سیستم ستارهسازی با توجه به سابقهای که در تئاتر داشت، با تبلیغاتی گسترده دست به خلق و ادارهٔ بازیگران اصلی یا ستارگان سینما زد و به این وسیله مردم را مشتاق دیدار آنها بر پردهٔ سینما ساخت. MPPC در آغاز از بیم آنکه شهرت بازیگران و کارگردانها موجب افزایش نفوذ و قدرت آنها شود و تقاضای دستمزد بالاتر کنند، از درج نام آنها در عنوان فیلمها خودداری میکرد، با پیروی از این سیاست، بازیگران محبوب فیلمهای اولیه تا سالها تنها با نام نقشی که در فیلمها ایفا میکردند شناخته میشدند (مثلاً مری پیکفورد (Mary Pickford) بهنام مریکوچولو (Little Mary) شناخته میشد) یا با نام شرکتی شناخته میشدند که در آن کار میکردند (فلورانس لارنس (Fkirebce Lawrence) بهنام دختر بیوگراف (The Biograph girl) مشهور بود)، در حالیکه سیل تقاضای مردم برای کسب اطلاعات دربارهٔ بازیرگران نقش اول فیلمها تهیهکنندگان را در خود غرق کرده بود. به این دلیل از ۱۹۰۹ بولتنهای تجارتی فیلمها آغاز به درج مقالاتی دربارهٔ ستارگان آن روزگار مثل بن توربین(Ben Turpin)، پول وایت (Pearl White) و مری پیکفورد کرده بودند؛ و در ۱۹۱۰ کارللیمل (Carl Laemmle) (۱۹۳۹ - ۱۸۷۶) از کمپانی IMP توانسته بود فلورانس لارنس را از جنگ بیوگراف به در آورد و بهوسیلهٔ یک سلسله بدلکاری، او را به سطح یک ستارهٔ ملی برساند.
لیمل بلافاصله پس از استخدام لارنس شایعهٔ مرگ او را توسط نویسندگان ناشناسی در روزنامهها رواج داد، و برای نخستینبار نام اصلی او را برای عموم فاش کرد. سپس تبلیغات گستردهای را بر ضد کمپانیهای انحصاری آغاز کرد، و آنها را متهم کرد که شایعهٔ مرگ او را بهعنوان دروغ سیاه رواج دادهاند تا پیوستن دوشیزه لارنس به کمپانی IMP را تحتالشعاع قرار دهند، و برای اثبات زنده بودن او قول داد که کینگ بگوت (King Baggott)، یک بازیگر محبوب دیگر در IMP (که با نام کوچکش مشهور بود)، هنگام نمایش نخستین فیلم مشترک آنها، لارنس را تا شهر سنتلوئیس، که اکران فیلم در آنجا افتتاح میشد، همراهی خواهد کرد. در آن روز نیمی از مردم سنتلوئیس برای دیدن دختر بیوگراف که حی و حاضر بود و در ایستگاه قطار شهر جمع شدند. این صحنه به شورشی تمام عیار شباهت پیدا کرد و سیستم ستارهسازی در این روز متولد شد. شیوهٔ تبلیغی لیمل از بازیگرانی چون لارنس و بگوت چندان موفق بود که تهیهکنندگان مستقل دیگر بلافاصله سیاست ستارهسازی را، هر یک به شیوهٔ خود، در پیش گرفتند.
از ۱۹۱۱ کمپانیهای ویتاگراف، لوبین و کالم همگی به تبلیغ بازیگران خود پرداختند. بیوگراف تا مدتها در مقابل این سیستم ایستادگی کرد، و تازه در ۱۹۱۳ تبلیغ نام بازیگران و کارگردانهای اصلی خود را با د.و گریفیث آغاز کرد، کسیکه بهزودی خود به جرگهٔ مستقلها پیوست. کمپانیهای تولید فیلم اکنون با توفانی از عکس، دیوارکوب، کارتپسنال و چاپ مقالاتی در باب ستارگان محبوب مردم در مجلات پرفروش به ناگهان توجه تماشاگران خود را به ستارگان سینما معطوف ساختند و ستارهسازی بهسرعت ابعادی اسطورهای یافت، که تا پنجاه سال پس از آن یکی از سیاستهای تولید فیلم در سینمای آمریکا محسوب میشد.