استاد غلوش
دوشنبه 6 دی 1389 2:43 PM
راغب مصطفي غلوش در سال 1319 هجري شمسي در روستاي «برمه » تابعه استان غربي مصر به دنيا آمد. غلوش همزمان با ادامه تحصيلات خود، روي قرآن مجيد نيز كار ميكرد و سبكهاي اساتيد بزرگ و مشهور قرآن به خصوص سبك «شيخ مصطفي اسماعيل» را تقليد مينمود. از سن شانزده سالگي تلاوت قرآن كريم را در مناسبتها و مجالس و محافل مختلف آغاز كرد. استاد غلوش تحصيلات خود را تا سطح ديپلم متوسطه ادامه داد و آرزو داشت وارد دانشگاه شود و تحصيلاتش را در علوم روز ادامه دهد، اما هنگامي كه با تعدادي از اساتيد كه با صوت و تلاوت قرآن او آشنائي داشتند، به مشورت پرداخت، استادان توصيه نمودند، اگر روي صوت و تلاوت قرآن مجيد كار كند، آينده بهتر و درخشانتري خواهد داشت. او با تشويق اساتيد مورد مشورت خود، حفظ قرآن كريم را با تلاش و كوشش شبانه روزي آغاز كرد و به تدريج مورد توجه زياد محافل قرآني در سطح كشور مصر قرار گرفت. استاد غلوش بيست و چهار سال داشت، كه در آزمون ورودي صدا و سيماي مصر شركت كرد، در اين امتحان يكصد و شصت نفر ديگر از قاريان قرآن مجيد نيز شركت داشتند، ليكن تنها كسي كه در اين آزمون پذيرفته شد، استاد غلوش بود. با ورود وي به راديو و تلويزيون شهرت او بيش از پيش اوج گرفت و به عنوان يكي از قاريان ممتاز قرآن در سطح جهان معروف گرديد. استاد غلوش ميگويد: پس از سالها تقليد از سبكها و روشهاي استادان مختلف قرآن مجيد، بعدها متوجه شدم كه تقليد سبك تلاوت قرآن از ديگران خوب نيست، بلكه بهتر است و بايد قاري قرآن خودش ابتكار داشته باشد و صاحب سبك گردد. او به بسياري از كشورهاي جهان از جمله ايران، كانادا، آمريكا، انگلستان و فرانسه مسافرت نموده است. در يك مجلس قرآن در اروپا، تعداد زيادي از خواهران و برادران بسيجي حضور داشتند، شنيدن صوت گرم و صميمي استاد غلوش آنان را به شوق آورد، به طوري كه در همان جلسه قرآن، بيست و پنج نفر از مسيحيان اسلام آوردند. استاد غلوش در سفري كه به ايران كرده بود، قاريان ايراني را مورد تجليل و تشويق قرار داد و به آنان سفارش كرد: در انتخاب صوت و قرائت تقليد و دنباله روي نداشته باشند، بلكه خود اهل ابتكار و خلاقيت باشند، براي داشتن صوت خوب استراحت و خواب لازم انجام دهند، گوشت و سبزيجات بخورند. و از مصرف روغن زياد، سرماخوردگي و هواي كثيف پرهيز داشته باشند. به هر حال، هم استاد غلوش در سايه قرآن شهرت و عظمت يافت و هم ببركت آواي دلنشين قرآن او، افراد زيادي به آغوش قرآن كريم و اسلام وارد شدند و اين هم يك رمز معنويت و جاويداني قرآن مجيد است. مصطفي را وعده داد، الطاف حق _____ گر بميري تو نميرد اين نسق من كتاب و معجزت را حافظم _____ بيش و كم كن را، ز قرآن رافظم گر ترا، اندر دو عالم رافعم _____ طاغيان را، از حديثت دافعم كس نتابد بيش و كم كردن، در او _____ تو به از من، حافظي ديگر مجو رونقت را، روز افزون ميكنم _____ نام تو، بر زر و بر نقره زنم منبر و محراب سازم، بهر تو _____ در محبت، قهر من شد قهر تو چاكرانت شهرها گيرند و جاه _____ دين تو گيرد، زماهي تا به ماه تا قيامت، باقيش داريم ما _____ تو مترس از نسخ دين،اي مصطفي. |
||
|
برای ِ زیستن دو قلب لازم است
قلبی که دوست بدارد، قلبی که دوستاش بدارند
قلبی که هدیه کند، قلبی که بپذیرد
قلبی که بگوید، قلبی که جواب بگوید
قلبی برای ِ من، قلبی برای ِ انسانی که من میخواهم
تا انسان را در کنار ِ خود حس کنم.