0

مبحث 108 طرح صالحین: «نذر، چرا و چگونه؟»

 
haj114
haj114
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 3991

پاسخ به:مبحث 108 طرح صالحین: «نذر، چرا و چگونه؟»
سه شنبه 5 آبان 1394  7:07 PM

پیشینه نذر

با نگاهی به گزارش‌های قرآنی این معنا به دست می‌آید كه نذر دارای پیشینه است و در میان اقوام پیش از اسلام نیز رواج داشته است. از جمله خداوند در آیه 35 سوره آل عمران گزارش می‌كند كه همسر عمران با خود نذر می‌كند تا فرزندش را برای خدمت در راه خدا آزاد كند و خداوند نذرش را پذیرفت و آن زن مومن، فرزندش مریم(س) را به خدمت خانه خدا فرستاد.

نذر از نظر حضرت مریم(س) و یهودیان، امری مطلوب و معروف بوده و او و سایر یهودیان هم عصر وی به نذر اعتقاد داشته و براساس آن عمل می‌كردند. البته نذری كه در آن عصر متداول بود، اشكال گوناگونی داشت كه از آن جمله می‌توان به نذر سكوت اشاره كرد. (مریم، آیه26)

در میان مردم جاهلیت و پیش از اسلام در جزیره عربی نیز نذر متداول و رایج بود و شاید از همین جا بتوان دریافت كه نذر از آیین‌های دین حنیف ابراهیمی(ع) بوده است كه در جزیره عربی باقیمانده بود. (بقره، آیه270)

توسل جستن برای رفع بلا، دفع مصیبت و جلب منفعت در میان همه اقوام، وجود داشته است و هر كسی می‌كوشید تا فضل و رحمت و محبت الهی را به شكلی به سوی خود و جامعه ای جلب نماید. شاید بتوان گفت كه برخی از احكام كه حضرت یعقوب(ع) برای رسیدن به مقاصد برخود واجب یا حرام كرده بود، از باب نذر بوده باشد. از این رو خداوند در تعرض به مسیحیان از احكام و قوانین الزامی سخن می‌گوید كه مسیحیان به عنوان رهبانیت برای خود وضع كرده بودند تا با توسل به این احكام و قوانین در جلب فضل و عنایت الهی بكوشند.

آنان در یك فرآیند، رهبانیتی را پدید آوردند كه بیرون از آموزه‌های معتدل وحیانی بود و ریاضت‌ها و سخت گیری‌هایی را برخود تحمیل كردند تا بتوانند روحانیت خویش را دو چندان سازند و از دنیا و تعلقات آن بیرون روند. این رهبانیت هر چند كه براساس آموزه‌های وحیانی نیست؛ چرا كه با فطرت و طبیعت ذاتی انسان در تضاد است، ولی از آن جایی كه امری ارادی بود كه شخص به اختیار خود انتخاب می‌كرد و انجام می‌داد، مورد تایید قرار می‌گیرد، ولی هرگز به عنوان یك قانون شرعی، تایید و امضا نمی شود تا فراگیر و اجباری گردد. (حدید، آیه27) البته این كار در شریعت یهودی پیشینه‌ای تاریخی دارد، چرا كه قرآن از حضرت یعقوب(ع) گزارش می‌كند كه آن حضرت(ع) برای خود قوانین سخت گیرانه‌ای وضع كرده بود كه بعدها بنی اسرائیل آن را به عنوان قوانین الهی مورد تاكید قرار دادند؛ این در حالی بود كه خداوند آن قوانین را به عنوان قوانین الهی و وحیانی امضا و تایید نكرده بود. همین اتهام زنی بنی اسرائیل و یهود به خداوند درباره این قوانین و احكام سخت گیرانه بود كه خداوند را وادار می‌سازد تا از یهود بخواهد مدركی از تورات عرضه دارند كه خداوند چنین قوانینی را وضع كرده است. خداوند در آیه93 سوره آل عمران می‌فرماید: «همه خوراكیها بر فرزندان اسرائیل حلال بود، جز آنچه پیش از نزول تورات، اسرائیل (یعقوب) بر خویشتن حرام ساخته بود. بگو: «اگر جز این است و راست می‌گویید، تورات را بیاورید و آن را بخوانید.»

در حقیقت قوانین و مقررات شخصی را كه حضرت یعقوب(ع) برای خود وضع كرده بود، بعدها یهودیان به عنوان قوانین الهی مطرح می‌كردند و مخالفان با آن را مجازات و تنبیه می‌نمودند. همین شیوه غلط و نادرست یهودیان موجب شد تا خداوند با بیان این كه قوانین سخت گیرانه حضرت یعقوب(ع) ارتباطی به وحی و تورات ندارد، از یهودیان بخواهد تا مداركی از تورات درباره این قوانین و وضع الهی آن ارایه دهند؛ ولی از آن جایی كه در تورات این قوانین وجود نداشت، دست به تحریف می‌زنند و خود و دیگران را گمراه می‌كنند تا شیوه باطل خود را به عنوان دین الهی معرفی كنند. این همان بدعت باطلی است كه ایشان در پیش گرفتند و امری غیردینی را به دین و خدا نسبت دادند.

بنابراین، این شیوه‌ها را می‌توان بخشی از همان الزامی دانست كه در نذر از سوی شخص بر خود تحمیل می‌شود، ولی هرگز این بدان معنا نیست كه بر دیگران هم این الزام شود. به هرحال، می‌توان استنباط كرد كه انسانها به اشكال مختلفی برای رسیدن به اهداف گوناگون و براساس انگیزه‌های متفاوت، به نذر و مانند آن توسل می‌جسته‌اند.

از گزارش‌های قرآنی درباره چرایی نذر كردن به دست می‌آید كه مردم برای دست یابی به اهداف گوناگونی نذر می‌كردند و انگیزه‌های چندی، آنان را به این عمل می‌كشاند. از جمله از آیه 26 سوره مریم می‌توان دریافت كه برای رهایی و فرار از تنگناهای اجتماعی از نذر بهره گرفته می‌شده است. همچنین از آیه 7 سوره انسان این معنا به دست می‌آید كه اشخاص برای شفای بیماران و درمان آنان به نذر متوسل می‌شدند.

در روایات درباره شان نزول سوره انسان آمده است كه امیرمومنان علی(ع) و فاطمه(س) و فضه برای شفای بیماری حسن و حسین(ع) به پیشنهاد پیامبر(ص) نذر روزه كردند. (تفسیر كبیر، فخر رازی، ج 10، ص 746 و نیز مجمع البیان، ج 9 و 10، ص 611؛ انوار التنزیل، بیضاوی، ج 4، ص 674؛ الكشاف، زمخشری، ج 4، ص 670)

امام صادق(ع) در روایتی كه در شان نزول همین آیه «یوفون بالنذر» از آن حضرت صادر شده، فرموده است: هنگامی كه امام حسن(ع) و امام حسین(ع) مریض بودند، روزی پیامبر خدا(ص) به ملاقات آنها آمد و به علی(ع) فرمود: خوب است جهت سلامتی فرزندانت نذر نمایی. علی(ع) فرمود: من نذر می‌كنم، چنانچه این دو بهبود یابند، سه روز را به جهت تشكر از خداوند روزه بدارم. سپس فاطمه(س) و همچنین فضه كه كنیز آنها بود، همین نذر را تكرار نمودند و خدای متعال لباس عافیت را به اندام آن دو امام پوشاند و ایشان نیز روزه گرفتند. (میزان الحكمه، ج 10، ص 48) با توجه به این روایت می‌توان دریافت كه روزه گرفتن پس از بهبودی بوده است و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) نیز روزه گرفتند كه داستان اطعام ایشان به فقیر و مسكین و اسیر در سوره انسان بیان شده است.

  *  عَزیزٌ عَلَیَّ اَنْ اَرَی الْخَلْقَ وَلا تُری  *
********
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 liasam nargesza ehsan007060 sungift
دسترسی سریع به انجمن ها