استاد منشاوي
دوشنبه 6 دی 1389 2:46 PM
محمد منشاوي در سال 1299 هجري شمسي در شهر «منشاة» مصر متولد شد، پدرش از قاريان مشهور زمان خود به شمار ميرفت. اولين آموزگار و مشوق منشاوي پدرش بود، كه به آموزش معارف و علوم قرآني و تعليم قرائت قرآن فرزندش همت گماشت. منشاوي با استعداد فوق العادهاش، در روزگار كودكي به حفظ سورههاي قرآن كريم پرداخت و از نه سالگي در شبهاي ماه مبارك رمضان، قرائت قرآن برگزار ميكرد، تا اينكه به سن جواني رسيد و طنين صدايش رساتر و پختهتر گشت و به عنوان قاري صاحب سبك در شهر و ديارش مشهور شد. پس از مدتي راديو جمهوري عربي مصر، او را دعوت كرد و با پخش تلاوت قرآن محمد منشاوي در راديو، شهرتش افزون گشت و به صورت يكي از استادان مشهور مصر درآمد. استاد منشاوي عمرش كوتاه بود و تنها به كشورهاي سوريه، كويت و برخي از كشورهاي حاشيه خليج فارس مسافرت كرد و در مجامع مختلف به تلاوت قرآن پرداخت. منشاوي قاري بزرگي بود، كه در ميان متأخرين بينظير و در بين متقدمين كم نظير بود. او از مفاخر قاريان و مبتكر الحان مختلف قرائت قرآن به شمار ميرفت. سبك خاص، تلاوت زيبا، صوت گرم، لحن حزين، تلفظ صحيح و بيان كلمات به صورت قوي، از ويژگيهاي قرائت قرآن منشاوي بود، كه با مهارت كامل و تسلط فوق العادهاي، شنونده را به آيات روح بخش الهي متوجه ميساخت. استاد منشاوي از اساتيد مهم فن تلاوت قرآن بود و در قرائت هفتگانه و دهگانه مهارت زيادي داشت. علاوه بر مجموعه قرائت تحقيق، صداي دلنشين او در قرائت ترتيل نيز به يادگار مانده است. هم اكنون گنجينهاي از نوارهاي قرائت قرآن منشاوي در آرشيو نوارخانههاي معروف قرآن در سطح جهان موجود ميباشد. استاد منشاوي، از ناحيه قرائت و آموزش قرآن لحظهاي غفلت نميكرد و عمر پر بركت خود را در اين راه به پايان رسانيد، و سرانجام به خاطر بيماري حنجره، در سن 49 سالگي، به سال 1348 هجري شمسي در شهر قاهره چشم از جهان فرو بست. آري، استاد منشاوي با يك عمر سراسر افتخار در خدمت قرآن و به عنوان منادي و مبلغ قرآن، سعادتمندانه از جهان چشم فرو بست و از خود هم شاگرداني به يادگار گذاشت و سبك دلنشين و شيوه عظمت دادن به قرآن با آهنگ روح افزاي او، براي همه ما بايد درس آموزندهاي باشد. تا اضافه بر حفظ قرآن و قرائت خوب و جذاب آن، سفارش دلسوزانه و تقاضامندانه مولاي خود امام علي (ع) را هم مورد توجه جدي قرار دهيم. امام علي (ع) در وصيت جاويدانش، آنگاه كه در بستر مرگ قرار داشت و آخرين پيامهاي عميق و انساني خود را به حسن و حسين (ع) و همه پيروانش اعلام ميداشت، پس از سفارش به تقوي و خدا را بر خود حاضر و ناظر داشتن و رعايت حقوق ديگران فرمود: شما را به خدا، شما را به خدا سوگند، پيوسته خدا را در نظر داشته باشيد، هرگز از قرآن و دستورهاي آن فاصله نگيريد و مبادا روزي بيايد، كه ديگران در عمل به دستورهاي قرآن بر شما پيشي بگيرند و به پيشرفت و عزت دست يابند و شما همچنان عقب افتاده و زبون باقي بمانيد. |
||
|
برای ِ زیستن دو قلب لازم است
قلبی که دوست بدارد، قلبی که دوستاش بدارند
قلبی که هدیه کند، قلبی که بپذیرد
قلبی که بگوید، قلبی که جواب بگوید
قلبی برای ِ من، قلبی برای ِ انسانی که من میخواهم
تا انسان را در کنار ِ خود حس کنم.