در مارس ۱۹۱۷ نظام تزاری جای خود را به دولت موقت پارلمانی به سرپرستی الکساندر کرنسکی (Alexander Kerenski) (۱۹۷۰ - ۱۸۸۱) سپرد و او با بیکفایتی به درگیری روسیه در جنگ ادامه داد. دولت کرنسکی بلافاصله ممیزی فیلم را ملغی کرد و کمیتهٔ اسکوبلف را برای ساختن تبلیغات ضدتزاری تجدید سازمان کرد، اما از این تغییر مشی تنها دو فیلم حاصل شد - نیکلای دوم (Nichola I1) و گذشته نمیمیرد (The Past Will Not Die) - زیرا دولت موقت به زودی توسط بلشویکها برچیده شد و رهبری انقلاب اکتبر بهدست ولادیمیرایلیچ لنین (Vladimir Iilch Lenin) (۱۹۲۴ - ۱۸۷۰) افتاد. بهدنبال آن در شهر پتروگراد دولتی بهنام اتحاد جماهیر شوروی تأسیس شد؛ جنگی تلخ به مدت سه سال میان سرخ (طرفداران کمونیسم) و سفید (مخالفان کمونیسم) در میان نظامیان روسی به راه افتاد؛ تهاجم فرانسه، بریتانیا، آمریکا، ژاپن و دیگر متحدان جنگ اول آغاز شد؛ و محاصرهٔ کمرشکن اقتصادی، و سرانجام، سقوط اقتصادی و قحطی و گرسنگی چهره نمود. رهبران بلشویک در میانهٔ این آشوب سینما را بهعنوان وسیلهٔ اتحاد ملیتهای پراکندهٔ شوروی برگزیدند.
حزب بلشویک بهعنوان حزبی با دویست هزار عضو، رهبری ۱۶۰ میلیون نفر را بر عهده گرفت که اکثراً بیسواد بودند و به بیش از صد زبان مختلف صحبت میکردند، لذا مهمترین وظیفهٔ خود را ایجاد ارتباط و اتحاد بین وسیعترین سرزمینهائی قرار داد که مجاور هم زندگی میکردند، و سینما را بهترین وسیلهٔ این ارتباط شناخت و بر آن شد تا از طریق توزیع انبوه فیلم با میلیونها نفر در یک لحظه ارتباط برقرار کند. لنین خود اعلام کرده بود، سینما برای ما مهمترین هنرها است. متأسفانه اکثریت تکنیسینهای سینمای تجاری روسیه سرمایهدار بودند و آشکارا با دولت بلشویکی خصومت میورزیدند. بنابراین پس از انقلاب به همراه وسایل فنی و فیلم خام خود به اروپا مهاجرت کردند، و حتی در هنگام ترک وطن استودیوهای خود را ویران کردند. در این اوضاع و بهواسطهٔ محاصرهٔ اقتصادی، هیچ وسیله یا فیلم خامی (سلولوئید) به روسیه وارد نمیشد، و آنچه باقیمانده بود به علت کمبود جدی برق و سوخت قابل استفاده نبود. با این حال و بهرغم همهٔ موانع، دولت شوروری به حمایت کمیتهٔ اسکوبلف به ایجاد بخش ویژهای بهنام کمیتهٔ سینما در دل کمیساریای آموزش مردم پرداخت و سرپرستی آن را به نمایشنامهنویس و منتقد ادبی، اَناتولی لوناچارسکی (Anatoli Lunacharski) (۱۹۳۳ - ۱۸۷۵) سپرد.
صنعت فیلم شوروی در اوت ۱۹۱۹ تحتنظارت نارکُمپروس در سطح کشور به فعالیت پرداخت. کمیتهٔ سینما به سرپرستی همسر لنین، نادژدا کروپسکایا (Nadezhda Krvpskaya) (۱۹۳۹ - ۱۸۶۹) یک مدرسهٔ سینمائی در مسکو تأسیس کرد تا برای سینمای نوی خود بازیگر و تکنیسین تربیت کند (مدرسهٔ دیگری نیز در پتروگراد تأسیس شد) و آن را VGIK (انستیتوی اتحادیههای مشترک سینما) یا مدرسه فیلم مسکو (Moscow Film School) نامیدند. چنین مدرسهای در جهان سابقه نداشت و تا فروپاشی شوروی در اواخر ۱۹۹۱ در سطحی گسترده صاحب اعتبار بود و مورد تقلید کشورهای دیگر قرار گرفت. هدف اصلی این مرکز تولید فیلمهای اَجیتکی (agitki) - حلقههای تدوین شدهٔ خبری برای تحریک انقلابی و تبلیغ، یا اجیت پراپ (تحریک و تبلیغ) - بود. گروههای اجیتکی در ۱۹۱۸ آغاز بهکار کردند و با قطار ویژه (اجیت - ترِین) و کشتی مجهز (اجیت اِستیمرز) بهمنظور صدور انقلاب به سراسر روسیه، از مراکز شهری گرفته تا روستاها، سفر میکردند - وظیفهای بس خطیر برای کشوری با یک ششم وسعت و یک دوازدهم جمعیت جهان بهعلت کمبود عمیق فیلم خام و شرایط آشوبزدهٔ دولت شوروی تقریباً غالب فیلمهائی که در این کمیته در سالهای جنگ داخلی (۱۹۱۸ - ۱۹۲۰) ساخته شد حلقههای خبری از قماشی بودند که ذکر شد. بنابراین میتوان گفت که سینمای شوروی در آغاز تولد خود سینمائی تبلیغاتی در شکل مستند بود، و نخستین هنرمند بزرگ این سینما نمیتوانست کسی جز زیگاورتف، نخستین تجربهکننده و نظریهپرداز مستند در سینما، باشد.