از نظر تاریخی صنایع فیلم آمریکای لاتین سراپا در سلطهٔ تولید و پخشکنندگان مستقر در ایالاتمتحد بوده است. مثلاً در ۱۹۸۴ شرکتهای آمریکائی بیشترین سهم از بازار سینمای آمریکای لاتین را در اختیار داشتند، به استثناء کوبا که بازار بستهای داشت، و برزیل، که برای نخستین بار در تاریخ از طریق راهاندازی یک بازار انحصاری موفق، تحتنظارت دولت، ۵۰ درصد از سهم بازار خود را در اختیار گرفت. آمریکای لاتین معمولاً پایگاه گروهی از کمپانیهای پخشکنندهٔ متکی به ایالاتمتحد است که تولیدات عمدهٔ آمریکائی و اروپائی را در رقابتی ناعادلانه یا معدودی از پخشکنندگان داخلی بازاریابی میکنند و سهم این پخشکنندگان داخلی تنها پخش تولیدات داخلی و تعدادی از فیلمهای فرعی آمریکائی و اروپائی است. کمپانیهای آمریکائی بهعنوان شاخههائی از مرکز صادرات تصاویر متحرک ایالاتمتحد (MPEA) سازماندهی شدهاند و معمولاً جلوی هر نوع حمایت دولتی از صنایع داخلی ار میگیرند، از جمله تعیین سقف قیمت بلیت سالنها، و هر اقدامی که مانع انتقال ارز خارجی (یعنی پول آمریکائی) باشد. بهعلاوه، چنانکه خورخه شُنیتمَن اشاره میکند، آمریکائیها همواره وسیعترین بازار داخلی فیلم در جهان سرمایهداری را در اختیار داشتند، بازاری که سرمایهگذاری در تولید، حتی پیش از ارسال فیلم به خارج، سود خود را برمیگرداند. به این معنی که فیلمهای آمریکائی در بازارهای خارجی، پیش از احتساب سود، تنها کافی است هزینههای پخش محلی در کشورهای دیگر را باز گردانند، در حالیکه فیلمهای محلی آمریکای لاتین ناچار بودند هزینههای تولید و پخش، هر دو را باز گردانند بیآنکه امید چندانی به صدور فیلم داشته باشند.
فیلم بهعنوان یک سرگرمی رفاهی کمی بعد از نخستین نمایش لومییرها در پاریس در دسامبر ۱۸۹۵ در آمریکای لاتین رواج گرفت. در ژوئیه ۱۸۹۶ در برزیل و در سپتامبر همین سال در آرژانتین فیلمهائی به نمایش گذاشته شد و با آنکه در کشورهای کوچکتر دیگر سالها طول کشید (مثلاً بولیوی در ۱۹۰۹)، اما تسهیلات نمایش فیلم بهطور کلی در سراسر آمریکای لاتین بهسرعت فراهم شد - ابتدا، مانند ایالاتمتحد، طبقه کارگر به آن علاقه نشان دادند. در آغاز آمریکای لاتین برای فیلمهای اروپائی و آمریکائی بازار داشت اما در جریان جنگ جهانی دوم این منطقه اجباراً مصرفکنندهٔ فیلمهای آمریکائی شد و تا سال ۱۹۱۶ فیلمهای صامت آمریکائی حاکم بلامنازغ پردههای سینمای این خطه بودند. در همین دوره (و حدود یک دهه پس از ایالاتمتحد) سیستم پخش آمریکائی لاتین تغییر کرد، و حالا بهجای فروش نسخهٔ فیلم به پخشکننده، فیلمها را بهازای درصدی از فروش به آنها اجازه میدادند، و این شیوهٔ دلخواه سیاست کمپانیهای آمریکائی بود تا بدینوسیله پایگاه پخش محلی را در اختیار خود بگیرند. تا اوایل دههٔ ۱۹۲۰ تماشاگران طبقهٔ متوسط و طبقهٔ بالای آمریکای لاتین نیز به سینما گرایش یافته بودند و کمپانیهای آمریکائی پخش فیلم را عملاً با حذف رقبای محلی و اروپائی در اختیار گرفتند و سلطهٔ آمریکا حتی تا پس از پیدایش صدا بر جا ماند. در حالیکه کشورهای دیگر جهان در این فاصله با ایجاد مانع زبان در مقابل محصولات هالیوودی، قدرت صنایع داخلی خود را بهطور کلی تقویت کرده بودند.
خلاصه آنکه حتی با وجود تقاضا برای فیلمهائی به زبان اسپانیائی، وابستگی صنایع آمریکای لاتین به ایالاتمتحد مانع شد تا بازاری برای خود دست و پا کنند - در ۱۹۲۰ تعداد تماشاگران سراسر آمریکای لاتین صد میلیون نفر تخمین زده شده بود. بنابراین هالیوود با استقبال از این تقاضا استودیوهای خود را برای تولید فیلم سینمائی به زبانهای اسپانیائی و پرتغالی، و بعداً برای دوبله کردن به زبانهای محلی مجهز کرد. مثلاً تا ۱۹۳۵ عامل پخش بیش از ۷۶ درصد از ۵۰۴ فیلم سینمائی که در آرژانتین پخش شد کمپانیهای آمریکائی بودند؛ و سه سال بعد در مکزیک ۸۰ درصد همهٔ فیلمهای پخش شده ساخت آمریکا بود. وقوع جنگ در اروپا این وضعیت را شدت بیشتری بخشید، چرا که جنگ درآمد فروش فیلمهای آمریکائی به اروپا به شدت کاهش داد. چنانکه پیشتر در این مبحث آمده، آلمان و کشورهای تحتاشغالش بلافاصله ورود فیلمهای آمریکائی را قطع کردند؛ کشورهای دیگر از جمله بریتانیا و استرالیا چندان نیازمند ارز خارجی شدند که خروج ارز از کشور را اکیداً ممنوع کردند. در حقیقت اروپایغربی، که در ۱۹۳۶ بیش از ۲۵ درصد درآمد کمپانیهای بزرگ آمریکائی را تأمین میکرد، در ۱۹۴۰ عملاً این بازار را حذف کرد، و در این دوره تنها کشورهای بیطرف سوئیس و سوئد با کمپانیهای آمریکائی معاملهٔ فیلم میکردند.
تا سال ۱۹۴۱ آمریکائی مرکزی و جنوبی همچنان واردکنندهٔ فیلمهای آمریکائی ماندند و با این کار نشان دادند که آمریکا به بازار آنها نیازمند است لذا باید جدی گرفته شوند. با توجه به همین نکته بود که وزارت خارجهٔ آمریکا در اکتبر ۱۹۴۰ یک دفتر هماهنگی مسائل مشترک دو قطب آمریکا (CIAA) تأسیس کرد تا سیاست همسایهٔ خوب را ارتقاء دهد و باگرایش فزایندهٔ جانبداری از کشورهای محور (آلمان، ایتالیا و ژاپن) در آمریکای لاتین مقابله کند. مدیریت بخش سینمائی CIAA به جان هیویتنی سپرده شد، با این هدف که کلیشههای تحقیر آمریکای لاتین و تحریفهای موجود در فیلمهای هالیوودی نسبت به آنها را بزداید و کمپانیهای فیلم در ایالاتمتحد را تشویق کند فیلمهائی با شرکت ستارههای سینمای بومی آمریکای لاتین بسازند. برنامهٔ کوتاهمدت این دفتر در سالهای جنگ تولید فیلم - زندگینامههائی احترامآمیز از رئیسجمهور سدهٔ نوزدهمی مکزیک، بنیتو خوارز و رهبر آزادیبخش اروپائی، سیمُنبُلیوار، و همچنین تهیهٔ فیلمهائی بود که برای نخستین بار آمریکای لاتین معاصر را با پس زمینهٔ متفاوتی نشان میدادند.
برخی از این فیلمهای سفارشی CIAA عبارتند از: گرفتاری آرژانتینی (ایروینگ کامینگز، ۱۹۴۰)، تعطیلات در هاوانا (والتر لنگ، ۱۹۴۱)، آن شب در ریودژانیروه (ایروینگ کامینگز، ۱۹۴۱)، و غیره یک سلسله موزیکال آمریکای لاتین نیز در کمپانیهای RKO (اینهمه پریچهر [جرج آبوت، ۱۹۴۰]؛ آنها در آرژانتین دیدار کردند [لزلی گودوینز، ۱۹۴۱]؛ پان آمریکانا [جان. هـ اوئر، ۱۹۴۵]) و فاکس قرن بیستم (پاتوق حضرات [بازبی برکلی، ۱۹۴۳]) قالب زده شد. سرانجام انبوهی از بازیگران آمریکائی لاتینی در این دوره به هالیوود صادر شدند تا مگر تماشاگران آمریکائی را با بازیگرائی نظیر لوپه وِلز، کارمن میراندا، دِسی آرنِز و سزار رومِرو اُخت کنند. دومین فیلم جان هِیویتنی با صراحت سیاسی بیشتری ساخته شد تا تبلیغات ضدآمریکائی در آرژانتین، برزیل و شیلی را خنثی کند؛ این تبلیغات از طریق رادیوها، فیلمهای سینمائی و مستندهای متحدین انجام میگرفت. ویتنی برای این منظور یک بخش تولید خبر به راه انداخت و تا سال ۱۹۴۳ دفتر CIAA بیش از دویست حلقهٔ خبری جانبدارانهٔ آمریکائی برای پخش رایگان در سالنهای نمایش آمریکای لاتین ارسال کرد. با پایان جنگ تسخیر بازار فیلم آمریکای لاتین بهاندازهٔ وسعت پیروزی جغرافیائی متفقین شده بود. و، بنا به مشاهدات خورخه شنیتمِن: اگرچه صنعت فیلم ایالاتمتحد در دورهٔ ۸۰ - ۱۹۳۰ شاهد تغییرات چشمگیری بود، اما از هر نظر که بنگریم حضور بیامانش در آمریکای لاتین در این دوره پابر جا بوده است [البته بهاستثناء کوبا پس از ۱۹۵۹] و این استیلا تنها در مقاطعی کاستی گرفته که دولتهای آمریکای لاتینی سیاستهای حمایتی پیگیرانهای در پیش گرفتهاند و یا بهواسطهٔ سقوط مبادلات ارزی و مسائلی از این دست بازار برخی از این کشورها از دست رفته است سیاست حمایتی را تنها سه کشور، البته بدون تداوم، در پیش گرفتند - آرژانتین، مکزیک و برزیل - و در این میان تنها مکزیک و برزیل موفق شدند در بازار فیلم خود به استقلالی نیمبند دست یابند.