محو دلدار | علت بقای اسلام |بنیاد هاد |خُلُق 38
جمعه 17 مهر 1394 4:11 PM
محو دلدار
علت بقای اسلام
سخنرانی آیت الله ناصری حفظهالله
اشاره
با توجه به تقارن این ایام، با ماههای شریف محرم و صفر، مناسب دیدیم دلهای خوانندگان و فضای مجله را با بیان گرم و شیوای آیت الله ناصری-حفظهالله- به نام مبارک امام حسین7 مزین کنیم؛ از این رو متن حاضر را که برگرفته از سخنان ایشان است به خدمت شما خوانندگان محترم تقدیم مینماییم.
این ایام، روزهای پایانی سال قمری و ایام ابتدایی سال جدید قمری است. هر کاری را که در سال گذشته کرده باشیم خداوند خودش میداند؛ چون تمام اعمال و رفتار و گفتار ما پرونده شده است و طبق آیات قرآنی و روایات متواتر، هم فیلم برداری شده و هم شاهد برای آنها گرفته شده است. خداوند، دستگاهی عجیب دارد. دستگاه حضرت حق، خیلی با عظمت و حساب شده است. شاهد کیست؟ زمین، ملائکه، اعضا و جوارح ما شاهد هستند. پیغمبر6، امیرالمؤمنین7 چهارده نور مقدس: همه شاهد هستند.
شهدا هم شاهد هستند.
برادرها! همه ما وضعمان خراب است. هیچ کدام از ما معصوم نیستیم و اشتباه داریم؛ لکن اشتباهات ما فرق میکند.
کدام یک از ما معصوم است؟ همه ما آلوده هستیم و همه، به لطف و عنایت حق احتیاج داریم. خوب، حالا راهی برای بایگانی کردن پرونده یکساله هست؟ بله؛ خودش فرموده است: دو رکعت نماز میخوانید و بعد هم میگویید: «خدایا! من نفهمیدم، اشتباه کردم؛ ببخش». خدا هم بایگانی میکند. خدایا! حساب سال گذشته ما را صاف کن. بیا ما را به حسین7 ببخش. بهخصوص، بسیار مناسب است که دعای روز آخر سال و نماز مخصوص آن خوانده شود که در آن، بعد از حمد، یازده بار «اناانزلناه» و یازده بار «قلهوالله» و یازده بار آیتالکرسی است خوانده میشود و در مفاتیح الجنان ذکر شده است.
فضیلت ماه محرم
ماه محرم، ماه عجیبی است. ماه جلوهگری حسین7 است. ماه جلوهگری ولایت است؛ مخصوصاً دهه اول محرم، که چه خبر است در آن؟!
یکی از اساتید اخلاق ما - خدا رحمتش کند - به بنده و شاگردانش سفارش میکرد که:
مواظب باشید در این دهه محرم، خودتان را زینت نکنید. به خانمهایتان بگوید خودشان را در این دهه زینت نکنند. غذا که میخورید، برای لذت نخورید. میدانید امام حسین7 و اهلبیتش در چه حالی بودند؟! سزاوار نیست شیعیان و دوستان اهلبیت: با لباسی غیر از لباس معمولیشان در این دهه خودشان را زینت بکنند، یا اینکه به تفریح و مسافرت و خوشگذرانی بروند و یا غذاهای لذیذ بخورند و مهمانیهای شاد بگیرند. غذا بخورند؛ لکن با تشریفات نباشد.
این سفارش را آن استاد اخلاق به ما میکرد. حالا ما عمل کردیم یا نکردیم، حرف دیگری است. حالات بزرگان هم همینطور بوده است.
از حضرت رضا7 نقل شده که فرمودند:
حقاً كه مصيبت امام حسين7 پلك چشم ما را زخم، و اشكهاى ما را جارى، و عزيز ما را در ارض كرب و بلا، ذليل، و اندوه را تا روز قيامت دچار ما كرد. پس گريهكنندگان بايد بر شخصى مثل حسين گريه كنند؛ زيرا گريه براى آن حضرت باعث آمرزش گناهان بزرگ خواهد شد.
سپس حضرت رضا7 فرمودند:
هر گاه ماه محرم فرا میرسيد، پدرم خندان نبود. تا ده روز از محرم، غم و اندوه بر پدرم غالب بود. هنگامى كه روز عاشورا فرا میرسيد، روز مصيبت و گريه پدرم بود و میفرمود: «اين، همان روزى است كه امام حسين -صلوات الله عليه- در آن شهيد شد».1
مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی میفرماید: «فرزند من در دهه محرم، فقط نان خالی میخورد و خورشت و چیز دیگری نمیخورد. این شخص، ولایتش جلوهگری کرده و متوجه صحنه کربلا است».
منظور، این است که مؤمنان باید این ایام را بسیار رعایت کنند. برای ورود به این ماه، اعمالی ذکر شده که آقایان به مفاتیح و دیگر کتابهای دعا مراجعه میکنند و ان شاء الله موفق هستند.
ابعاد مختلف واقعه عاشورا
تاریخچه کربلا از جمیع ابعاد، غنی است. غنیترین تاریخ در دنیا، تاریخ کربلاست و پرشورترین تاریخ هم تاریخ کربلا است. واقعه کربلا و جریان روز عاشورا دارای دو بُعد است؛ یک بُعد ظلمانی و یک بعد نورانی. بعد ظلمانی، عبارت است از: خیانت، جنایت، ظلم، قتل، اسب دواندن بر بدنهای شهدا، اسارت، شلاق زدن اسیران، بستن اسراء آل محمد6 به یک ریسمان و سوار کردن آن بزرگوران بر شتران بیجهاز و ... این بعد ظلمانی و تاریک کربلا است که در آن، ظلم را به انتها درجه رساندند. فرمانده این بُعد یزید، عبید الله، شمر، عمر سعد، محمد بن اشعث و .. هستند که فرمانده و مجری این بعد از عاشورا بودند.
اما کربلا یک بعد دیگری هم داشت که سراسر زیبایی و نور بود. جلوهای از عدالت، انسانیت،گذشت، فداکاری، بندگی حق، تسلیم بودن در برابر امام و حجت حق، محبت و عشق، فداکردن همه چیز برای حضرت حق و ... . تجلی حقپرستی، احیای قوانین الهی. احیای اسلام و قرآن، احیای توحید، ابقای نبوت و ولایت بود. فرمانده این بُعد هم حضرت اباعبدالله الحسین7 و اهلبیت و اصحابشان بودند.
مجموعه تاریخ کربلا، در این دو بُعد سیر میکند؛ بُعد ظلمانی و بُعد نورانی.
قیام حسینی7 علت بقای اسلام
دانشمندان میگویند: «هر چیزی دارای چهار علت است؛ علت مُحدِثه، علت مُبقیه، علت فاعلی و علت قابلی». هر چیزی که میخواهد موجود بشود و بماند، باید دارای این چهار علت باشد. اسلام هم همینطور است. علت مُحدثه که باعث ایجاد و حدوث آن شد، وجود نبیاکرم6 هستند. اما علت مبقیه اسلام که باعث بقا و تداوم آن گردید، قیام حسین بن علی8 بود. حسینبن علی، علت مُبقیه اسلام هستند. مورخان ثبت کردند که بعد از نبیاکرم6 تا قیام حسین بن علی8 حدود پنجاه سال طول کشید. در تاریخ، موجود است که بنیامیه از همان ابتدا و بهویژه پس از رحلت رسول اکرم6 ضربههای سختی به اسلام و قرآن و ولایت زدند. در زمان خلفا، یک مقداری ظواهر را رعایت میکردند؛ چون نزدیک به عهد نبیاکرم6 بودند؛ اما بعد از حکومت امیرالمؤمنین7 که دوران خلافت معاویه بن ابیسفیان بود، بنیامیه به سرعت به طرف فساد و نابودی اسلام و قرآن پیش رفتند. چه خیانیت و جنایتهایی که معاویه و پسرش، یزید در اسلام به بار آوردند! هزاران مسجد و منبر برای لعن امیرالمؤمنین7 تشکیل دادند. در یکی از جمعهها، خطیب جمعه فراموش کرد به امیرالمؤمنین7 لعن بکند و در میان راه یادش آمد؛ لذا مردم را جمع کرد و همانجا خطبهاش را اعاده نمود و به امیرالمؤمنین7 لعن کرد. بعد به همین مناسبت در آنجا مسجد ساختند. ببینید کار به کجا رسید.
یزید -لعنةالله علیه- صریحاً در برابر مردم میگفت:
لعبت هاشم بالملک فلا
خبر جاء و لا وحی نزل2
یعنی هاشم، جد پیامبر6 با مردم و روزگار، بازی کرد، و الا نه خبری از آسمان آمد و نه وحیی نازل شد.
آن ملعون میگوید: نه وحی بود و نه جبرییل و نه مبدأ و معاد و ... . به نام جانشین و خلیفه پیغمبر6 و نماینده حق در زمین، این شعر را در اجتماع میخواند؛ لذا حسین بن علی8 وظیفه خود دید که قیام کند. قیام کرد و با تمام قدرت و نیرویی که داشت، وارد میدان شد و اسلام و قرآن و شجره طیبه توحید، نبوت و ولایت را آبیاری کرد. ان شاء الله با قیام فرزندش، حضرت مهدی7 این درخت، سبز و خرم خواهد بود. البته ممکن است در برههای از زمان، پژمرده شود؛ لکن از بین نمیرود. قطعاً در هر سال، محرم که فرا میرسد، اسلام و قرآن، تجدید میشود و پژمردگیاش به واسطه خون حسین7 برطرف میگردد؛ لذا پیغمبر6 فرمودند:
حُسَيْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَيْنٍ أَحَبَّ اللَّهُ مَنْ أَحَبَّ حُسَيْنا؛3
حسین از من است و من از حسین. خدا دوست بدارد هر کس که حسین را دوست دارد.
این مطلب خیلی مهم است. یکی از معانی این حدیث نورانی، این است که من، علت مُحدثه و ایجاد اسلام و تکامل و سعادت بشر هستم و حسین7 علت مبقیه و علت بقاء اسلام و سعادت و تکامل بشر است.
معنایی برای «حُسَيْنٌ مِنّی»
معانی دیگری هم برای این حدیث ذکر شده است. یکی از آن معانی این است که حسین بن علی7 از وجود مبارک نبیمکرّم6 نشو و نما یافتند. برای توضیح این مطلب به این روایت توجه کنید: موقع تولد امام حسین7، پیغمبر6 به حضرت زهرا3 فرمودند: «دخترم! موقعی که فرزندم متولد شد، به او شیر نده تا من بیایم». روز دوم بود یا سوم تولد امام حسین7 بود و پیغمبر6 در مدینه تشریف نداشتند و حضرت زهرا3 هم ابداً به امام حسین 7 شیر ندادند.
پیغمبر پس از بازگشت از سفر، مستقیم منزل حضرت زهرا3 آمدند. وقتی فرزند را به دست حضرت دادند، ایشان شروع به گریه کردن نمودند. حضرت زهرا سؤال کردند: «پدر جان مگر فرزند من عیبی دارد؟» فرمودند: «نه دخترم. فرزندت عیبی ندارد». سپس پیامبر6 به گوش امام حسین7 اذان گفتند. جبریل نازل شد و عرض کرد: «یا رسولالله! حضرت حق سلامت میرساند و میفرماید: اسمش را چه میگذاری؟» حضرت فرمودند: «من سبقت بر حق نمیگیرم. آنچه او دستور بدهد». جبریل رفت و برگشت و عرض کرد: «حضرت حق سلام میرساند و میفرماید: اسمش را حسین بگذار». حضرت، زبان مبارک را به دهان امام حسین7 گذاشتند ایشان هم شروع به مکیدن کردند.
بعد از آن، یک روز در میان، پیغمبر6 به منزل حضرت زهرا3 میآمدند و انگشت سبابه مبارکشان یا زبان مبارکشان را دهان امام حسین7 میگذاشتند. امام حسین7 هم میمکیدند و سیر میشدند.4
یگانه فرزندی که شیر مادر نخورد و زنده ماند، حضرت اباعبدالله7 بودند؛ لذا پوست و خون و گوشت امام حسین7 از پیغمبر6 است. اینجا است که کلامِ نورانیِ «حسین منی» یک معنای جدید پیدا میکند و آن، اینکه رشد و نمو امام حسین7 از وجود پیغمبر اکرم6 بوده نه از شیر مادر بزرگوارشان.
اهمیت عزاداری در محرم
عزیزان! در این دهه، مجالس امام حسین7 را اهمیت بدهید. امام حسین7 در پیشگاه خدا خیلی آبرو دارند. این مجالسی که میروید، هر جایی که باشد، بدانید صاحب عزا حضرت زهرا3 و امام زمان7 هستند.
گریه برای آن حضرت، سختیهای زمان احتضار را از بین میبرد؛ زیرا امام صادق7 به مسمع بن عبد الملك فرمودند:
«آيا مصائبى را كه براى آن جناب فراهم كردند و آزار و اذيتهایى كه به حضرتش روا داشتند ياد مىكنى؟»
عرض كردم: «بلى». حضرت فرمودند: «آيا به جزع و فزع مىآیى؟» عرض كردم: «بلى به خدا قسم! به سبب ياد كردن مصائب آن بزرگوار چنان غمگين و حزين مىشوم كه اهل و عيالم اثر آن را در من مشاهده مىكنند، و حالم چنان دگرگون مىشود كه از خوردن غذا امتناع میکنم و به وضوح، علائم حزن و اندوه در صورتم نمايان مىشود».
حضرت فرمودند: «خداوند، اشکهاى تو را مورد رحمتش قرار دهد. بدان که قطعا تو از كسانى محسوب مىشوى كه به سبب ما جزع نموده و به واسطه سرور ما مسرور شده و به دلیل حزن ما محزون گرديده و به جهت خوف ما خائف بوده و در هنگام امنیت ما [در قیامت] در امان هستند. آگاه باش که حتما و به زودی هنگام مرگ، اجدادم را بالاى سرت خواهى ديد كه به ملك الموت، سفارش تو را خواهند کرد. بشارتى كه آنان به تو خواهند داد برتر و بالاتر از هر چيزى است و خواهى ديد كه ملك الموت از مادر مهربان به فرزندش به تو مهربانتر و دلسوزتر خواهد بود».
مسمع مىگويد:
سپس حضرت گريستند و اشکهاى مباركشان جارى شد و من نيز با آن جناب اشک ريختم. پس از آن حضرت فرمودند:
ستایش خدا را که با رحمتش ما را بر مخلوقاتش برتری داد و رحمت ویژهاش را به ما اهل بیت اختصاص داد. اى مسمع از هنگامى كه امير المؤمنين7 شهيد شدند زمين و آسمان بر ما ترحم نموده و مىگريند و موجودى بيشتر از فرشتگان بر ما گريه نكرده است، ايشان اشكهايشان پیوسته جارى است و هرگز قطع نمىشود.
توجّه داشته باش احدى به سبب ترحم به ما و به دلیل مصائبى كه بر ما وارد شده نمىگرید، مگر آنكه قبل از آمدن اشک از چشمش حق تعالى او را رحمت خواهد کرد. و وقتى اشکها بر گونههايش جارى شد، در صورتى كه يك قطره از آنها در جهنّم بيفتد حرارت و آتش آن را خاموش و آرام مىكند كه ديگر براى آن حرارتى پيدا نمىشود.
بدان كسى كه قلبش برای ما دردناك شود، در روزى كه مرگش فرا برسد و ما را مشاهده کند، سرور و نشاطى برايش پيدا شود كه پيوسته اين سرور در او خواهد بود، تا در كنار حوض بر ما وارد شود.5
طبق برخی روایات، گریهكننده بر امام حسین7 در بهشت با ایشان و هم درجه ایشان خواهد بود.6
لذا در این جلسات شرکت کنید و مؤدب باشید و بدانید که هم امام زمان7 نظر دارند و هم حضرت زهرا3. برای خشنودی این دو بزرگوار شرکت کنید. من معتقدم این خیمههای عزایی که در خانهها و جاهای دیگر میزنند، حکم حرم امام حسین7 را دارد. این جلسات هم همان حکم را دارد. همانطور که حرم امام حسین7 جای استجابت دعا است این مجالس هم جای استجابت دعاست، ملائکه در این جلسات حاضرند و دعاها را آمین میگویند. حضرت زهرا3 تشریف دارند، امام زمان7 نظر لطف دارند؛ لذا ممکن نیست کسی در این جلسات وارد بشود و محروم از
این مجلس بیرون بیاید.
خدا میداند گریه و عزاداری برای امام حسین، چقدر فضیلت دارد. از ريان بن شبيب روايت شده که گفت روز اول محرم به خدمت امام رضا7 رسيدم. حضرت فرمودند:
... ای پسر شبيب! اگر بر حسين7
گريه کنی و آب ديدگان تو بر رويت جاری شود، حق تعالی جميع گناهان صغيره و کبيره تو را میآمرزد؛ خواه اندک باشد و خواه بسيار.
ای پسر شبيب! اگر میخواهی خدا را ملاقات کنی، در حالی که هيچ گناهی نداشته باشی، حسين7 را زيارت کن.
ای پسر شبيب! اگر میخواهی که در غرفهای از بهشت با رسول خدا و ائمه طاهرين محشور شوی، قاتلان حسين7را لعنت کن.
ای پسر شبيب! اگر بخواهی مانند شهدای کربلا باشی و ثواب آنها را داشته باشی، هر گاه مصيبت آن حضرت را ياد کردی، بگو: «يا لَيتَنی کُنتُ مَعَهُم فَاَفُوزَ فَوزًا عَظيماً» [ای کاش من با ايشان بودم و رستگاری عظيمی میيافتم].
ای پسر شبيب! اگر میخواهی در درجات عالی بهشت با ما باشی، برای اندوه ما اندوهناک باش و در شادی ما شاد. بر تو باد ولايت و محبت ما که اگر کسی سنگی را دوست داشته باشد، حق تعالی او را در قيامت با آن محشور میکند.7
در روایت دیگری دارد موقعی که کسی بر امام حسین7 گریه نماید حضرت به او نظر میکند و و برایشان طلب آمرزش كرده و از پدرانشان میخواهند كه برای آنها استغفار كنند و به او می فرمایند:
ای گریه كننده بر من! اگر بدانی خدا چه چیزی از ثوابها برای تو مهیا كرده، هر آینه شادی تو زیادتر از اندوه تو خواهد شد.
آن بزرگوار از حق تعالی درخواست میكند كه هر گناه و خطا كه گریه كننده بر او كرده است بیامرزد.8
این، اثر فوقالعاده گریه کردن بر امام حسین7 است. انسان باید خودش را از این مجالس محروم نکند؛ هر چند کارهایش زیاد و گرفتاریهایش بسیار است؛ لکن برادرها و خواهرها! شبانهروزی یک جلسه، ده دقیقه، ربع ساعت، برای خدا در این جلسات شرکت کنید. برای بزرگداشت عظمت امام حسین7 و اهلبیتش شرکت کنید. برای اینکه قطره اشکی بر مظلومیتشان بریزید، شرکت کنید. اگر گریهات گرفت که چه بهتر؛ اگر گریهات هم نگرفت، ناراحت نباش؛ خودت را شبیه گریه کنندهها در بیاور. در روایت معتبر است که حضرت حق میفرماید:
مَنْ بَكَى عَلَيْهِ أَوْ أَبْكَى أَوْ تَبَاكَى حَرَّمْتُ جَسَدَهُ عَلَى النَّار؛9
کسی که بر امام حسین7 گریه کند یا کسی را بگریاند یا خودش را شبیه گریهکننده درآورد، جسدش را بر آتش جهنم حرام میکنم.
لذا بسیار مناسب است که انسان در این جلسات شرکت بکند. حیف است که چنین فیوضاتی در دسترسی ما باشد و ما خودمان را محروم بکنیم.
پینوشتها
1. بحار الأنوار، علامه محمدباقر مجلسى، دار إحياء التراث العربی، بيروت، دوم، 1403 ق، ج44، ص 283.
2. وقعة الطفّ، ابومخنف كوفى، قم، سوم، 1417 ق، ص 268؛ اللهوف سید بن طاووس، تهران، اول، 1348ش، ص 181.
3. كامل الزيارات، جعفر بن محمد ابن قولويه، دار المرتضوية، نجف اشرف، اول، 1356ش، ص52.
4. كافی، محمد بن يعقوب كلينى، دار الكتب الإسلامية، تهران، چهارم، 1407 ق، ج1، ص 465.
5. كامل الزیارات باب32، ص101.
6. بحار الأنوار، ج44، ص 278.
7. امالی، شیخ صدوق، كتابچى، تهران، ششم، 1376ش، ص 130.
8. كامل الزيارات، ص 103.
9. بحار الأنوار، ج44، ص 308.
بسم الله