پاسخ به:صنایع دستی ایران
دوشنبه 16 آذر 1394 10:25 PM
وجه تسميه: گلابتون: ابريشم غاژ كرده و به صورت پنبه معلوج درآمده، رشته زر و سيم… و كيف و جيب به ريسمان زر كه آن را گلابتون نيز خوانند طلايي باشد كه از حديده (پاورقي) كشيده به هيات ريسمانهاي باريك ساخته باشند و آن را اكنون در ايران گلابتون گويند. (پاورقي) در جلد دوم دايرهالمعارف فارسي به سرپرستي رضا اقصي آمده: گلابتون تاري است كه در زري بافي و نقده كوبي به كار ميرود و در انواع قيمتي. مغز آن ابريشم است و بر گرد آن رشتههاي نازكي از نقره آميخته با طلا ميپيچند معمولا مقدار طلاي اين رشتهها دو تا سه درصد است اما در گلابتون بعضي از زريهاي عصر صفويه تا 50% طلا به كار رفته است.
گلابتوندوزي كه در نقاط مختلف ايران به: كمدوزي، گلدوزي، برودريدوزي و كامدوزي معروف است. به گلهاي برجستهاي اطلاق ميشود كه با رشتههاي نقره يا طلا در روي پارچه ميدوزند. بطور كلي گلابتوندوزي به دوختهايي اطلاق ميشود كه با استفاده از نخهاي ابريشمي روكش طلايي يا نقرهاي روي پارچه انجام ميگيرد. در حال حاضر گلابتوندوزي با الياف طلا يا نقره در ايران مرسوم و رايج نيست و گلابتوندوزان به جاي استفاده از الياف طلا يا نقره، از نخهايي كه داراي روكش فلزي زرد يا سفيد بوده و عمدتا در كشور پاكستان توليد ميشود مورد استفاده قرار ميدهند.
به روایت تاریخ ، یکصدوپنج سال پیش از میلاد مسیح بنا به یک سنت، دولت چین برای بر سر مهر آوردن همسایه ، قط عاتی از پارچه ای زربفت و زردوزی شده را همراه با نمایندگانی به ایران فرستاد و ۷۳۳ سال بعد، یعنی در سال ۶۲۸ میلادی ، هنگامی که هراکلیوس دستگرد را تصرف و غارت کرد، گرانبهاترین غنایمی که بدست آورد زردوزیهای ایرانی بود و همین روایت تاریخی باعث شد تا این تصور در اذهان بنشیند که برای اولین بار زردوزی از چین به ایران راه یافته، حال آنکه نتیجه کاوش های باستانشناسی در روسیه حکایت از آن دارد که در سده ی سوم پیش از میلاد زردوزی و تولید پارچه های زربفت در ایران رواج داشته و ایرانیان به وسیله ی نخ های زرین که به ظرافت تابیده شده بود تصویر برگ مو و پیچک را بر روی پارچه ی پشمی دوخته و در قرنهای بعد سوزن دوزی های بیزانس ، همسایه ی ایران، تقلیدی از فرآورده های ایران بود منتها با مرغوبیتی بیشتر و رنگها یی خیره کننده.
با هجوم مغولها، عناصر هنر چینی نیز به زردوزی ایران راه یافت و اگرچه هیچ اثری از زردوزیهای این دوره در دست نیست، ولی ادامه ی آن قط عا به قرن پانزدهم ، شانزدهم و هفدهم میلادی کشیده چه آنکه شاردن در سیاحت نامه ی خود بارها ظرافت زردوزی ها، گل دوزیهای ایرانی را که به زعم خودش برتر از گلدوزیهای اروپائیان و ترکان بوده ستوده است .
گلابتون دوزی از زمان هخامنشیان تا كنون رواج داشته و به كشورهای دیگر صادر میشده است و با استفاده از نخهای ابریشمی با روكش طلا یا نقره برروی پارچههای اطلس، ماهوت، پشم، مخمل و كرباس با نقشهای اسلیمی ختایی، محرابی، بازوبندی، ترنج و محرماتی تزیین میشوند
دوختی است که با استفاده از نخهای ابریشمی با روکش طلائی و نقره ای روی پارچه انجام می گیرد. در حال حاضر گلابتون دوزی با الیاف طلا یا نقره در ایران رایج نیست و به جای آن از نخهایی که روکش فلزی زرد یا سفید دارند ، روی پارچه های مخمل،ابریشم، تافته،اطلس،ماهوت ، پشم و حتی کرباس انجام می شود.
در گلابتون دوزی ، ابتدا نقش مورد نظر روی پارچه منتقل می شود و پس از آن به وسیله ی سوزن و نخ گلابتون خطوط اصلی طرح را دوخته ، سپس به دوخت متن و کناره ها می پردازند. این دوخت در بندر عباس ، میناب ،بندرلنگه،اصفهان، شیراز، تهران،کردستان، قزوین، تبریز، کاشان،یزد وبخشهایی از بوشهر، شوش و شوشتر هنوز هم رایج است.
گلابتون دوزي طلايي است كه از حديده كشيده و به هيات ريسمانهاي باريك ساخته باشند و گلابتوندوزي نوعي دوزندگي است كه جنبه تزييني دارد و در آن نخ گلابتون به كار ميرود. در حال حاضر گلابتوندوزي با الياف طلا به هيچوجه در ايران رايج نيست و گلابتوندوزان به جاي استفاده از نخ طلايي كه داراي روكش فلزي زرد يا سفيد است و عمدتا در كشور پاكستان توليد ميشود، استفاده ميكنند و به كمك قلاب نقوش متنوعي كه اكثرا نيز ملهم از بينش و برداشت شخصيشان است بر روي پارچه ميدوزند.
توليدكنندگان اصلي مصنوعات گلابتوندوزي شده دراستان هرمزگان بيشتر زنان و دختران خانهدار هستند و بطور كلي در شهرهاي بندرلنگه، بندرعباس، ميناب و اكثر نقاط روستايي شهرهاي يادشده، كمتر خانوادهاي را ميتوان يافت كه زنان و دختران آن با هنر گلابتوندوزي آشنايي نداشته باشند. اگر چه كليه مناطق استان هرمزگان استفاده از شلوارهاي زنانه با دمپايي زريدوزي شده رسم است و نيز پيراهنهاي زنانه با سرآستين و پيشسينه و دور يقه گلابتوندوزي شده، رواج دارد علاوه بر اين براي لبه پرده، ديواركوب، پشتي، كوسن و غيره استفاده ميشود. معهذا شكل و نوع محصولات بستگي به سليقه و نظر مشتري دارد. مرسوم اين است كه توليدكنندگان بعد از اخذ سفارش ابتدا پارچه را كه معمولا از جنس «كرپ ناز» و «سالمز» و يا «پوليستر» و داراي رنگ سبز، مشكي، زرد، آبي، فيروزهاي و نارنجي و… است. بر مبناي الگوي مورد درخواست مشتري بريده و ابتدا به كمك كاربنهاي رنگي، نقش درخواست سفارشدهنده را (كه گاهي نيز از سوي خود وي ارائه ميشود. ولي بيشتر اوقات از ميان طرحهاي موجود نيز هنرمندان انتخاب ميگردد.) بر روي آن كپي ميكنند.
در مرحله بعد پارچهاي را بر روي لبه دايرهاي چوبي كه «كم» يا «كمان» نام دارد قرار داده و اطراف آن را به وسيله يك تسمه چرمي با زهواري چوبي كه حالت دايره داشته و قطرش به وسيله يك پيچ كم و زياد ميشود محكم ميكنند و پارچه را از اطراف ميكشند تا همانند پوستهاي بر روي مساحت دايره چوبي قرار گيرد. سپس هنرمند به كمك سوزنهاي خاص كه داراي نوك برجسته و قلاب مانند است اصطلاحا قلاب ناميده ميشود كه كار گلابتوندوزي را آغاز نموده و به كمك قلاب و نخهايي كه داراي روكش فلزي و به رنگ نقرهاي يا طلايي است عمل دوخت را انجام ميدهد.
شيوه دوخت نيز به اين ترتيب است كه صنعتگر دست چپ خود را در قسمت پشت پارچه قرار داده و قلاب را در دست راست نگه ميدارد و آنگاه از روي كار، قلاب را به داخل پارچه فرو برده و با دست چپ نخ را يك سو آن منتهي قرقره و سر ديگرش گره خورده است به نوك برجسته قلاب آويخته و آن را از پارچه بيرون ميكشد و مجددا به داخل پارچه به داخل پارچه فرو برده و عمل آويختن نخ به قلاب، و بيرون كشيدن آن از پارچه را ادامه ميدهد و به اين ترتيب دوختي زنجيرهاي شبيه آنچه در گلابتوندوزي معمولي بانوان بر روي پارچه ايجاد ميشود به وجود ميآيد كه اساس و بنيان كار گلابتوندوزي است. اكثر گلابتوندوزان به نسبت نوع نقش كه قصد دوختن آن را دارند از پولكهاي پلاستيكي كوچكي كه داراي لعاب رنگين است، استفاده ميكنند و در پايان كار محصول گلابتوندوزي شده را بر سطح هموار قرار داده و با وزنه شيشهاي يا نوعي گوش ماهي كه صاف و صيقلي است بر روي آن ميكوبند تا نقوش هم سطح و هماهنگ گردند.
نقوشي كه در گلابتوندوزي بيشتر مورداستفاده قرار ميگيرد عبارت است از پيچك ترنج، گل ساعتي، نقش محرابي، گلهاي اسليمي، گلهاي ختائي، نقش بازوبندي، بته روحي، محرماتي يا ستوني، بته جقهاي، سروچه و انواع گلها و گاهي تصوير افراد. از اين نوع سوزندوزيها معمولا براي آرايش لباسها، پرده، بقچه، سوزني، كلاهها، كيسه پول، قاب شانه، سرمهدان، جاي قيچي، جاي قلمدان، جاي قرآني و… استفاده ميكردند.
مهربان همیشگی من... خودت گفتی:ادعونی استجب لکم... بخوانید مرا تا اجابت کنم شمارا...
گوش کن... این منم که اینروزها بیش از همیشه میخوانمت... اجابت کن مرا...