پاسخ به:♣مباحث حدیثی همراه با شرح♣
شنبه 7 آذر 1394 8:52 AM
انواع تکبر
متن حديث:
يا اباذر، مَنْ ماتَ وَ فى قَلْبِه مِثْقالُ ذَرَّة مِنْ كِبْر لَمْ يَجِدْ رائِحَئه الْجَنَّةَ، إِلاّ أَنْ يَتُوبَ قَبْلَ ذلِك.
يا اَباذَر، أكْثَرُ مَنْ يَدْخُل النّارَ الْمُسْتَكْبِرُونَ، فَقالَ: رَجُلٌ وَهَلْ يَنْجوُ مِنَ الْكِبْر أحَدٌ يا رَسُولَ الله؟ قال: نَعَمْ، مَنْ لَبِسَ الصُّوْف وَ رَكِبَ الْحِمارِ... وَ جالَسَ الْمَساكِينِ.(1)
ترجمه:
اى ابوذر، كسى كه بميرد در حالى كه در قلبش ذرّه اى از تكبّر در دل او باشد بوى بهشت را نمى يابد، مگر اينكه قبل از مرگ از آن توبه كند.
اى ابوذر، بيشتر كسانى كه داخل آتش مى شوند متكبّرين هستند. مردى سؤال كرد: اى پيامبر خدا، آيا ممكن است كسى از كبر نجات پيدا كند؟
حضرت(صلى الله عليه وآله) فرمود: آرى، كسى كه لباس ساده بپوشد و مركبش، تكبّرآور نباشد و همنشين با فقرا و مساكين باشد.
شرح حديث:
در آيات و روايات روى مسأله كبر و بر حذر داشتن از اين مسأله، تكيه بسيارى شده كه از جمله سر چشمه هاى مهمّ گناه، استكبار و تكبّر است .
در منابع اسلامى آمده، اوّلين گناهى كه در عالَم انجام گرفت، گناه ابليس بود كه آن هم ناشى از استكبار بود و استكبار او هم منجر به كفر، بلكه منتهى به معارضه با خداوند شد، اگر اين مسأله را درست تحليل كنيم، متوجّه مى شويم كه بسيارى از گناهان سرچشمه اش همين تكبّر است. امّا اين تكبّر انواعى دارد كه هر كدام اثر مخصوص به خود دارند:
شاخه هاى تكبّر 1ـ اگر تكبّر در مقابل خداوند باشد، منجر به نافرمانى پروردگار مى شود كه مساوى با عدم تسليم خواهد بود و اين همان عدم ايمان است; چون كسى در مقابل خداوند تسليم است كه تكبّر نداشته باشد:« اِنَّ الَّذينَ يَسْتَكْبِروُنَ عَنْ عِبادَتى، سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرينَ». 2ـ گاهى تكبّر در مقابل بندگان خداست. 3ـ گاهى تكبّر در مقابل دستور پيامبر(صلى الله عليه وآله) است. 4ـ گاهى تكبّر در مقابل حق است; مثلاً من دانسته ام كه فلان چيز حق است، اما تكبّر اجازه نمى دهد كه زير بار حق بروم.
عجيب اين است كه تكبّر شاخه هاى زيادى هم دارد.
توضيح :
در آغاز انسان فقط خودش را مى بيند و آن گاه از خودش خوشش مى آيد و بعد از آن خودش را مى خواهد و آرام آرام خودش را با ديگران مقايسه مى كند و مى گويد كه من از همه برتر و بالاترم و بعد مى گويد: حال كه از همه برتر و بالاتر هستم، بايد من محور باشم و همه دور من بچرخند كه اين را خود محورى مى گويند. چنين صفتى سبب مى شود كه براى خودش در جامعه برترين و بالاترين مقام را قائل شود و ديگران را بنده و عبيد خودش بخواهد. البتّه ممكن است شاخه هاى ديگرى هم داشته باشد.
اثرات تكبّر 1ـ خودبينى; 2ـ خودپسندى; 3ـ خود خواهى; 4ـ خود برتربينى; 5 ـ خود محورى
براى تكبّر اثرات زيادى شمرده اند از جمله اين كه:
تكبّر پرده اى بين انسان و عيوبش مى اندازد و باعث مى شود كه عيوب خودش را نبيند، بلكه آنها را حُسن و خوب مى بيند، نقاط ضعف را، نقاط قوّت مى بيند و بيچاره و بدبخت كسى است كه نتواند بر اثر غرور و خودخواهى عيوب و محاسن خود را از هم تشخيص دهد كه اين بزرگترين سدّ راه تكامل انسان است.
علمايى كه درباره سير و سلوك چيزهايى نوشته اند، مهمترين مرحله اى را كه بر آن تكيه مى كنند مرحله تكبّر است; يعنى هيچ مرحله اى رادر سير و سلوك از اين بالاتر نمى دانند; چون انسان به مقام لقاءالله و قرب به خدا نمى رسد، مگر آن زمانى كه بتواند خودش را فراموش كند و غير از او نبيند و نخواهد و به غير از او نينديشد. اگر خودش را فراموش نكند آن گاه به خود مى انديشد و به خود انديشيدن هم شرك است. موحّد حقيقى كسى است كه فقط محو جمال او شود و اين هم مسأله بسيار مشكلى است، چون اهل علم در مظانّ اين مسأله هستند، چون مردم با او احوال پرسى مى كنند، احترام و اكرامش مى كنند برايش صلوات مى فرستند و بعضى از افراد چاپلوس و متملّق هم، كه انسان را به عرش اعلى مى برند. روح بسيار قوى و نيرومندى مى خواهد كه خودش را گم نكند،
در ذيل حديث دارد: اى پيامبر خدا(صلى الله عليه وآله)، آيا ممكن است كسى از كبر نجات پيدا كند؟ حضرت(صلى الله عليه وآله)فرمود: آرى. بعد چيزهايى را ياد داده اند كه البتّه براى مثال است; مثل اين كه لباس ساده بپوشد، مركبش، مركبى باشد كه تكبّرآور نباشد; گوسفندش را با دستش بدوشد و همنشين با مساكين و فقرا باشد. خلاصه منظور اين است كه بت تكبّر شكسته شود.
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.