پاسخ به:تاريخچهٔ سينمای ابران و جهان
دوشنبه 5 مرداد 1394 8:00 PM
کمپانی فاکس قرن بیستم با مشکلات مالی تأسیس شد، با این حالت توانست پس از MGM و پارامونت به یکی از سودآورترین استودیوهای دوران خود تبدیل شود. در مارس ۱۹۳۵ دادگاه عالی آمریکا به ویلیام فاکس دستور داد یا تمام حق امتیاز آمریکائی صدا - بر - فیلم تریاِرگُن خود را، که پایهگذار سیستم فاکس مووتین بود. بخرد و یا حقوق خود را واگذار کند. شرکت او با از دست دادن صد میلیون دلار ورشکست شد و در ۱۹۳۵، توسط سیدنیکنت (Sidney Kent) از ریاست شرکت سهامی فاکس خلع شد و به ناچار با جوزف.ف.شنک از کمپانی تصاویر قرن بیستم شریک شد. کمپانی او نام تازهٔ فاکس قرن بیستم را اختیار کرد، و سرمایهگذار کمپانی تصاویر قرن بیستم، داریفف.زانوک (Darryl F. Zanuck)، بهعنوان معاون تولید کمپانی جدید انتخاب شد. سرانجام زانوک، که در ۱۹۵۶ از مدیریت تولید این کمپانی استعفاء کرده بود، جای یکی از معاونان فاکس بهنام وینفیلد شبهان (۱۹۴۵ - ۱۸۸۳) را گرفت. کمپانی جدید فاکس قرن بیستم وارث امکانات فراوانی شد که هنوز متعلق به ویلیام فاکس بودند، از جمله مجتمع شهر مووتین در لسآنجلس و استودیوهای خبری نیویورک؛ زنجیرهٔ وسیع سالنهای نمایش ایالاتمتحد (نشنال تایتر)، انگلستان (گرمون بریتیش پیکچرز)، استرالیا (زنجیرهٔ هویتر) نیوزیلند و آفریقای جنوبی؛ و ۱۴۷ دفتر تبادل فیلم در سراسر جهان بهجز اتحاد جماهیر شوروی.
فیلمهائی که فاکس قرن بیستم در دههٔ ۱۹۳۰ تولید کرد فیلمهای سنگین و خوش ظاهری بودند که با هزینهای متوسط و نظارتی دقیق ساخته میشدند. کارگردان برجستهٔ کمپانی در این دوره جانفورد بود، که گهگاه برای استودیوهای دیگر نیز فیلم میساخت. مهمترین فیلمهائی که جانفورد در این دوره برای کمپانی فاکس ساخت، عبارتند از: دکتر بول (۱۹۳۳)، قاضی روحانی (۱۹۳۴) و کشتی بخاری در خم رودخانه (۱۹۳۵) - که در این سه فیلم بازیگر محبوب نمایشهای وودویل یعنی ویلراجرز (Will Rogers) بازی کرده است - ؛ زندانی شارکآیلند (۱۹۳۵)، آقای لینکلن جوان (۱۹۳۹)، طبلهای ماهاک (۱۹۳۹)، خوشههای خشم (۱۹۴۰) و چه سبز است درهٔ من (۱۹۴۱). فاکس در فیلمهای موزیکال هم دستی داشت و فیلمهائی نظیر ارکستر رگتایم الکساندر (Alexander's Ragtime Band) هنریکینگ را تولید کرد.
همچنین فیلمهائی نوستالژیک همچون جشن ایالتی (State Fair)، (سال،۱۹۳۳) و در شبکاگوی قدیمی (In Old Chicago) (۱۹۳۸)، که هر دو را هنریکینگ ساخت، و نیز سریالهای گروه ب همچون فیلمهای اسرارآمیز و پرطرفدار چارلیچن (Charlie Chan) با شرکت وارنراولند (Warner Oland)، که بعداً سیدنیتولر (Sidney Toller) نقش اصلی آنها را بر عهده گرفت. اما آنچه این کمپانی را ثروتمند کرد فیلمهای ستارهٔ کوچک شرلیتمپل (Shirley Temple) بودند.
فیلمهائی که شرلیتمپل در این دوره برای فاکس بازی کرد، عبارت بودند از: برخیز و لبخند بزن (Stand Up and Cheer) (همیلتن مکفَدن ـ haminlton mcfaden)، (سال ۱۹۳۴ )، مو فرفری (Curly Top) (ایروینگ کامینگز - Irving Cummings) (سال ۱۹۳۵)، کاپیتان ژانویه (captain January) (دیوید باتلر، ۱۹۳۵)، کوچکترین شورشی (The Littlest Rebel) (دیوید باتلر، ۱۹۳۵)، کلنل کوچولو (The Little Colonel) (دیوید باتلر، ۱۹۳۵)، وی ویلیوینکی (We Willie Winkie) (جان فورد، ۱۹۳۷)، هایدی (Heidi) (آلن دوان، ۱۹۳۸)، ربکا از مزرعهٔ سانی بروک (Rebecca of Sunnybrook Farm) (آلن دوان، ۱۹۳۸) و پرندهٔ آبی (The Blue Bird) (والترلنگ -Walter Lang)،(سال ۱۹۴۰). ستارگان دیگر این کمپانی در دههٔ ۱۹۳۰ عبارت بودند از: تیرونپاور (Tyrone Power)، شارلبوایه (Charles Boxter)، آلیسفی (Alice Faye)، دانآمیچی (Don Ameche)، وارنر بَکستر (Warner Baxter)، هنریفاندا (Bert Glennon)، و آرتورمیلر (Arthur Miller) بودند و آهنگساز برجسته آفردنیومن (Alfred Newman) برای فیلمهای این استودیو آهنگ میساخت. کمپانی فاکس بهترین امکانات افکت مخصوص را در مقایسه با کمپانیهای دیگر در اختیار داشت این کمپانی همچنین بیشترین فیلمهای تکنیکالر را در ۱۹۴۹ ساخت.
در میان استودیوهای اصلی هالیوود، کمپانی RKO از همه کوچکتر بود و در طول دهههای ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ وضعیت اقتصادی متزلزلی داشت. در ۱۹۵۵ شرکت جنرال تله رادیو (GTR)، از شعب فرعی جنرال تایر، برای دستیابی به آرشیو این کمپانی برای استفادههای تبلیغاتی، آن را خرید. RKO شکنندهترین و ضمناً بیباکترین استودیوی زمان خودش بود. هر چند بین سالهای ۱۹۳۳ تا ۱۹۳۹ به دلیل امکان دریافت و وامهای فراوان و تحتنظارت دادگاه فدرال منطقه از باثباتترین استودیوها شده بود. در ۱۹۳۴ کمپانی RKO خانهٔ موزیکالهای فردآستر - جینجر راجرز شد و فیلم پرواز بر فراز ریو (تُرنتن س. فریلند، ۱۹۳۳) از این دو بازیگر جزء فیلمهای گروه ب قرار گرفت. از ۱۱۹۳۴ تا ۱۹۳۹ این استودیو هشت فیلم با شرکت فردآستر و جینجر راجرز را تحتحمایت تهیهکنندهٔ جوان و نوآوری بهنام پاندرو س. بِرمن (Pandro s. Berman) (متولد ۱۹۰۵) و کارگردانان ستارهسازی چون مارکسندریچ (۱۹۴۵ - ۱۹۰۰) و جرج استیونس (۱۹۷۵ - ۱۹۰۴) تهیه کرد؛ از آن جمله هستند، فیلمهای مطلقهٔ شاد. (سندریچ، ۱۹۳۴)، کلاه سیلندر (سندریچ، ۱۹۳۵) و موقع جنباندن است (استیونس، ۱۹۳۶). این فیلمها تیم آستر - راجرز را به یکی از محبوبترین و پرفروشترین جاذبههای سینمای آمریکا بدل کرد و محصولات RKO بهعنوان فیلمهائی صاحب سبک و مجلل در طول دههٔ ۱۹۳۰ معروف شدند، در حالیکه فیلمهایش همچنان بهصورت دو فیلم با یک بلیت، بهعنوان فیلم دوم عرضه میشدند.
این استودیو همچنین به اقتباسهای ادبی گرایش داشت و فیلمهائی در این زمینه ساخت، از آن جمله زنان کوچک (Little Women) (جرجکیوکر، ۱۹۳۳)، اسارت بشری (Of Human Bondage) (جانکرامول، ۱۹۳۴) و گوژپشت نتردام (ویلیام دیترله، ۱۹۳۸). جانفورد نیز سه فیلم اقتباسی برای RKO در دهٔ ۱۹۳۰ ساخت، از جمله اقتباسی از نمایشنامهٔ ماکسولاندرسن بهنام ماریاسکانلندی (۱۹۳۶) و نمایشنامهٔ خیش و ستارگان (The Plough and the Stars) (۱۹۳۶) اثر شوناُکیسی (Sean O' Casey)، و نیز برداشتی استادانه و القاگر از رمان خبرچین (۱۹۳۵) اثر لیام اُ. فلاهرتی (Liam O' Flaherty). برخی از مورخان این فیلم را نخستین فیلم ناطق مدرن با ارزشهای نمادین و استفادهٔ غیرادبی از آثار ادبی شمردهاند. خارقالعادهترین تولید RKO در این دهه و یکی از موفقترین آنها فیلم ترسناک و غولآسای کینگکنگ (King Kong) (مریان س.کوپر و ارنست ب. شودزاگ، (۱۹۳۳) بوده است.
در میان ستارگان مهمی که در این دوره با RKO کار میکردند کاترین هپبورن (Katharin Heppburn) (متولد ۱۹۰۷) از همه نامآورتر است. بین سالهای ۱۹۳۲ و ۱۹۳۸ چهارده فیلم برای این کمپانی بازی کرد، از آن جملهاند سند طلاق (A Bill of Divorcement) (جرجکیوکر، ۱۹۳۲)، زنان کوچک (کیوکر، ۱۹۳۳)، ماری اسکانلندی (جان فورد، ۱۹۳۶)، شورش یک زن (A Woman Rebls) (سندریچ، ۱۹۳۶)، ورودی صحنه (Stage Door) (گرگوری لاکاوا (Gregory La Cava)، (سال ۱۹۳۶)، و یک کمدی از گونهٔ کمدیهای خلبازی بهنام بزرگ کردن بچه (هاوارد هاکز، ۱۹۳۸). کارگردانی هنری RKO از ۱۹۳۰ تا ۱۹۴۳ هنرمندی برجسته بهنام واننِست پُلگلاسه (Van Nest Polglase)، (سال ۱۹۶۸ - ۱۸۹۸) بود که سبک باوقار موزیکالهای آستر - راجرز و شیوهٔ القاگر و تیرهٔ فیلمهای خیرچین و ماری اسکاتلندی از جانفورد مدیون نبوغ هنری او است. RKO علاوه بر فیلمهائی که خود تولید میکرد فیلمهای مستقل سمیول گلدوین و دیوید اُ. سلزنیک را نیز پخش میکرد و پخش فیلمهای کوتاه و بلند نقاشی متحرک والتدیسنی را نیز بر عهده گرفت و فیلم سفیدبرفی و هفتکوتوله را در هفتهٔ کریسمس ۱۹۳۷ عرضه کرد. از اقدامات، مخاطرهآمیز دیگر RKO بستن قرارداد ساخت شش فیلم در ۱۹۳۹ با کودک ترسناک سینما، آرسُن ولز، بود و همشهری کین نخستین فیلم از این قرارداد بود.