0

سيماي حضرت مهدي (ع) در كلام نبوي

 
salamat595
salamat595
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 19536
محل سکونت : مازندران

سيماي حضرت مهدي (ع) در كلام نبوي
دوشنبه 28 دی 1394  6:37 PM

اشاره:
پيامبر اعظم اسلام(ص) مجموعة تكامل‌يافتة فضائل همة انبياء و اولياي الهي در طول تاريخ و درخشان‌ترين كهكشان عالم وجود است كه هزاران منظومه و خورشيد درخشان فضيلت و كرامت را در خود جاي داده است. علم توأم با اخلاق، حكومت همراه با حكمت، عبادت همراه با خدمت به خلق، جهاد توأم با رحمت، عزت همراه با فروتني، روزآمدي توأم با دورانديشي و صداقت با مردم در عين پيچيدگي‌هاي سياسي از ويژگي‌هاي بارز پيامبر اكرم(ص) است.1

سيماي حضرت مهدي (ع) در كلام نبوي

جلوة آشكار و مظهر اسماي خداوندي، نمونة انسان كامل و سرآمد تمام پيامبران و ختم رسل است.
احاديث بسياري از چنين شخصيتي وجود دارد كه به بيان اسامي و ويژگي‌هاي اهل بيت گرامي‌اش مي‌پردازد. هنگامي كه مي‌خواهد از كسي صحبت كند كه او را هم‌نام خود معرفي مي‌كند2 مي‌فرمايد:
آگاه باشيد كه هر كس (از پيامبران و امامان) پيش از او،‌ نويد آمدنش را داده‌اند، آگاه باشيد كه او برگزيدة و انتخاب‌شدة خداوند است، آگاه باشيد كه او آنچه بگويد از پروردگارش مي‌گويد و هشداردهنده به امر ايمان است.3 و مردم را به ياري، اطاعت و پيروي از او فرا مي‌خواند. هماني كه خداوند متعال تمام معجزات انبياء و اوصياء(ع) را به دست مباركش جاري مي‌سازد.4
پيامبر رحمت و رأفت بياناتي دربارة شأن، مقام و منزلت حضرت مهدي(ع) در پيشگاه خداوندگار بزرگ دارند كه به اجمال به چند نمونه از آنها اشاره مي‌كنيم:
حضرت مهدي(ع) يكي از هفت آقاي اهل بهشت
پيامبر اكرم(ص) شأن و منزلت فرزندش مهدي(ع) را در بهشت اين‌گونه مي‌داند:
ما، سروران اهل بهشت از فرزندان عبدالمطلب هستيم، من، حمزه(ع)، علي(ع)، جعفر(ع)، حسن و حسين(ع) و مهدي(ع).5
ابن ابي‌الحديد طي حديث مرسلي آنها را سروران روز قيامت و آقايان اهل دنيا مي‌داند.6
بهشت مشتاق حضرت مهدي(ع)
بهاي انسان‌ها چيزي جز بهشت نيست، به فرمودة حضرت اميرالمؤمنين(ع) نبايد خود را به چيزي كمتر از بهشت فروخت،7 حال با اين‌همه اگر بهشت مشتاق كسي باشد چگونه است؟ حضرت رسول اكرم(ص) بهشت را مشتاق درك وجود حضرت مهدي(ع) مي‌داند:
بهشت مشتاق چهار نفر از اهل بيت من است، خداوند آنها را دوست مي‌دارد و مرا امر كرده است تا آنها را دوست بدارم، علي‌بن ابيطالب(ع)، حسن و حسين(ع) و مهدي(ع) كه عيسي‌بن مريم(ع) پشت سر او نماز مي‌خواند.8
حضرت مهدي(ع) طاووس بهشتيان
از آنجا كه طاووس زيباترين مخلوقات است، هر آنچه را مي‌خواهند به زيبايي و جمال متصّف كنند از آن با طاووس نام مي‌برند، بهشتيان زيبارويانند و برترين آنها از نظر جمال حضرت مهدي(ع) است. چرا كه پيامبر فرمودند:
مهدي(ع) طاووس اهل بهشت است.9
جزاي پيروي و نافرماني از آن حضرت
پيروي از حضرت مهدي(ع) سبب نجات و نافرماني از امر آن حضرت سبب هلاكت، اطاعت وي اطاعت خداوند و نافرماني وي نافرماني خداوند است.
در زيارت آل ياسين آمده است: اي مولاي من (اقرار مي‌كنم) كسي كه با تو مخالفت كند، شقي و بدبخت است و خوشبخت و سعادتمند كسي است كه از تو فرمان ببرد و مطيع تو باشد.10 اين‌گونه است كه اطاعت از امام مهدي(ع) ماية نجات و سرباز زني از فرامين او ماية هلاكت است. دراين‌باره پيامبر اكرم(ص) مي‌فرمايند:
قائم(ع) از فرزندان من است، نام او نام من و كنيه او كنيه من است، شكل او شكل من و سنت او سنت من است، مردم را بر دين و آئين من به پا مي‌دارد و آنها را به سوي كتاب پروردگارم فرا مي‌خواند. كسي كه او را اطاعت كند مرا اطاعت كرده است و كسي كه او را نافرماني كند، از من نافرماني كرده است. كسي كه در دوران غيبت منكر او باشد مرا انكار كرده است و كسي كه او را تكذيب كند مرا تكذيب كرده است و همچنين كسي كه او را تصديق كند مرا تصديق كرده است. من از تكذيب‌كنندگانم دربارة امر او و انكاركنندگان گفتارم دربارة او و گمراهان امتم از راه او، به خدا شكايت مي‌كنم، آنهايي كه ظلم كرده‌اند به زودي خواهند دانست كه به چه كيفرگاه و محل انتقامي بازخواهندگشت.11
خضوع و تواضع حضرت در برابر خداوند
پيامبر اكرم(ص) فروتني و خشوع حضرت مهدي(ع) را در برابر پيشگاه ربوبي خداوند اين‌گونه مثال مي‌زنند:
حضرت مهدي(ع) نسبت به خداوند خاشع و خاضع است، مانند خشوع و خضوع باز شكاري كه هنگام پرواز، بال‌هاي خود را فرو مي‌خواباند.12
حضرت مهدي(ع) جانشين خداوند
رسول اكرم(ص) مي‌فرمايند:
حضرت مهدي ظهور مي‌كند در حالي‌كه در بالاي سر او ابري است كه ملكي بر آن سوار است و فرياد مي‌زند كه: اين مهدي(ع) جانشين خداوند است از او پيروي كنيد.13
حضرت مهدي عبد صادقي كه به سبب او خداوند، بندگانش را مي‌بخشد
رسول اكرم(ص) فرمودند:
آن هنگام كه به آسمان هفتم عروج كردم و از آنجا به سدرةالمنتهي و سپس به حجاب‌هاي نوراني رسيدم، پروردگارم ـ جل‌جلاله ـ ندايم كرد كه: اي محمد! تو بندة من و من پروردگار تو هستم. همانا تو را بنده، حبيب، رسول و پيامبر قرار دادم و برادرت علي(ع) را جانشين تو، همانا علي(ع) حجت بر بندگان من است و امام و رهبري براي مخلوقاتم. به واسطة او دوستدارانم از دشمنانم بازشناخته مي‌شوند و به وسيلة اوست كه حزب من از حزب شيطان شناخته مي‌شود. به خاطر اوست كه دينم برپا شده است و حدود و احكام دينم حفظ و اجرا مي‌شود. به خاطر او و تو و فرزندان توست كه بندگانم را مي‌بخشم و به واسطة قائم(ع) فزندان توست كه با تسبيح، تهليل، تقديس و تكبير و تمجيدم زمين را مي‌سازم و آباد مي‌كنم، به واسطة اوست كه زمين را از دشمنانم پاك كرده و دوست‌دارانم را وارث زمين مي‌گردانم. به خاطر اوست كه كلمة كساني كه كفر ورزيدند را پست قرار داده و كلمة خود را برترين مي‌سازم. با علم و احاطة خود، به خاطر او و به واسطة اوست كه بندگانم را زنده مي‌سازم و شهرهايم را احيا مي‌كنم. به سبب اوست كه به تدبير و مشيت من گنج‌ها و ذخاير آشكار مي‌سازم و فقط به خاطر اوست كه به اراده‌ام اسرار و پنهاني‌ها را آشكار مي‌سازم و آن را به ملائكه مي‌سپارم تا تأييد كنندة اجراي فرمان‌هايم و اعلان دينم باشد. او (مهدي(ع)) به حقيقت وليّ (آيين) من است و مهدي(ع) صديق‌ترين بندگانم است.14
به حقيقت منزلت و مقامي بس عظيم در پيشگاه مقام ربوبي خداوندگار دارد كه خداوند به واسطة او و پدران گرامي‌اش باران را بر بندگانش فرو مي‌فرستد و به واسطة وجود آنان است كه آسمان نگاه داشته شده است و بر زمين نمي‌افتد.15
براي ظهورش دعا كنيم و مشتاقانه منتظرش باشيم كه حضرت اميرالمؤمنين(ع) نيز پس از توصيف كمالات حضرتش آهي كشيدند و با دست، اشاره به سينة خود كرده و فرمودند: «چقدر مشتاق ديدار اويم.»16

پي‌نوشت‌ها:

1. سخنراني رهبر معظم انقلاب در حريم مطهر رضوي(ع)، 1/1/85.
2. صدوق، محمدبن علي‌بن بابويه، كمال‌الدين و تمام‌النعمة، ج2، ص411؛ مجلسي، محمدباقر، بحارالأنوار، ج51، ص73.
3. مجلسي، همان، ج37، صص213 ـ 211.
4. حر عاملي، محمدبن حسن، إثبات الهداة، ج3، ص700؛ صافي گلپايگاني، لطف‌الله، منتخب‌الأثر، ص312.
5. الغيبة، ص113؛ صدوق، محمدبن علي‌بن بابويه، امالي، ص384؛ حر عاملي، همان، ص312.
6. ابن ابي‌الحديد، ج7، ص64.
7. نهج‌البلاغه، نامة 456.
8. حر عاملي، همان، ج43، ص304؛ أربيلي، كشف‌النعمة، ج1، ص52؛ حر عاملي، همان، ج3، ص552.
9. مجلسي، همان، ج2، ص694؛ أربيلي، همان، ج3، ص271؛ صافي گلپايگاني، همان، ص147.
10. يا مولاي، شقي من خالفكم و سعد من أطاعكم.
11. صدوق، همان، ج2، ص411؛ مجلسي، همان، ج51، ص73؛ حر عاملي، همان، ج3، ص482.
12. عقد الدّرر، ص38.
13. مجلسي، همان، ج51، ص81؛ حيلة الأبرار، ج2، ص716؛ صافي گلپايگاني، همان، ص147.
14. مجلسي،‌ همان، ج18، ص341؛ صدوقي، همان، ص504؛ صافي گلپايگاني، همان، ص167.
15. فرازي از زيارت جامعة كبيره.
16. نعماني، الغيبه، ص212؛ مجلسي، همان، ج51. ص115؛ حر عاملي، همان، ج3، ص537.

مجله موعود 63

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها