هيبت امام
محمدبن حسن اشتر علوي درباره هيبت آن حضرت نقل مي کند: من با پدرم در سامرا، بيرون کاخ
متوکل، با جمعي از طالبيان، عباسيان و آل جعفر حاضر بوديم... ناگاه ابو الحسن آمد، تمام مردم
به احترام آن حضرت، از اسب پياده شدند، تا اينکه آن بزرگوار وارد قصر شد. بعضي از مردم اعتراض
کردند که چرا بايد براي اين پسر بچه از مرکب پياده شويم؟ او نه شرافتش از ما بيشتر است و نه
بزرگسال تر از ماست. به خدا سوگند، وقتي از قصر بيرون بيايد از مرکب پياده نمي شويم...
ابوهاشم جعفري در برابر آنها گفت: به خدا سوگند که شما با کوچکي و خواري براي او پياده
خواهيد شد.
همين که امام بيرون آمد، صداي تکبير و تهليل بلند شد و مردم همگي به احترام او از اسب پياده
شدند. آنگاه ابوهاشم جعفري رو به آن مردم کرد و گفت: آيا شما نبوديد که تصميم داشتيد به
احترام او از مرکب پياده نشويد؟ گفتند: به خدا قسم ما بي اختيار از مرکبها پياده شديم.