4 ـ ((عبدالرّحمان بن حجّاج )) مى گويد: به محضر امام صادق (عليه السلام ) رفتم او را در اطـاقى
يافتم كه دعا مى كرد و موسى بن جعفر در جانب راستش نشسته بود و به دعاى پـدرش ((آمين ))
مى گفت ، به امام صادق (عليه السلام ) عرض كردم : قربانت گردم ! من پيوند خاصّى با شما دارم
و خدمتگذار شما هستم ، امام بعد از شما كيست ؟!
فرمود:((يا اَبا عَبدِالرَّحْمان ! اِنَّ مُوسى قَدْ لَبِسَ الدِّرْعَ وَاسْتَوَتْ عَلَيْهِ)).
((اى ابـوعـبـدالرحمان ! موسى زره (پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) ) را پوشيده و اين لباس
بر اندام او زيبنده و رساست )).
گـفـتـم : بـعـد از ايـن سـخـن (امـام بـعـد از شـمـا را شـنـاختم ) ديگر احتياج به هيچ چيز (و دليل
ديگر) ندارم