پاسخ به:صنایع دستی ایران
دوشنبه 16 آذر 1394 11:15 PM
هنر چیدن آجر با استفاده از نقوش هندسي به منظور عرضه نماهای تزيینی متناسب و گريز از يکنواختی در نما را، آجر كاری می نامند.
در معمارى ايراني، آجر تنها پرکنندهٔ جرزها و پوشانندهٔ احجام و جداکنندهٔ آنها از يکديگر نيست. بلکه بعنوان يک عنصر کامل در معمارى ايران بکار رفته است.
اولين شيوهٔ تهيه خشت مربوط به سالهاى پيش از هزارهٔ ششم ق.م است. از آثار مشهور تپه حسنلو را مىتوان نام برد که از خشت خام بطور وسيع استفاده شده است. بکارگيرى آجر در شوش و تپه سيلک کاشان نيز نشاندهنده استفاده از اين عنصر در زمان خود است. در معبد چغازنبيل نيز به آجرهايى برمىخوريم که بعنوان کتيبه به ديوار نصب شدهاند. ساکنان سرزمين ايران نقش تعيينکنندهاى در پيشبرد بکار گرفتن فن آجر داشتهاند.
[معبد چغازنبيل] آجر به تنهايى يک قالب شکلدهنده است. و در حدّ يک وسيلهٔ مجرد، هر دانهاش به کار گرفته مىشود.
آجر بعنوان يک عنصر تزئيني، کارآيى آن را دارد که با تمامى عناصر تشکيلدهنده يک معمارى بياميزد و يا بهشکل يک عنصر مجرد تزئينى جلوهگرى کند.
[آجركاري آرامگاه چَپَلي اُوغلي- اَبهَر] از آجر در پوشش گنبد، مثل گنبد نظامالملک و تاجالملک؛ در گوشواره يا طاق روى گوشه مثل تالار مربع مسجد جامع اردستان، مقرنس مثل برج طغرل و گنبدعلى استفاده مىشود.
از ديگر موارد تزئينات آجرى در دوران شکوفايى آن، نماسازى و بکارگيرى انواع ترکيبات اين عنصر در چارچوب و قالب يک هندسه بسيار ساده اما غنى مىباشد. از نمونههاى برجسته آن برجهاى خرقان در نزديکى قزوين و برج شبلى در دماوند است.
کاربرد آجر در معمارى دوران بعد از اسلام فرصت خلق زيبايىها را در بناهاى کم حجم و متوسط فراهم ساخت. چنانکه تعدادى از شاهکارهاى معمارى به جاى مانده از دوران بعد از اسلام ايران اين امکان را فراهم ساخت تا در محلهاى دورافتاده و مسير بيابانەا که دسترسى به سنگ ممکن نبود و چوب نيز در دسترس نبود، تنها با برپا ساختن يک کوره آجرپزي، بناهايى با حجمهاى بسيار بزرگ بنا گردد، سدها و پلهاى مختلف در دورافتادهترين محلها ساخته شود و شهرهايى بزرگ چون نيشابور، جرجان و … پا بگيرند.
[آجركاري امامزاده محمد محروق- نيشابور, آجركاري گنبد سُلطانيه- اَبهَر] [آجركاري امامزاده محمد محروق- نيشابور, آجركاري گنبد سُلطانيه- اَبهَر] از نظر فني، ضريب انقباض و انبساط آجر در برابر گرما و سرما بگونهاى است که از ايجاد ترک در بنا جلوگيرى مىکند در مقايسه با ديگر مصالح از قدرت ذخيره انرژى حرارتى برخوردار است. آجر خوب آجرى است توپر و مقاوم در برابر فشار، نشت و يخبندان.
شکل عمومى آجرهايى که در طى دورانهاى مختلف بعد از اسلام در بناها بکار گرفته شده، عبارت است از چهارگوش يا مربع در اندازههى متنوع در دورهٔ ايلخانى آجرها از جهت رنگ متوع بودند. و رنگهاى زرد کمرنگ، زرد گل اخرايي، زرد مايل به قرمز، قرمز تيره و خاکى در آنها ديده مىشود. آجر مستطيل در پيش از اسلام رواج کامل داشت اما بعد از اسلام بيشتر آجرها مربع بودند.
هنر چيدن آجرها را در بناها بهمنظور عرضه نماهاى تزئينى متناسب با شکل و هيئت کلى بنا آجرکارى مىنامند. آثار گونهگون معمارى به جاى ماده از دورانهاى مختلف بعد از اسلام ايران شاهد نمونههاى پرارزش از هنر استادکاران ايرانى در آفرينش سطحههاى آجرى در زيباترين طرحها و تناسبهاى زيبا و موزون است. معماران و بنايان هنرآفرين ايرانى به گواهى آثار برجاى مانده از سده چهارم هجرى به بعد، در زمينه آجرکارى شيوههاى گوناگونى را آزمودهاند که در چند گروه تقسيم مىشود: رگچينى – گلاندازى – گرهسازى – آجرکارى رنگى – آجرکارى خفته و رفته – خوون چينى – آجرکارى با آجرهاى ترئينى نقشدار.
آجرکارى با ترکيب آجرهاى يک رنگ و ايجاد و ايجاد طرحها و نقشهاى مختلف در سطحى صاف را با نام ‘رگچين’ نام بردهاند.
در گلاندازي، در موقع رگچين کردن آنرا چنان مىچينند که از ترکيب آنها گلهاى مختلف بدست آيد.
[آجركاري امامزاده اسماعيل – اَبهَر] گرهسازى از شيوههاى بسيار ظريف و پرکار آجرکارى تزئينى است که به کمک قطعههاى مختلف آجرهاى بريده و تيشهدارى شده در اندازههاى گوناگون انجام مىپذيرد. طرحهاى گره در مايه نقشهاى ساده مثل مثلث، مستطيل، مربع، لوزي، ذورنقه و ترکيب آنها با يکديگر و ايجاد چند ضلعىها، ستاره شکلها و غيره مىباشد. نمونههاى خوبى از اين شيوه از دورهٔ سامانيان و آلبويه به بعد در آثار معمارى ايران ديده مىشود مانند:، تزئينات گره مسجد جامع ورامين از دوران ايلخاني، کارهاى جالب مجسد گوهرشاد و مدرسه خرگرد از دورهٔ تيمورى و … .
در آجرکارى رنگي، با آجرهايى با رنگهاى مختلف و به شيوه مسطح، طرحهاى گوناگون ايجاد مىکنند. از اين شيوه نمونههايى در شاهچراغ (شيراز)، مسجد وکيل شيراز، سيد علاءالدين حسين (شيراز) ديده مىشود. در اين شيوه تنوع نقش بسيار است و امکان نام بردن آنها نيز وجود ندارد.
آجرکارى خفته و رفته روشى است که آجرچينى از مايه صاف و مسطح خارج گرديده و با قرار دادن آجرها در سطحهاى مختلف به صورت برجسته و فرورفته طرحهايى ايجاد مىکنند که با ايجاد سايه روشن جلوه خاصى به بنا بخشيده مىشود. از اين شيوه با عنوان ‘هشت و گير’ نيز ياد مىشود. در خوونچيني، گونه خاصى از آجرکارى در مايه خفته و رفته و گرهچينى بکار برده مىشود که در شوشتر و دزفول رواج فراوان داشته است.
کار تزئين نماى بنا با آجرهاى نقشدار برجسته ‘مهري’ از دوران ايلخانى سابقه دارد. در اين شيوه آجرهاى مربع و مستطيل، لوزي، چليپا و ديگر گونهها با نقشهاى مختلف برجسته همراه با قطعههايى چون: لچکى قوسها، حاشيهها، رخ بامها و زيرخورشيدىها، روى جرزها، ميان دو طبقه بنا و … داراى آجرهاى مهرى هستند از جلوهاى زيبا برخوردارند. اين شيوه در دوران قاجار در شهرهاى يزد، کاشان، شيراز، تهران رواج فراوان يافت.
مهربان همیشگی من... خودت گفتی:ادعونی استجب لکم... بخوانید مرا تا اجابت کنم شمارا...
گوش کن... این منم که اینروزها بیش از همیشه میخوانمت... اجابت کن مرا...