پاسخ به:مبحث 113 طرح صالحین: «مدل زندگی اسلامی و غربی»
شنبه 12 دی 1394 2:39 PM
اختلاف ماهوی در تعریف از زندگی در فرهنگ غرب و نظام دینی
هرچند به صورت متفرقه در ضمن بحث قبلی به تفاوت دیدگاهها اشاره شد؛ ولی شاید در شکل تفصیلی، بتوان تمام دیدگاهها حول موضوع «زندگی» را ذیل دو دیدگاه کلی جمعآوری نمود که این دو دیدگاه کاملاً در تضاد و تقابل با همدیگر هستند؛ به طوری که اثبات و پذیرش یکی، ناخودآگاه، مساوی و ملازم با رد دیگری خواهد بود.
هر کسی، با واقعیت یا خیالی به زندگی خود معنی میبخشد؛ برای یک دانشجوی هیئتی، زندگی کسی که هیئت نمیرود بیمعناست. دیگری نیز با موسیقی به زندگی خود معنا میبخشد... صورت زندگی کنونی ما، تنها شکل ممکن و بهترین شکل موجود برای زندگی نیست.
اندیشهها و نظرگاههای دیگر بر حسب میزان برخورداری از شاخصهای هر کدام از این دو دیدگاه با درجهای از شدت و ضعف، به این دو دیدگاه دور و نزدیک میشوند، ولی آنچه که نقطهی صفر و بیست در حوزهی تئوری در مورد نگاه به زندگی است همین دو دیدگاه است که عبارتاند از:
1. جهانبینی مادی: جهانبینی مادی بر اساس نگرش نفی خدا و قیامت از جهان هستی شکل گرفته است. در این جهانبینی، تمام هستی در جهان مادی و طبیعی خلاصه شده است که هیچ آفرینندهی دارای شعور و ادراک، خارج از عالم ماده ندارد و هر چه هست، در همین عالم ماده است و چیزی به نام ماورای طبیعت و خداوند و عالم دیگر (قیامت و رستاخیز) وجود ندارد و وجود انسان در وجود مادی او خلاصه میشود که با مرگ از بین میرود یا تغییر به اجزای دیگر مادی میشود.
2. جهانبینی الهی: این جهانبینی مبتنی بر سه اصل است: 1) اعتقاد به خدای یگانه 2) اعتقاد به معاد و زندگی ابدی برای هر فردی از انسان در عالم آخرت 3) اعتقاد به بعثت پیامبران توسط خدا برای هدایت بشر به سوی کمال نهایی و سعادت دنیا و آخرت.
3-بازیچه و بیارزش بودن زندگی مادی دنیوی: اگر دنیا ارزشی دارد، از آن حیث است که میتواند ابزاری باشد برای نیل به سعادت اخروی و زندگی واقعی وگرنه به سبب زوالپذیری و و توأم بودن آن با سختیها و... ارزش واقعی ندارد و جز بازیچهای موقتی برای کسانی که از خدا غافل شدهاند نیست.
4-متأثر بودن خوشی و ناخوشی «زندگی» از عوامل غیرمادی: بر حسب جهانبینی الهی، خوشی و ناخوشی دنیا صرفاً متأثر از بهرهمندی یا فقدان امکانات مادی دنیوی نیست، بلکه اساساً خوشی و شیرینی زندگی در این دیدگاه تعریف دیگری دارد و عوامل فراهمکنندهی مجزایی برای آن تعریف شده است؛
5. پرهیز از دلبستگی و توجه افراطی به زندگی دنیوی: استفاده از مواهب مادی در حد نیاز نه تنها اشکالی ندارد، بلکه ضرورت و مقتضای تداوم حیات مادی است؛ ولی هرگونه دلبستگی و توجه افراطی بدان مورد نکوهش واقع شده است.
6-بهرهگیری بیش از حد کفاف، عامل تباهی زندگی: بر حسب جهانبینی الهی، انسان در زندگی دنیایی مسافری بیش نیست که مقصدش زندگی آخرت است و زندگی دنیا، منزلگاه و مسافرخانهی سر راهی اوست و ناگفته پیداست که راحتی هر مسافری در سبکبالی اوست.