پاسخ به:پیامبر اعظم(ص) در نگاه امام صادق(ع)
دوشنبه 14 دی 1394 1:39 PM
سياستمدارى پيامبر(ص)
در عرف جهانى امروز «سياست» را به معناى نيرنگ و دروغ براىكسب قدرت و سلطه بر مردم تعريف مىكنند، اما «سياست» در لغت،به معناى «اداره كردن امور مملكت و حكومت كردن است». خداوندمتعال پيامبر خاتم(ص) جانشينان بر حق او، ائمه معصومين را ازبهترين سياستمداران شمرده است در زيارت جامعه، در وصف ائمهعليهم السلام كه پرورش يافتگان مكتب نبوتند، آمده است: «وساسهالعباد».
فضيل بن يسار مىگويد: از امام صادق(ع) شنيدم كه به بعضى ازاصحاب قيس ماصر فرمود: خداوند عز و جل پيغمبرش را تربيتكرد و نيكو تربيت فرمود. چون تربيت او را تكميل نمود، فرمود:
«انك لعلى خلق عظيم»; تو بر اخلاق عظيمى استوارى. سپس امر دينو امت را به او واگذار نمود تا سياست و اداره بندگانش را بهعهده بگيرد، سپس فرمود: «ما اتاكم الرسول فخذوه و ما نهاكمعنه فانتهوا» (23) ، آنچه را رسول خدا براى شما آورد، بگيريد،(و اجرا كنيد) و از آنچه نهى كرد، خود دارى نماييد. رسولخدا(ص) استوار، موفق و مويد به روح القدس بود و نسبتبه سياستو تدبير خلق هيچ گونه لغزش و خطايى نداشت و به آداب خدا تربيتشده بود،... . (24)
زهد و وارستگى
حضرت محمد(ص) هرگز نسبتبه دنيا و لذايذ زودگذر آن ميلى نشاننداد و به آن، توجهى نكرد. آن حضرت براى هدايت مردم و رساندنآنها به سعادت دنيا و آخرت وارد عرصه سياستشد.
امام صادق(ع) مىفرمايد: روزى رسول خدا(ص) در حالى كه محزونبود، از منزل خارج شد فرشتهاى بر او نازل شد، در حالى كه كليدگنجهاى زمين را به همراه داشت. فرشته گفت: اى محمد(ص)، اينكليدهاى گنجهاى زمين است. پروردگارت مىفرمايد: اين كليدها رابگير و در گنجهاى زمين را باز كن و آنچه مىخواهى از آن استفادهنما. بدون اين كه نزد من ذرهاى از آنها كم شود.
پيامبر(ص) فرمود: دنيا خانه كسى است كه خانه (واقعى) ندارد.
كسانى دور آن جمع مىشوند كه عقل ندارند.
فرشته گفت: به آن خدايى كه تو را به حق مبعوث نمود! وقتى درآسمان چهارم كليدها را تحويل مىگرفتم، همين سخن را از فرشتهديگرى شنيدم. (25)
ابن سنان مىگويد: امام صادق(ع) فرمود: مردى نزد پيامبر(ص) آمد،در حالى كه آن حضرت روى حصيرى نشسته بود كه زبرى آن بر بدن آنحضرت اثر گذاشته بود، و بر بالشى از ليف خرما تكيه نموده بود،كه بر گونههاى گلگونهاش نفوذ كرده بود. آن مرد در حالى كهجاهاى اثر كرده را مسح مىنمود، گفت: كسرى و قيصر (پادشاهانايران و روم) هرگز چنين راضى نمىشوند و بر حرير و ديبامىخوابند و تو (كه سرور مخلوقات خدايى) بر اين حصير!
پيامبر(ص) فرمود: به خدا من از آنها برتر و گرامىتر هستم. منكجا و دنيا كجا! مثال زورگذر بودن دنيا، مثال شخصى است كه بردرختى سايه دار عبور مىكند، لحظه هايى از سايه درخت استفادهمىكند و وقتى سايه تمام شد، از آن جا كوچ مىكند و درخت را رهامىكند. (26)
هيچ زمينهاى از زندگى پيامبر(ص) نيست، مگر اين كه امام صادق(ع)در آن زمينه سخنانى با ارزش دارد.
به عنوان حسن ختام، به ذكر خطبهاى از آن حضرت در توصيفپيامبر(ص) اكتفا مىكنيم.
خطبه امام صادق(ع) در وصف حضرت محمد(ص)
برد بارى، وقار و مهربانى خدا سبب شدتا گناهان بزرگ و كارهاىزشت مردم مانع نشود كه دوستترين و شريفترين پيغمبرانش، يعنىمحمد بن عبدالله(ص) را براى مردم بر گزيند.
محمد بن عبدالله(ص) در حريم عزت تولد يافت: در خاندان شرافتاقامت گزيد، حسب و نسبش آلوده نگشت، صفاتش را دانشمندان بيانكردند و حكميان در وصفش انديشه نمودند، او پاكدامنى بى نظير،هاشمى نسبى بى مانند و بى مانندى از اهل مكه بود.
حيا صفت او بود و سخاوت طبيعتش، بر متانتها و اخلاق نبوت سرشتهشده بود. اوصاف خويشتن دارىهاى رسالتبر او مهر شده بود تا آنگاه كه مقدرات و قضا و قدر الهى عمر او را به پايان رسانيد وحكم حتمى پروردگار او را به سرانجامش منتهى ساخت. هر امتى، امتپس از خود را به آمدنش مژده داد. نسل به نسل از حضرت آدم تاپدر بزرگوارش، عبدالله، هر پدرى او را به پدر ديگر تحويل داداصل و نسبش به ناپاكى آميخته نشد و ولادت او با ازدواج نا مشروعپليد نگشت. ولادتش در بهترين طايفه، گرامىترين نواده (بنىهاشم)، شريفترين قبيله (فاطمه مخزوميه) و محفوظترين شكم باردار (آمنه دختر وهب) و امانت دارترين دامن بود.
خدا او را برگزيد، پسنديد و انتخاب كرد سپس كليدهاى دانش وسرچشمههاى حكمت را به او داد. او را مبعوث نمود تا رحمتبربندگان و بهار جهانيان باشد.
خداوند كتابى را بر او نازل كرد، كه بيان و توضيح هر چيزى درآن است و آن را به لغت عربى، بدون هيچ انحرافى قرار داد، بهاميد اين كه مردم پرهيزكار شوند. آن را براى مردم بيان كرد ومعارف آن را روشن ساخت و با آن، دينش را آشكار ساخت و واجباتىرا لازم شمرد و حدودى را براى مردم وضع نمود و بيان كرد. آنهارا براى مردم آشكار نمود و آنها را آگاه ساخت. آن حضرت در آنامور، راهنمايى به سوى نجات و نشانههاى هدايتبه سوى خدامىباشد.
رسول خدا(ص) رسالتش را تبليغ كرد، ماموريتش را آشكار ساخت،بارهاى سنگين نبوت را كه به عهده گرفته بود، به منزل رسانيد وبه خاطر پرورگارش صبر كرد و در راهش جهاد نمود.
با برنامهها و انگيزههايى كه براى مردم پى ريزى نمود و منارههايى كه نشانههاى آن را بر افراشت، براى امتش خير خواهى كرد، وآنها را به سوى نجات و رستگارى فرا خواند و به ياد خدا تشويق وبه راه هدايت دلالت كرد، تا مردم پس از او گمراه نشوند. آن حضرتنسبتبه مردم دلسوز و مهربان بود.
پی نوشت ها:
23- حشر، آيه7.
24-اصول كافى،ج 2 ص 5 و 6.
25-بحارالانوار،ج 16 ص 266.
26-بحارالانوار،ج 16 ص 282 و 283.
27-اصول كافى ج 2 332 و 333.