پاسخ به:تاريخچهٔ سينما در ايران
دوشنبه 5 مرداد 1394 7:24 PM
در جريان فيلمسازى عناصر و عوامل مهمى حضور دارند که در واقع مراحل ساخت يک فيلم محسوب مىشوند. اين عوامل و عناصر عبارتند از: کارگران، تهيهکننده، فيلمنامه، فيلمبرداري، بازيگر، نورپردازي، موسيقى فيلم، صدابرداري، جلوههاى ويژه و تدوين.
تهيهکنده فرد يا سازمانى است که سرمايه و امکانات تهيه فيلم را تأمين مىکند. تهيهکننده بر تمام مراحل ساخت فيلم نظارت دارد. گاهى کارگردان، تهيهکننده نيز هست.
کارگردان پديدآورندهٔ فيلم است. کارگردان در تمامى مراحل تهيه فيلم از انتخاب فيلمنامه، انتخاب محلهاى فيلمبرداري، گزينش تمام عوامل سازندهٔ فيلم مانند گروه فنى و گروه هنرى تا آماده شدن فيلم براى نمايش، حضور فعال و مستقيم دارد. پس از گزينش، رهبرى آنها براى بوجود آوردن يک مجموعهٔ هماهنگ را آغاز مىکند. هر يک از عوامل فيلم بايد به کارگردان، کارهاى خود را توضيح دهند و در مقابل کارگردان نيز در برابر تهيهکننده بايد پاسخگو باشد. هر کارگردانى شيوهٔ فيلمسازى ويژهاى دارد. کارگردانهاى بزرگ، هر يک سبک خاصى در فيلمسازى دارند و آثارشان را مىتوان با توجه به ويژگىهاى کار آنها شناخت
فيلمنامه متنى است که فيلم براساس آن ساخته مىشود. هر فيلمنامه شامل شرح صحنه و گفتگوهاى فيلم است. گفتگوهاى فيلمنامه بايد با موسيقى و صداهاى فيلم همراه شود تا بصورت کامل در آيد.
فيلمنامهنويسى کارى چند مرحلهاى است، که با يک فکر خاص، يک داستان يا رمان شروع مىشود. گاهى براى يک فيلم، فيلمنامهاى اختصاصى نوشته مىشود و گاهى يک داستان بصورت فيلمنامه در مىآيد.
فيلمنامه پس از تنظيم نهايى به کارگردان سپرده مىشود و کارگردان پس از مطالعهٔ اثر و مطابقت دادن آن با سليقه و سبک خود، نسخهٔ جديدى از آن بوجود مىآورد که به فيلمنامهٔ مخصوص فيلمبردارى مشهور است. در ايران اين مرحله را دکوپاژ (واژه فرانسوي) مىگويند.
فيلمبردارى تهيه و ثبت مجموعهاى از نماهاست. نحوهٔ فيلمبرداري، حرکتهاى مختلف دوربين، نحوهٔ قرار گرفتن آن و دور يا نزديک بودن نمادها مىتواند احساسات مختلفى را به بيننده انتقال دهد. فيلمبردارى براساس فيلمنامه مخصوص فيلمبردارى يا دکوپاژ انجام مىگيرد. کارگردان اين فيلمنامه را در اختيار مدير فيلمبردار قرار مىدهد. معمولاً از هر صحنه چندين بار فيلمبردارى مىشود تا نتيجه دلخواه بدست آيد. سپس همهٔ فيلمهاى برداشته شده را براى ظهور به لابراتوار مىفرستند.
امروزه مدير فيلمبردارى شخصاً دوربين را کمتر هدايت مىکند و بيشتر نحوهٔ فيلمبردارى و نورپردازى را طراحى مىکند و دستيارانش طرحهاى او را اجرا مىکنند.
بازيگر سينما کسى است که نقش يکى از شخصيتهاى فيلمنامه را بازى مىکند. بازيگر زيرنظر کارگردان و با هدايت او نقش را ايفا مىکند. کارگردان، نحوهٔ لباس پوشيدن، چهرهپردازى و صحنهاى را که بايد بازيگر در آن نقش بازى کند، تعيين مىکند.
بازيگر سينما علاوه بر داشتن دانش و استعداد بازيگري، بايد با ابزارهاى فنى سينما نيز آشنايى داشته باشد، تا بتواند شيوهٔ بازى خود را با آنها هماهنگ کند و نقش خود را به بهترين وجهى ارائه دهد.
نورپردازي، هنر و فن فراهم آوردن نور مناسب براى فيلمبردارى است. انتخاب و طراحى نور صحنه به عهدهٔ مدير فيلمبردارى است.
هنگام فيلمبرداري، چه در فضاى باز و چه در فضاى بسته، نور صحنه بايد طبيعى بنظر برسد. اين کار بوسيلهٔ ابزارهاى خصا انجام مىگيرد.
مدير فيلمبردارى براى دستيابى به بهترين نوع نورپردازي، علاوه بر ابزارهاى فنى از متخصصان مختلفى مانند متخصصين برق و کارگردان فنى ماهر نيز بهرهمند مىشود.
موسيقى فيلم، قطعهٔ موسيقى است که براى فيلم نوشته يا تنظيم مىگردد؛ و آهنگساز به تنهايى تعيينکنندهٔ آن نيست؛ بلکه ديدگاههاى اجتماعى کارگردان، تهيهکننده و نيز عوامل فنى نيز در آفرينش آن، پيوند تنگاتنگ دارند. موسيقى فيلم زمانى داراى معناست که در خدمت فيلم باشد.
پيشرفتهاى فنى در زمينهٔ ضبط و پخش صدا، به بهبود شرايط موسيقى فيلم کمک زيادى کرده است.
صدابردارى فن اضافه کردن صدا به فيلم است. اين کار به دو شيوه صورت مىگيرد؛ دوبله يا دوبلاژ و صدابردارى همزمان. در روش دوبله، فيلم بدون ضبط صدا فيلمبردارى مىشود. بعد آن را تدوين و صداگذارى مىکنند. در صدابردارى همزمان براى ضبط صدا از دستگاههاى پيشرفته استفاده مىشود، که مىتوان سرعت آنها را با سرعت دوربين فيلمبردارى يکسان و همزمان کرد. در اين روش دوربينهاى بىصدا بکار مىرود و همزمان صداهاى مورد نياز ضبط مىشود. پس از اصلاح نهايي، صداهاى فيلم همراه صداهاى ديگر مانند موسيقى و اثرات صوتي، روى يک نوار منتقل مىشوند. به اين عمل، ميکس گفته مىشود.
نوار نهايى صدا به سه روش مغناطيسي، لوزى يا اپتيکى و ديجيتالى به حاشيه فيلم منتقل مىشود. شيوه ديجيتالى تا امروز بهترين روش پخش صداى فيلم است.
جلوههاى ويژه، فن جلوه دادن صحنههاى غيرواقعى در سينماست. مانند صحنههاى مختلف تصادف اتومبيل، منفجر شدن ساختمانها، آتشسوزى و ... . با روشهاى خاصى اين صحنهها واقعى نشان داده مىشود. جلوههاى ويژه گاهى جلوى دوربين و هنگام فيلمبردارى انجام مىشود. مانند صحنههاى تصادف اتومبيل. گاهى نيز پس از فيلمبردارى در لابراتوار يا بوسيلهٔ کامپيوتر شکل مىگيرد. در شکل ديگر تلفيق اين دو تکنيک بکار مىرود.
مهمترين شيوهاى که از سال ۱۹۵۰ در جلوههاى ويژه بکار رفت، استفاده از پرده آبى بود. در اين روش بازيگر مقابل يک پردهٔ آبى نقش خود را اجرا مىکند و پسزمينهٔ دلخواه يا حتى جزئيات بيشتر بعداً به فيلم اضافه مىشود. در جلوههاى ويژه سينمايي، از روشهاى انيميشن نيز مىتوان استفاده کرد. در جلوههاى ويژه تماشاگران متوجه حقههاى سينمايى نمىشوند.
استفاده از کامپيوتر در جلوههاى ويژه انقلاب بزرگى ايجاد کرد. حتى پسزمينهٔ فيلم با کامپيوتر قابل کنترل و تغيير است.
تدوين که به آن مونتاژ يا اديب هم مىگويند، مرحلهٔ انتخاب، دستهبندي، منظم کردن تصاوير و اضافه کردن صدا به فيلم است. پس از ظهور فيلم در لابراتوار يک نسخه از روى نگاتيو اصلى چاپ شده و در اختيار بخش تدوين گذاشته مىشود.
تدوينگر با نظر کارگردان و با توجه به فيلمنامهٔ دکوپاژ شده بهترين برداشت هر صحنه را انتخاب مىکند. و براساس نظم داستان فيلم، صحنهها را پشت سرهم مىچسباند و فيلم شکل نهايى خود را پيدا مىکند.
امروزه بسيارى از تدوينگران بجاى دستگاههاى رايج قبلى از کامپيوتر استفاده مىکنند. در اين روش فريمهاى فيلم روى نوار ويدئو ضبط مىشوند و تدوينگر فيلم را روى مونيتور مىبيند و تدوين مىکند. امروزه ۸۰ درصد فيلمهاى سينمايى هاليوود بوسيلهٔ کامپيوتر تدوين مىشوند. استفاده از کامپيوتر، حدفاصل ميان تدوين و جلوههاى ويژه را از ميان برداشته و تدوين و صداگذارى فيلم را متحول کرده است و امکانات بىشمارى را در اختيار تدوينگر قرار مىدهد.