چند نمونه از فضايل امام سجّاد (ع )
1 ـ ((عـبدالعزيز بن ابى حازم )) مى گويد:((از پدرم شنيدم مى گفت در ميان دودمان هاشم هيچ
كس را برتر از علىّ بن الحسين (عليه السلام ) نديدم )).
2 ـ ((سـعـيـد بـن كلثوم )) مى گويد: در محضر امام صادق (عليه السلام ) بودم از اميرمؤ مـنـان
عـلى (عـليـه السـلام ) سـخن به ميان آمد، آن حضرت او را بسيار ستود و آنگونه كه شايسته
اوست مدح كرد، سپس فرمود:
((سـوگـنـد بـه خدا! علىّ بن ابيطالب (عليه السلام ) در دنيا تا آخر عمر، هرگز لقمه حـرام نـخـورد و
هـرگز به او پيشنهاد انجام يكى از دو كار خداپسندانه نشد مگر اينكه آن كـارى را كـه دشـوارتـر بـود
بـه عـهـده مـى گـرفـت و بـراى رسـول خـدا (صـلّى اللّه عـليه و آله و سلّم ) هيچ حادثه سختى
پيش نيامد، مگر اينكه على (عليه السلام ) را (به كمك ) مى طلبيد به خاطر اعتماد و اطمينانى
كه به او داشت .
و در مـيـان اُمـّت هـيـچ فـردى جـز عـلى (عـليـه السـلام ) قـدرت انـجـام كـار رسول خدا (صلّى اللّه
عليه و آله و سلّم ) را نداشت و كار على (عليه السلام ) همانند كار مـردى بـود كـه خـود را بـيـن
بـهشت و دوزخ ببيند و اميد پاداش اين و ترس عقاب آن داشته باشد. او از مال شخصى خود، هزار
برده را براى خدا و نجات از آتش (خريد و) آزاد كرد، از مالى كه از دسترنج خود و از عرق جبين به
دست آورده بود، او غذاى زن و بچّه اش را از زيـتون و سركه و خرما قرار داده بود و لباسش از
كرباس بود كه اگر از آن چيزى از آستينش زياد مى آمد، آن را قيچى مى كرد (آرى او اينگونه ساده
زندگى مى كرد) و در ميان افراد خانواده و فرزندانش ، هيچ كس در لباس و علم ، مانند على بن
الحسين (عليهماالسلام ) شباهت به او نداشت .