"با تو بلند می شود"
چهارشنبه 30 دی 1394 11:47 PM
این شعرم تقدیم به دوستان گل راسخونی
"با تو بلند می شود"
بیا وجـود تلخ من با تـو چـو قند می شود
بیا که این سنگِ دلم، بی تو سهند می شود
بده تو پندی از دلت به این حروف خالیم
تمام شعر و حرف من خمار پند می شود
اگر دگر نباشی و به این سکـوت تن دهم
بدون این حضور تو دلم به چند می شود؟
بیا که بی تو هیچم و، سکوت و اخم و کینه ام
میان این غمِ دلم ،مگر که خنـد می شود؟
اگر کُنَد تبـانی و سکوت و غم شریک هم
که پای فکر و ذهن من ، همه به بند می شود
لب به سخن نداده ای ، دلیل این فرار خود
بگـو ازین فاصله ات که بهره مند می شود؟
ازین هجوم بی امان به خیل فکر و هوش من
پشتِ ضعیفِ من همی،همچو کمند می شود
گفته بُدم از سر جِد ، اگر چه در سکوت خود
به بعد این همه جفا ، که پای بند می شود؟
چـه سـطر ها نوشته ام ،که آمدی نبینـمت
ولی به محض آمدن همـه چرنــد می شود
غـم نبــود تـو زد و پای "دلـم" فلـج شده
نشسـته اسـت به انتظـار ،بیـا ، بلند می شود
6-10-94—19:10