آن به نوعی به جشن سده ارتباط پیدا میکند چرا که فردوسی جشن سده را با داستانیاینگونه بیان میکند، ارمائیل، وزیر ضحاک، هر روز یکی از دو تنی را که باید میکشت و از مغزشان به مارهای دوش ضحاک غذا میداد را نجات داده و از مرگ میرهانید. هنگامی که فریدون بر ضحاک پیروز شد، تعداد این آزادشدگان به یکصد تن رسیده بود. ارمائیل این موضوع را با فریدون درمیان گذاشت اما فریدون در ابتدا باور نکرد و افرادی را برای تحقیق و دریافتن حقیقت فرستاد. آن یکصد نفر، شب هنگام هرکدام آتشی جداگانه بر بام خانهها افروختند. آن شب، یکصد آتش بر آسمان برخاست. بازرسان دیدند و به فریدون گزارش دادند. آزادشدگان این موفقیت را جشن گرفتند و به اعتبار یکصد تن بودن خود، آن جشن را سده نامیدند. (این اشاره در کتاب التفهیم ابوریحان بیرونی آمده است.)
به یک هفته بر پیش یزدان بدن مپندار کاتش پرستان بدند
که آتش بدانگاه محراب بود پرستنده را دیده پر آب بود
این جشن، سالانه در شب و در تاریخ ۱۰ بهمن برگزار میشود. همگان به صحرا میرفتند و کوههایی از بوتهها فراهم میساختند و آنها را برمیافروختند و شادی و پایکوبی میکردند و معتقد بودند که این آتش بازمانده سرما را نابود میکند. گردآوری این بوتهها فریضهای عمومی و دینی شمرده میشد و بزرگان و مادران، کسانی را اجیر میکردند تا به جای آنها بوته جمع کنند. ملوک و سلاطین، مرغان و جانوران صحرایی را گرفته و آنها را به نفت آعشته میکردند. سپس بر پاهای آنها دستههای گیاه خشک میبستند و آنها را به آتش میکشیدند و رها میکردند تا در صحرا و آسمان تیره به پرواز درآیند و در شب چراغ میافروختند.
بدلیل اینکه امروزه در کرمان این جشن و آیین به صورت عام برگزار میگردد و بی گمان از آیینهای کهن این منطقه بهشمار میرود. تدارک برگزاری جشن از چند روز قبل برگزار میشود و در سالهایی که هنوز شیوه کشاورزی سنتی بود، از اول بهمن ماه، باعداران و مالکین زمینهای کشاورزی که بیشتر زرتشتی بودند، به تدریج هریک به مقدار همت و ثروت خود، چند بار هیزم جمعآوری میکردند و تا روز نهم بهمن به محل میآوردند. سده خرمن بزرگی از هیزم به قطر ۱۲ تا ۱۴ متر و بلندای ۵ تا ۶ متر است که به شکل مخروطی از قبل آماده میشود. نزدیک غروب، دو موبد لاله به دست با لباس سفید و زمزمهکنان به سده نزدیک میشوند و از سوی راست سه بار گرد آن میگردند. سپس این خرمن هیزم را از چهار طرف آتش میزنند. جالب است بدانید که آتشی که بوسیله آن سده را آتش میزنند، هنگام بامداد از آتشکده آورده میشود. برخی از کشاورزان در آن زمان میکوشیدند تا مقداری از خاکستر سده را بردارند و به نشانه پایان یافتن سرمای زمستان گرما را به کشتزارهای خود ببرند.
جشن سده، یکی از زیباترین آیینهای اصیل ایران باستان است که از گذشتههای دور وجود داشاته و تا کنون هم ادامه دارد. اینگونه رسومات، مردم را به همکاری کردن و شادی کردن در کنار یکدیگر دعوت میکنند و باعث میشوند که پویایی و معاشرت در بین مردم افزایش یابد. امیدواریم که از خواندن این مقاله لذت بده باشید.
منابع: کتاب التفهیم | کتاب جشنهای ایران باستان | کتاب فرهنگ ریشهشناختی زبان فارسی | کتاب جستاری در فرهنگ ایران | کتاب جشن سده سوزی در کرمان
گفتم که خدا مرا مرادی بفرست ، طوفان زده ام راه نجاتی بفرست ، فرمود که با زمزمه ی یا مهدی ، نذر گل نرگس صلواتی بفرست