خطاب به انگلستان
جمعه 25 دی 1394 8:28 PM
فکر نوزادهٔ او شیوهٔ تدبیر آموخت
جوش زد خون به رگ بندهٔ تقدیر پرست
ساقیا تنگ دل از شورش مستان نشوی
خود تو انصاف بده اینهمه هنگامه که بست؟
«بوی گل خود به چمن راه نما شد ز نخست
ورنه بلبل چه خبر داشت که گلزاری هست»
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.