آسمان، دیده بر زمین گشوده بود و مدینه، شب انتظارش را به دست صبح امید می سپرد که ناگاه در صبحدمی حیات بخش، آفرینش، تولّدی دوباره کرد ویازدهمین روشنگرش رابه هستی بخشید. عرش، به برکت میلاد جهان افروز امام حسن عسکری (ع) محفل شادی برپاکرد و باران صلواتش را بر سرای امامِ هدایت و هادی دین فرو فرستاد. زمین در تولّد نوگل بوستان ولایت، دامان سخاوتش را به روی طبیعت گشود و از عطر حضورش که الهام بخش جان ها بود، لبریز گشت.
آمدی و رودخانه های صداقت، از رد قدم هایت جاری شدند .آمدی و کوچه های مدینه را باران شکوفه پوشاند؛ آمدی و آیینه ها، به پابوسی ات، آب های جهان را به انعکاس برخاستند. آمدی، تا یازدهمین چراغ پر فروغ ولایت باشی. آمدی، تا امانت را به دست آخرین حجت بسپاری.
ای آفتاب مهر تو روشنگر وجود
در پیشگاه حکم تو ذرات در سجود
ای میر عسکری لقب ای فاطمی نسب
آن را که نیست مهر تو از زندگی چه سود
علمت محیط بر همه ذرات کائنات
فیضت نصیب، بر همه در غیب و در شهود
این افتخار گشته نصیبت که از شرف
در خانه تو مصلح کل دیده برگشود