حرکت کاروان اسیران از شام به مدینه
جمعه 13 آذر 1394 7:46 AM
حرکت کاروان اسیران از شام به مدینه
کاروان اسرای کربلا چگونه از شام به سوی مدینه رهسپار شد؟
پس از خطابه هاى امام سجاد(عليه السلام) و زينب كبرى(عليها السلام) و تغيير اوضاع شام و برپايى عزادارى توسط زينب كبرى و خاندان اهل بيت(عليهم السلام) در شام، يزيد بيش از اين مصلحت نديد كه آنان را در شام نگه دارد. از اين رو دستور داد آنها را آماده بازگشت به مدينه نمايند.
مطابق نقل علاّمه مجلسى، يزيد از نعمان بن بشير (1) كه رسول خدا(صلى الله عليه وآله) را ديده بود، خواست آنها را آماده رفتن كند و مرد امين و مورد اعتمادى از شاميان را با آنها همراه سازد كه آنان را با احترام و تحت مراقبت به مدينه برساند.
آنگاه كه كاروان آماده حركت شد، يزيد، امام على بن الحسين(عليه السلام) را خواست و (براى فرافكنى) گفت: خدا لعنت كند پسر مرجانه را! اگر من با حسين(عليه السلام) بودم، هر چه مى خواست به او مى دادم و از كشته شدن او به هر قيمتى ـ هر چند در اين راه بعضى از فرزندانم كشته مى شدند ـ جلوگيرى مى كردم، ولى قضاى الهى آنگونه كه خودت ديده اى اتفاق افتاد، به هر حال، وقتى به وطن رسيدى هر چه نياز داشتى براى من بنويس تا برآورده سازم.
كاروان خاندان حسينى از شام حركت كرد، در ميان راه هر گاه كاروان پياده مى شد، راهنماى كاروان و نگهبانان از آنها فاصله مى گرفتند، تا آنها به آسودگى به كارهاى خود برسند و نيازهايشان را برطرف سازند. همچنين از همراهى و مهربانى و رسيدگى به خواسته هاى كاروان اهل بيت(عليهم السلام) كوتاهى نمى كردند. (2)
بى شك اين واكنشها به سبب ندامت و پشيمانى يزيد از كردار خود نبود؛ زيرا تاريخ نشان مى دهد كه بعد از واقعه كربلا نيز از هيچ تضييقى بر اهل بيت(عليهم السلام) و شيعيان آنها فروگذار نمى كرد، بلكه جوّ اجتماعى شام بر اثر بيدارى و آگاهى مردم به سبب خطبه هاى كوبنده امام سجاد(عليه السلام) و زينب كبرى(عليها السلام) چنان ملتهب شده بود كه اگر يزيد غير از اين انجام مى داد ممكن بود به يك شورش عمومى بر ضدّ او منتهى شود. (3)
پی نوشت:
(1). نعمان بن بشير همان كسى است كه هنگام ورود حضرت مسلم به كوفه، فرماندار آنجا بود. يزيد او را از فرماندارى بركنار و عبيدالله بن زياد را بر آنجا گماشت. او به شام آمد، و در حمايت از يزيد و پدرش معاويه كوشا بود، پس از هلاكت يزيد، مردم را به بيعت با عبدالله بن زبير ترغيب مى كرد؛ اهالى حمص با او مخالفت كردند و در نهايت در سال 64 او را كشتند (استيعاب، شرح حال نعمان بن بشير).
(2). بحارالانوار، ج 45، ص 146 . مطابق نقل شيخ مفيد رياست كاروان به عهده نعمان بن بشير بود (ارشاد مفيد، ص 480) ولى از كلام علاّمه مجلسى و طبرى (تاريخ طبرى، ج 4، ص 353) استفاده مى شود كه يزيد از نعمان بن بشير خواست اين كاروان را آماده حركت كند و مردى مورد اعتماد را همراه با مراقبان و محافظان با آنها روانه نمايد. از اين رو در قمقام زخّار (ص 579) آمده است كه مطابق قولى سرپرستى آنان به عهده بشير بن حذلم بود. به هر حال، ممكن است سرپرستى اين گروه را نعمان بن بشير عهده داشته و بشير بن حذلم از نگهبانان همراه بوده كه بعداً به هنگام ورود به مدينه، امام سجاد(عليه السلام)از او خواست تا خبر ورودشان را به اطلاع مردم برساند؛ و يا نعمان بن بشير از همان شام اين كاروان را آماده رفتن نمود و سرپرستى و راهنمايى كاروان را به عهده بشير بن حذلم نهاد، اما خودش همراه آنان نبود.
(3). گرد آوري از کتاب: عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، سعید داودی و مهدی رستم نژاد،(زیر نظر آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى)، امام على بن ابى طالب عليه السلام، قم، 1388 ه. ش، ص 620، 640 و 645.
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.