پاسخ به:☆☆ سوالات ماه مبارک رمضان " تالار ادبیات " ☆☆
سه شنبه 23 تیر 1394 7:05 AM
با تشکر از دوست گرامی....
ماه رمضان ماه برکت ورحمت است وماه مهمانی خدا ...ادبیات شعر شاخه هایی از هنر هستند وخداوند متعال هنرمندترین هنرمندان است ...اثار عرفانی شعرای بزرگ ما مانند حافظ ,مولانا,و...نشانگر ان است وهرکدام ازاین شعرا با ماه رمضان برخورد کردند بعضی با تبریک گفتنش بعضی با تبریک عید فطر و...
مولانا میفرماید...
این دهان بستی دهانی باز شد / کو خورندهٔ لقمههای راز شد
لب فروبند از طعام و از شراب / سوی خوان آسمانی کن شتاب
چند خوردی چرب و شیرین از طعام/ امتحان کن چند روزی در صیام
همچنین مولانا در شعری دیگر رمضان را به مانند کلیدی بیان میکند که درهای بسته را باز میکند:
«آمد رمضان و عید با ماست / قفل آمد و آن کلید با ماست
بربست دهان و دیده بگشاد / وان نور که دیده دید با ماست
آمد رمضان به خدمت دل / وان کش که دل آفرید با ماست
ابرخی از شاعران ما را از روزه ظاهر به روزه باطن راهنمایی میکنند. آنها معتقدند روزه تنها نخوردن و نیاشامیدن نیست و فرد روزهدار باید با تمام وجود روزه باشد. یعنی چشم و گوش و زبان همه روزهداری کنند و محدود به نخوردن و نیاشامیدن نشوند. به عنوان مثال
سعدی میگوید:
«مسلّم کسی را بُود روزه داشت / که درماندهای را دهد نان چاشت
وگرنه چه لازم که سعیی بری / ز خود بازگیری و هم خود خوری»
بازتاب ماه رمضان در شعر حافظ ونقد مسلمانان زمان خویش را در شعر زیر میتوان دید
ساقی بیار باده که ماه صیام رفت / در دِه قدح که موسم ناموس و نام رفت
وقت عزیز رفت بیا تا قضا کنیم/ عمری که بی حضور صُراحی و جام رفت
در تاب توبه چند توان سوخت همچو عود / می ده که عمر در سر سودای خام رفت
مستم کن آن چنان که ندانم ز بیُخودی / در عرصه ی خیال که آمد کدام رفت
تاثیر رمضان در شعر معاصر به خصوص بعد از پیروزی انقلاب به موضوع رمضان . به عنوان مثال میتوان از قیصر امینپور نام برد که چندین رباعی در مورد رمضان دارد.
با روزه و نماز نشناختمت/ با آن همه رمز و راز نشناختمت/ یک ماه اگرچه میهمانت بودم/ بگذشت مجال و باز نشناختمت
بعضی شاعران با چشم طنز به موضوع رمضان نگریستهاند، به نوعی مضمون را با زبان طنز و شوخی بیان میکنند. . مثلا حافظ در یک بیت از غزلی میگوید:
زاهد غرور داشت سلامت نبرد راه/ رند از ره نیاز به دارالسلام رفت
نقد دلی که بود مرا صرف باده شد/ قلب سیاه بود از آن در حرام رفت
عهدی ترشیزی نیز با نگاهی طنزآلود میگوید:
آمد رمضان نه صاف داریم و نه دُرد / وز چهره ی ما گرسنگی رنگ ببُرد
در خانه ی ما ز خوردنی چیزی نیست / ای روزه برو ورنه تو را خواهم خورد
تمام این کنایهها بیان می شوند تا ما متوجه باطن رمضان، روح قرآن و اسلام بشویم.
برگرفته از صحبتهای رضااسماعیلی (شاعر)