پاسخ به: پای چوبه اعدام + امتیاز
شنبه 26 دی 1394 3:40 PM
1- شهید نواب صفوی برای لغو حکم اعدام یکی از شاگردانش نزد شاه رفت. ایشان می گوید: وقتی به دربار رفتم، آقای جم، وزیر دربار به من گوشزد کرد ملاقات با اعلیحضرت عرفی دارد؛ از جمله تعظیم به وی، رعایت زمان ملاقات و...، ولی من گوشم بدهکار این حرف ها نبود. به نزد شاه که رسیدم، تعظیم نکردم، بلکه سلام دادم و سر جایم ایستادم. به ناچار شاه دستش را دراز کرد و با من دست داد و پرسید: آقای نواب صفوی چه می خوانید؟ من شنیده ام شما طلبه هستید و درس می خوانید. ما آمادگی داریم هزینه تحصیل شما را تأمین کنیم. نواب می گوید: دستم را محکم بر روی میز کوبیدم و گفتم: «من درس هستی و سیاه مشق زندگی می خوانم...، من به شما نصیحت می کنم باید از فلسطین حمایت کنید و با مردم مظلوم و فقیر باشید».
2- پس از پایان وقت ملاقات، شاه به وزیر دربار می گوید: «این سید مثل یک افسر که با سرباز صحبت می کند با من صحبت کرد، و اصلاً انگار نه انگار شاهی وجود دارد»./(سطر42)