0

سپاهيان امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف)

 
13321342
13321342
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1393 
تعداد پست ها : 3394
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:سپاهيان امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف)
یک شنبه 1 آذر 1394  12:22 PM

سپاهيان امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف)-قسمت سوم

 

 

سپاهيان امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف)-قسمت سوم

 

در رواياتي ديگر از شهرهاي به خصوصي نيز نام برده شده است که در اين جا به ذکر چند روايت درباره ي شهرهاي قم، خراسان و طالقان بسنده مي کنيم:

قم

امام صادق (عليه السلام) مي فرمايد: خاک قم، مقدس است... مگر نه اين که آنان ياران قائم ما هستند و دعوت کننده به حق ما مي باشند؟ . (81)

عفان بصيري مي گويد: امام صادق (عليه السلام) به من فرمود: آيا مي داني چرا شهر قم را به نام قم ناميدند؟ عرض کردم: خدا و رسولش و شما بهتر مي دانيد. فرمود: زيرا مردم قم پيرامون قائم گرد مي آيند و با او مي مانند و پايداري مي کنند و به او ياري مي رسانند . (82)

خراسان

امير مؤمنان (عليه السلام) مي فرمايد: پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: ... در خراسان گنج هايي است که از جنس طلا و نقره نيست؛ بلکه مرداني هستند که عقيده به خدا و رسولش، آنان را در کنار هم ديگر گرد خواهد آورد . (83) شايد مقصود اين است که آنان در اعتقاد راستين به خدا و رسولش مشترکند. يا اين که همه را خداوند در يک روز در مکه گرد خواهد آورد.

طالقان

امير مؤمنان (عليه السلام) مي فرمايد: خوشا به حال طالقان! زيرا خداوند در آن گنج هايي دارد که از جنس طلا و نقره نيستند؛ بلکه مرداني مؤمن هستند که خداوند را به حق شناخته اند و آنان ياوران حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) در آخرالزمان مي باشند . (84)

2. عرب ها

روايات مربوط به شرکت عرب ها در قيام حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) بر دو دسته اند: برخي بر عدم شرکت آنان در انقلاب مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) دلالت دارد و تعدادي از روايات، برخي از شهرهاي کشورهاي عربي را نام مي برد که از آن جا افرادي به پشتيباني از حضرت قيام مي کنند.

رواياتي که دلالت بر عدم شرکت عرب ها دارد، در صورت صحيح بودن سند، قابل توجيه است؛ زيرا ممکن است در سپاهيان مخصوصي- که در آغاز قيام همراه حضرت خواهند بود- عرب ها شرکت نداشته باشند؛ چنان چه شيخ حر عاملي در کتاب اثبات الهداه روايات را اين گونه شرح داده است و درباره ي شهرهاي عربي نيز که در روايات نام برده شده است، شايد از آن جا سپاهيان غير عربي- که در آن جا سکونت دارند- به ياري حضرت بشتابند؛ نه کساني که اصالت عربي دارند و يا مراد حکومت ها و دولت هاي عربي است. به اين دسته روايات توجه کنيد:

امام صادق (عليه السلام) مي فرمايد: از عرب ها بپرهيزيد؛ زيرا آينده بد و خطرناکي در پيش دارند؛ مگر نه اين است که کسي از آنان همراه حضرت مهدي قيام نمي کند . (85) شيخ حر عاملي مي گويد: شايد مراد از اين سخن امام صادق (عليه السلام) آغاز قيام حضرت (عليه السلام) است يا کنايه از کمي شرکت آنان است... .

رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايد: بزرگان و انسان هاي شريفي از سرزمين شام ( سوريه ) به حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) مي پيوندند و نيز کساني که از قبايل و سرزمين هاي گوناگون اطراف شام هستند؛ آنان چنانند که گويي دل هاي شان پاره هاي آهن است. آنان پارسايان شب و شيران روزند . (86)

امام باقر (عليه السلام) مي فرمايد: سي صد و سيزده نفر، به عدد ياران جنگ بدر، در ميان رکن و مقام ( در کعبه ) با حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) بيعت مي کنند. در ميان آنان بزرگاني از مردم مصر و نيکاني از شام و نيکاني از مردم عراق به چشم مي خورند. حضرت فرمانروايي خواهد کرد، آن مقدار که خدا بخواهد . (87)

نيز امام باقر (عليه السلام) درباره ي شهر کوفه مي فرمايد: هنگامي که حضرت قائم (عجل الله تعالي فرجه الشريف) ظهور کند و به کوفه بيايد، خداوند از پشت کوفه ( نجف ) هفتاد هزار انسان صديق و راستگو را بر مي انگيزد. آنان از ياران و اصحاب حضرتش خواهند بود . (88)

3. پيروان اديان گوناگون

مفضل بن عمر مي گويد: امام صادق (عليه السلام) فرمود: هنگامي که قائم آل محمد (عجل الله تعالي فرجه الشريف) ظهور کند، تعدادي از پشت کعبه بيرون مي آيند که عبارتند از: بيست و هفت نفر از قوم موسي- آنان که به حق قضاوت مي کنند-هفت نفر از اصحاب کهف، يوشع وصي موسي، مؤمن(89) آل فرعون (90)... .

امام صادق (عليه السلام) مي فرمايد: روح مؤمنان، آل محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) را در کوه هاي رضوي مي بينند و از غذاي آنان مي خورند و از نوشيدني هاي آنان مي آشامند؛ در مجالس آنان شرکت مي جويند و با ايشان هم سخن مي شوند تا روزگاري که قائم ما اهل بيت قيام کند.

در آن هنگام که خداوند آنان را برمي انگيزد؛ آنان گروه گروه، دعوت حضرت را مي پذيرند و همراه حضرت مي آيند. در آن روزگار صاحبان عقايد باطل به شک و ترديد دچار مي شوند و گروه ها و احزاب و مدعيان طرفداري و پيروي، از هم مي پاشند و مقربان درگاه الهي ( و مؤمنان ) نجات مي يابند . (91)

ابن جريح مي گويد: شنيده ام هنگامي که دوازده قبيله از بني اسرائيل پيامبران خود را کشتند و کافر شدند، يک قبيله از اين رفتار پشيمان شد، و از کرده ي خويش بيزاري جستند و از خداوند درخواست جدايي ميان آنان با ديگر قبايل کردند. خداوند کانالي در زير زمين گشود که آنان به مدت يک سال و نيم در آن حرکت مي کردند تا اين که از پشت سرزمين چين سر درآوردند و هنوز در آن جا به سر مي برند. آنان مسلمان هستند و به قبله ي ما روي مي آورند. (92)

برخي مي گويند: جبرئيل در شب معراج، پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) را نزد آنان برد و حضرت ده سوره از سوره هاي مکي قرآن را براي آنان خواند. آنان ايمان آوردند و رسالت حضرتش را تصديق کردند. پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) به آنان دستور داد در همان جا اقامت داشته باشند و شنبه ( که روز تعطيلي يهوديان است ) کار را رها کنند و نماز را به پا دارند و زکات بدهند. آنان نيز پذيرفتند و اين وظايف را انجام دادند. و فريضه ي ديگري واجب نشده بود. (93)

ابن عباس مي گويد:

در تفسير آيه ي مبارکه ( وَقُلْنَا مِنْ بَعْدِهِ لِبَنِي إِسْرَائِيلَ اسْكُنُوا الْأَرْضَ فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ جِئْنَا بِكُمْ لَفِيفًا؛ (94) و پس از آن به بني اسرائيل فرمان داديم که در آن سرزمين ساکن شويد تا از آن پس که وعده ي آخرت فرا رسد، همه ي شما را باز مبعوث گردانيم ). گفته اند که مراد از وعده ي آخري، ظهور حضرت عيسي (عليه السلام) است که بني اسرائيل همراه آن حضرت قيام مي کنند؛

ولي اصحاب ما روايت کرده اند که آنان به همراه حضرت قائم آل محمد (عجل الله تعالي فرجه الشريف) قيام مي کنند. البته شايد منافات نداشته باشد، چون در وعد الآخرة حضرت عيسي به همراه حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، وزير ايشان خواهد بود.

در تفسير آيه ي شريفه ي ( وَمِنْ قَوْمِ مُوسَى أُمَّةٌ يهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ يعْدِلُونَ؛ (95) گروهي از قوم موسي به ( دين ) حق هدايت گرديده، به آن دين باز مي گردند ( مردم را هم به دين اسلام و قرآن دعوت مي کنند )). مرحوم مجلسي مي فرمايد: در اين که اين امت چه کساني هستند، اختلاف نظر است.

برخي چون ابن عباس مي گويند: آنان قومي هستند که در آن سوي چين زندگي مي کنند و ميان سرزمين آنان و چين، بياباني از شن روان فاصله شده است. آنان هرگز در حکم خدا، دگرگوني و تبديل پديد نمي آورند. (96)

امام باقر (عليه السلام) در وصف آنان ميفرمايد: آنان مالي را مخصوص به خود نمي دانند، بدون اين که برادر ايماني شان را در آن شريک بدانند. آنان نيز شب استراحت مي کنند و روز بيدارند و به کشاورزي اشتغال دارند. ولي کسي از ما ( مردم ) به سرزمين آنان نمي رسد و فردي از آنان به سرزمين ما ( مردم ) نمي آيند و آنان بر حق هستند . (97)

درباره ي آيه شريفه ي ( وَمِنَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى أَخَذْنَا مِيثَاقَهُمْ فَنَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ؛ (98) برخي از آنان که گفتند: ما به کيش عيسي هستيم، از آنان عهد گرفتيم که پيرو ( کتاب ) و رسول خدا باشند. آنان از آن چه ( در انجيل ) پند داده شدند، نصيب بزرگي را از دست دادند ( و با حق مخالفت کردند )).

امام صادق (عليه السلام) فرمود: نصارا اين راه و رسم را متذکر خواهند شد و گروهي از آنان همراه حضرت قائم (عجل الله تعالي فرجه الشريف) خواهند بود . (99)

4. جابلقا و جابرسا

امام صادق (عليه السلام) مي فرمايد: خداوند در شرق زمين، شهري به نام جابلقا دارد که داراي دوازده هزار در از طلاست. فاصله ي هر دري از ديگري، يک فرسنگ است. بر روي هر يک از درها برجي وجود دارد که يک لشکر دوازده هزار نفري را در خود جاي داده است. آنان تجهيزات، سلاح و شمشير خود را آماده کرده اند و منتظر ظهور حضرت قائم مي باشند. نيز خداوند شهري را در غرب زمين به نام جابرسا ( با همان خصوصيات ) دارد و من حجت خدا بر آنان هستم . (100)

روايات متعدد ديگري نيز بر اين که شهرها و سرزمين هاي ديگري در جهان وجود دارد که هرگز مردم آن، خدا را معصيت نمي کنند. براي آگاهي بيشتر به جلد 54 کتاب بحارالانوار رجوع کنيد.

از مجموع اين روايات فهميده مي شود که حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) در سراسر جهان لشکريان و پايگاه هايي به طور آماده دارد که به هنگام ظهور، وارد پيکار مي شوند؛ ولي از برخي روايات فهميده مي شود که آنان سال ها پيش، از دنيا رفته اند و براي ياري حضرتش، خداوند آنان را دو بار زنده کرده، به دنيا باز مي گرداند و آنان رجعت مي کنند. (101)

امام صادق (عليه السلام) مي فرمايد: نجم فرزند اعين از کساني است که در رجعت ( دوباره زنده شده ) جهاد مي کند . (102) نيز درباره ي حمران و ميسر مي فرمايد: گويا حمران بن اعين و ميسر بن عبدالعزيز را مي بينم که شمشير به دست گرفته، بين صفا و مروه ( در نزديک کعبه ) مردم را به شدت مي زنند . (103)

آية الله خوئي در معجم الرجال الحديث، يخبطان الناس را با زدن به شمشير تفسير مي کند.

هم چنين امام صادق (عليه السلام) به داود (104) رقي نگاه کرد و فرمود: هر کس که مي خواهد مردي از ياران حضرت قائم را ببيند، به اين مرد بنگرد. ( يعني اين مرد از ياران حضرت است که دوباره زنده خواهد شد ) . (105)

افراد ديگري هم چون: يوشعبن نون وصي موسي و مؤمن آل فرعون و سلمان فارسي و ابودجانه و مالک اشتر و داود رقي و نجم بن اعين، حمران بن اعين و ميسر بن عبدالعزيز هستند که در روايات، به زنده شدن دوباره ي آنان و حضورشان در زمان امام قائم (عجل الله تعالي فرجه الشريف) اشاره شده است که ما در بخش آينده به آن اشاره خواهيم کرد.

نويسنده: نجم الدين طبسي

منبع مقاله :

طبسي، نجم الدين؛ (1385)، دولت موعود، قم: مؤسسه بوستان کتاب (مرکز چاپ و نشر دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم )، چاپ ششم


 

پي نوشت ها:

81- عن الصادق (عليه السلام) : تربة قم مقدسه... أما و إنهم أنصار قائمنا و دعاه حقنا . بحار الانوار، ج57، ص 218.

82- عفان البصري: عن أبي عبدالله (عليه السلام) قال: أتدري لم سمي قم؟ قلت: الله و رسوله و أنت أعلم. قال: إنما سمي قم. لأن أهله يجتمعون مع قائم آل محمد (صلي الله عليه و آله و سلم)، و يقومون معه و يستقيمون عليه و ينصرونه . بحار الانوار، ج57، ص 216.

83- قال أمير المؤمنين (عليه السلام) : سمعت رسول الله 0ص) قال: ... وفي خراسان کنوز لاذهب و لافضه، ولکن رجال يجمعهم الله و رسوله . ابن طاووس، ملاحم، ص 147؛ روضة الواعظين، ص 310؛ بحار الاوار، ج52، ص 304.

84- عن أمير المؤمنين (عليه السلام) : ويحاً للطالقان: فإن لله عزوجل بها کنوزاً ليست من ذهب و لا فضه ولکن بها رجال مؤمنون عرفوا الله حق معرفنه و هم أنصار المهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) في اخر الزمان . برهان الهندي، ص 150؛ کشف الغمه، ج3، ص 268؛ کنز العمال، ج14، ص 591؛ شافعي، بيان، ص 106؛ ينابيع الموده، ص 91.

85- عن الصادق (عليه السلام) : اتق العرب: فإن لهم خبر سوء. أما لإنه لا يخرج مع القائم واحد منهم . طوسي، غيبه، ص 284؛ اثبات الهداه، ج3، ص 517؛ بحار الانوار، ج52، ص 333.

86- قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم): ... يخرج إليه الأبدال من الشام و أشتاتهم کأن قلوبهم زبر الحديد رهبان بالليل و ليوث بالنهار . ابن طاووس، ملاحم، ص 142؛ بحار الانوار، ج52، ص 304.

87- عن أبي جعفر (عليه السلام) : يبايع بين الرکن و المقام ثلاث مائه ونيفٌ عده أهل بدر، فيهم النجباء من أهل مصر، و الأبدال من أهل الشام، و الأخيار من أهل العراق، فيقيم ماشاء الله أن يقيم . طوسي، غيبه، چاپ جديد، ص 477؛ بحارالانوار، ج52، ص 334؛ اثبات الهداه، ج3، ص 518.

88- و عنه (عليه السلام) : إذا ظهر القائم و دخل الکوفه، بعث الله تعالي من ظهر الکوفه سبعين ألف صديق، فيکونون في دصحابه و أنصاره . ابن طاووس، ملاحم، ص 43؛ ينابيع الموده، ج2، ص 435؛ الشيعه و الرجعه، ج1، ص 456.

89- نامش سماک بن خرشه انصاري است. مرحوم مامقاني درباره اش مي فرمايد: من او را حسن الحال مي دانم... ( تتقيح المقال، ج2، ص 68 ).

90- عن المفضل بن عمر: عن أبي عبدالله (عليه السلام) : إذا قام قائم آل محمد، استخرج من ظهر الکعبه سبعه و عشرين رجلاً من قوم موسي الذين يقضون بالحق و به يعدلون، و سبعة من أصحاب الکهف، و يوشع وصي موسي، و مؤمن آل فرعون و سلمان الفارسي، و أبادجانه الأنصاري و مالک الأشتر . روضه الواعظين، ج2، ص 266.

91- عن أبي عبدالله(عليه السلام) : إن أرواح المؤمنين يرون آل محمد في جبل رضوي. فتأکل من طعامهم و تشرب من شرابهم و تحدث معهم في مجالسهم حتي يقوم قائمنا أهل البيت. فإذا قام قائمنا، بعثهم الله معه. يلبثون زمراً فزمواً، فعند ذلک يرتاب المبطلون، و يضمحل المنتحلون، و ينجو المقربون . الکافي، ج3، ص 131؛ الإيقاظ، ص 290؛ بحار الانوار، ج27، ص 308؛ معجم احاديث الامام المهدي (عليه السلام)، ج4، ص 101.

92- عن ابن جريح: بلغني أن بني اسرائيل لما قتلوا أنبياءهم، و کفروا و کانوا اثني عشر سبطاً. تبراً سبط منهم. مما صنعوا و اعتذروا و سألوا الله أن يفرق بينهم و بينهم، ففتح الله لهم نفقاً من الأرض، فساروا فيه سنه و نصف سنه حتي خرجوا من ورائ الصين، فهم هناک، حنفاء مسلمين، يستقبلون قبلتنا. بحار الانوار، ج4، ص 316.

93- و قيل: إن جبرئيل انطلق بالنبي (صلي الله عليه و آله و سلم) ليله المعراج إليهم. فقراً عليهم من القرآن عشر سور نزلت بمکه فآمنوا به و صدقوه . و أمرهم أن يقيموا مکانهم و يترکوا السبت و أمرهم بالصلاه و الزکاه و لم يکن نزلت فريضه غيرهما ففعلوا . بحار الانوار، ج54، ص 316.

94- الإسراء ( بني اسرائيل ) (17) آيه 104.

95- اعراف (7) آيه 159.

97 و 96- عن الصادق (عليه السلام) : لا تشتر من السودان أحداً. فإن کان لابد فمن النوبه. فإنهم من الذين قال الله عزوجل: و من الذين قالوا إنا... أما إنهم سيذکرون ذلک الح، و سيخرج مع القائم عصابه منهم... الکافي، ج5، ص 353.

البته سند اين روايت ضعيف است چنانچه در کتاب ايلام ديار شيعيان گمنام به آن اشاره کرديم. بحار الانوار، ج54، ص 316.

98- مائده (5) آيه 14.

99- کافي، ج5، ص 352؛ التهذيب، ج7، ص 405؛ وسائل الشيعه، ج14، ص 56؛ نور الثقلين، ج1، ص 601؛ تفسير برهان، ج1، ص 454؛ ينابيع الموده، ص 422.

100- عن أبي عبدالله (عليه السلام) قال : إن الله عزوجل بالمشرق مدينه اسمها جابلقا. لها اثنا عشر ألف باب من ذهب، بين کل باب إلي صاحبه مسيره فرسخ. علي کل باب برج فيه اثنا عشر ألف مقاتل، يلهبون الخيل، و يشحذون السيوف و السلاح، ينتظرون قيام قائمنا، و إن لله عزوجل بالمغرب مدينه يقال لها: جابرسا، لها اثنا عشر ألف باب من ذهب، بين کل باب إلي صاحبه مسيرة فرسخ، علي کل باب برج فيه اثنا عشر ألف مقاتل، يلهبون الخيل، و يشحذون السلاح و السيوف، ينتظرون قائمنا، و أنا الحجه عليهم . بحار الانوار، ج54، ص 334 و ج 26، ص 47.

101- شيعه بر اين عقيده است که در همين دنيا و. پس از ظهور حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) امامان معصوم و گروهي از مؤمنان و گروهي از کافران دوباره زنده مي شوند و به دنيا باز مي گردند. در اين باره صدها روايت وارد شده است. مرحوم آيه الله والد (رح) در جلد دوم الشيعه و الرجعه به گستردگي در اين باره سخن گفته است. اخيراً اين کتاب را حجه الاسلام ميرشاولد به نام ستاره درخشان ترجمه و منتشر کرده است و از اين جانب نيز پانزده سال پيش جزوه اي به نام رجعت از نظر شيعه منتشر شده است که با استفاده از نوشته ها و سخنان مرحوم والدم مي باشد و برايشان آن را قرائت کردم. اخيراً نيز جزوه اي با عنوان الرجعه في أحاديث الفريقين از اين جانب منتشر شده است.

102- عن أبي عبدالله (عليه السلام) : إنه- يعني نجم بن أعين- ممن يجاهد في الرجعه . الؤيقاظ من الهجعه، ص 269.

103- عن أبي عبدالله (عليه السلام) قال : کأني بحمران بن أعين و ميسر بن عبدالعزير يخبطان الناس بأسيافهما بين الصفا و المروة . کشي، رجال، ص 402؛ الخلاصه، ص 98؛ قهبائي، رجال، ج2، ص 289؛ الايقاظ، ص 284؛ بحار الانوار، ج54، ص 4؛ معجم رجال الحديث، ج6، ص 259.

104- درباره ي موثق بودن داود، علماي رجال بحث هاي گسترده اي کرده اند. برخي اين روايت را ضعيف شمرده و بعضي آن را موثق دانسته اند. روايت ديگري از امام صادق (عليه السلام) نقل شده که فرموده است: منزلت و مقام داود نزد من، همانند موقعيت مقداد نزد پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) است . تتقيع المقال، ج2، ص 414.

105- نظر أبو عبدالله (عليه السلام) إلي داود الرقي، و قد ولي، فقال: من سره أن ينظر إلي رجل من أصحاب القائم، فلينظر إلي هذا . الايقاظ، ص 264.

 

تشکرات از این پست
nazaninfatemeh
دسترسی سریع به انجمن ها