باشگاه خبرنگاران/ اوّل: همين که نماينده يزيد در مدينه (مروان) تصميم گرفت که از امام حسين عليه السلام براي يزيد بيعت بگيرد، امام فرمود: «ويلک يا مروان فانّک رجس» واي برتو، تو پليد هستي و ما خانوادهاي هستيم که خداوند در شأن ما فرموده است: «انّما يريد اللّه ليذهب عنکم الرّجس اهلالبيت و يطهّرکم تطهيرا» (۵۴)
همانا خداوند ميخواهد که از شما اهلبيت هر پليدي (احتمالي، شک و شبههاي) را بزدايد و شما را چنانکه بايد و شايد پاکيزه بدارد.
دوّم: امام حسينعليه السلام در پايان وصيتنامهاي که قبل از حرکت به کربلا نوشتند، به اين آيه استناد کردند: «و ما توفيقي الا باللّه عليه توکّلت و اليه اُنيب» (۵۵)
توفيق من جز به (اراده) خداوند نيست که بر او توکّل کردهام و به او روي آوردهام.
سوّم: همين که براي فرار از بيعت با يزيد، از مدينه به سوي مکه خارج شدند (۲۸ رجب)، اين آيه را تلاوت فرمودند: «فخرج منها خائفا يترقّب قال ربّ نجّني من القوم الظالمين» (۵۶)
آنگاه که (موسي) از آنجا ترسان و نگران بيرون شد و گفت: پروردگارا! مرا از قوم ستمکار نجات بده.
چهارم: شيخ مفيدقدس سره ميگويد: همين که امام حسينعليه السلام به سوي مدينه رهسپار شد، گروههايي از جن و فرشته براي ياري آن حضرت حاضر شدند، امّا امام اين آيات را تلاوت فرمودند: «اينما تکونوا يدرککم الموت و لو کنتم في بروج مشيّدة» (۵۷)
هرجا که باشيد و لو در برجهاي استوار سر به فک کشيده، مرگ شما را فرا ميگيرد.
همچنين آيهٔ: «لَبرَز الّذين کتب عليهم القتل الي مضاجعهم» (۵۸)
کساني که کشته شدند، در سرنوشتشان نوشته شده بود (با پاي خويش) به قتلگاه خود رهسپار ميشدند.
پنجم: همين که امام حسينعليه السلام شب جمعه سوم شعبان (قبل از حرکت به کربلا) وارد مکه شدند، اين آيه را تلاوت فرمودند: «و لمّا توجّه تلقاء مَديَن قال عسي ربّي اَن يهديني سواء السبيل» (۵۹)
و چون رو به سوي مدين نهاد، گفت: باشد که پروردگارم مرا به راه راست راهنمايي کند.
ششم: در مکه همين که با ابن عباس گفتگو ميکردند دربارهٔ بنياميّه اين آيات را تلاوت فرمودند: «انّهم کفروا باللّه و برسوله و لايأتون الصلاة الاّ و هم کُسالي» (۶۰)
آنان به خداوند و پيامبر او کفر ورزيده و جز با حالت کسالت به نماز نپرداختهاند....
و همچنين آيهٔ: «يرائون الناس و لايذکرون الله الا قليلا» با مردم رياکاري کنند و خدا را جز اندکي ياد نميکنند.
و آيهٔ «مذبذبين بين ذلک لا الي هؤلاء و لا الي هؤلاء و من يضلل اللّه فلن تَجِدَ له سبيلا» (۶۱)
در اين ميان (بين کفر و ايمان) سرگشتهاند، نه جزو آنان (مؤمنان) و نه جزو اينان (نامؤمنان) و هر کس که خداوند در گمراهي واگذاردش، هرگز براي او بيرون شدني نخواهي يافت.
و فرمودند: «کلّ نفس ذائقة الموت و انّما توفّون اُجورکم» (۶۲)
هر جانداري چشنده (طعم) مرگ است و بيشک در روز قيامت پاداشهايتان را به تمامي خواهند داد.
هفتم: در آستانه عيد قربان که امام حسينعليه السلام از مکه به سوي کربلا حرکت کردند، نماينده يزيد در مکه راه را بر حضرت بست، درگيري با تازيانه رخ داد، به امام حسين گفت: ميترسم شما ميان مردم شکاف بيفکني!! حضرت اين آيه را تلاوت فرمودند: «لي عملي و لکم عملکم انتم بريئون مما اعمل و انا بريء مما تعملون» (۶۳)
عمل من از آن من و عمل شما از آن شما، شما از آنچه من ميکنم بري و برکناريد و من از آنچه شما ميکنيد بري و برکنارم. هشتم: همين که در مسير کربلا خبر شهادت مسلم را شنيدند فرمودند: «انّا للّه و انّا اليه راجعون» (۶۴)
کساني که چون مصيبتي به آنان رسد، گويند: ما از خداييم و به خدا باز ميگرديم.
نهم: در نزديکي کربلا همين که حُر به امام گفت: چرا آمدهاي؟ فرمود: نامههاي دعوت شما مرا به اينجا آورد، ولي حالا پشيمان شدهايد و اين آيه را تلاوت فرمود: «فمَن نَکَث فانّما يَنکُث علي نفسه» (۶۵)
پس هرکس که پيمان شکند، همانا به زيان خويش پيمان شکسته است.
دهم: در مسير کربلا همين که خبر شهادت نامهرسان خود «قيسبن مسهّر صيداوي» را شنيد گريه کرد و اين آيه را تلاوت فرمودند: «فمنهم مَن قَضي نَحبَه و منهم مَن يَنتَظر و ما بَدّلوا تَبديلا» (۶۶)
از ايشان کسي هست که بر عهد خويش (تا پايان حيات) به سربرده است و کسي هست که (شهادت را) انتظار ميکشد و هيچ گونه تغيير و تبديلي در کار نياوردهاند.
يازدهم: همين که فرماندار کوفه (ابن زياد) نامه رسمي براي حُر فرستاد که راه را بر حسينعليه السلام ببندد و او نامه را به امام عرضه داشت، امام اين آيه را تلاوت فرمودند: «و جعلناهم ائمّة يدعون الي النار...» (۶۷)
و آنان را پيشواياني خوانديم که به سوي آتش دوزخ دعوت ميکنند و روز قيامت ياري نمييابند.
دوازدهم: امام حسينعليه السلام در کربلا درباره لشکر يزيد براي دخترش سکينه اين آيه را تلاوت فرمود: «اِستَحوَذ عليهم الشيطان فاَنساهم ذکر اللّه» (۶۸)
شيطان بر آنان دست يافت، سپس ياد خدا را از خاطر آنان برد.
سيزدهم: در روز عاشورا براي لشکر يزيد اين آيه را تلاوت فرمود: «فاجمعوا اَمرکم و شُرکائکم ثمّ لايکن امرکم عليکم غُمّة ثمّ اقضوا اليّ و لاتنظرون» (۶۹)
شما با شريکاني که قائليد، کارتان را هماهنگ و عزمتان را جزم کنيد، سپس در کارتان پردهپوشي نکنيد، آنگاه کار مرا يکسره کنيد و مهلتم ندهيد.
و نيز آيه «انّ وليّ اللّه الذي نزل الکتاب و هو يتولّي الصالحين» (۷۰)
سرور من خداوند است که (اين) کتاب آسماني را فرو فرستاده است و او دوستدار شايستگان است.
و نيز آيهٔ: «و انّي عذت بربّي و ربّکم ان ترجمون» (۷۱)
و من از شرّ اينکه سنگسارم کنيد، به خود و پروردگار شما پناه ميبرم.
و همچنين آيهٔ: «انّي عذتُ بربّي و ربّکم من کلّ متکبّر لايؤمن بيوم الحساب» (۷۲)
من به پروردگار خود و پروردگار شما از (شرّ) هر متکبّري که به روز حساب ايمان ندارد، پناه ميبرم.