پاسخ به:دعای روز بیست و سوم ماه مبارک رمضان
جمعه 19 تیر 1394 1:18 PM
«أَعُوذُ بِجَلالِ وَجْهِكَ الْكَرِيمِ أَنْ يَنْقَضِيَ عَنِّي شَهْرُ رَمَضَانَ أَوْ يَطْلُعَ الْفَجْرُ مِنْ لَيْلَتِي هَذِهِ وَ لَكَ قِبَلِي تَبِعَةٌ أَوْ ذَنْبٌ تُعَذِّبُنِي عَلَيْهِ»
خواندن این ذکر در تمام سي شب ماه رمضان وارد است ولي مخصوصاً در دهة آخر ماه رمضان مؤكد است كه بگویی: خدايا، به جلال وجه تو پناه میبرم از اينكه ماه رمضان يا اين شب من از من بگذرد و هنوز گناهي به گردنم باشد كه اراده کنی مرا به خاطر آن گناه عذاب كني. اين دعاي كوتاه در دهۀ آخر کمکم تحقق پیدا میکند.
این دعای روز بیستوسوم است که دعای خیلی جامعي است و سه مرحله دارد. در این دعا تمام عنايات را در هر سه مرحلة ظاهر، باطن و باطنِ باطن از خدا تقاضا ميكنيم. هر موجودی من جمله انسان دارای سه بعد است: یک بعد ظاهر و تن، یک بعد نفس و یک بعد روح و سرِّ سر است، این هر سه بعد ما باید اصلاح شود و اگر قرار باشد که بخشیده شویم، باید در هر سه بعد بخشیده شویم. فردا که روز بيستوسوم ماه مبارك رمضان است، ماه رمضان به اوج خود میرسد. فردا انشاءالله به مرتفعترین قلۀ ماه مبارك رمضان دست پیدا میکنیم و لذا دعا هم بر وزن اين مرتفعترین قله به اين صورت آمده است كه غفران و بخشش را در تمام جوانب از خدا تقاضا ميكنيم .اما در بعد ظاهر: «اللَّهُمَّ اغْسِلْنِي فِيهِ مِنَ الذُّنُوبِ»، خدایا، در این روز مرا از گناهان شستشو بده.انسان چگونه جرأت میکند که گناه کند و بگوید بعداً توبه میکنم. شاید لحظة بعد مرگت فرا رسید.ما نجاست گناه را نمیبینیم البته اولیای خدا و ملائک ما را میبینند اما خودمان نمیفهمیم که چه خاكي بر سرمان ریختهایم و در چه حالی هستیم. به محض اينكه مرگ رسید، پرده برداشته میشود، نگاه میکنیم و میبینیم وای چه کثافتی ما را فرا گرفته است! ولی عزیزان، اگر امشب از خدا بخواهید که خدایا ما را نه با عذاب، بلکه محترمانه ببخش، خدا با آب مغفرت و توبه میبخشد و شستشو میکند.
شستشويي كن و آنگه به خرابات خرام
تا نگردد ز تو اين دير خراب آلوده
گناه رحمت خدا را قطع ميكند. امیرالمؤمنین در دعای کمیل به بخشي از آثار گناهان اشاره میکنند و میفرمایند:خدایا، آن گناهانی را که باعث نزول نقمت میشود، بر من ببخش. خدایا، آن گناهانی را که باعث تغییر نعمت میشود، بر من ببخش. نعمتي را عنايت كردند، مثلاً بنا بود يك عمري در رفاه زندگي كنيم، خدا میفرماید: برگردانید، بنویسید که باید در اثر این گناه در گرفتاری و شکست باشد. خدایا، آن گناهانی را که بدتر از همه باعث حبس دعا میشود، بر من ببخش. هرچه ناله ميكني، نالهات به جایی نمیرسد. چون صدای مناجاتکننده در عالم ملکوت مثل تیر سوراخ میکند و بالا میرود اما وقتی یک گناه مخصوصی که ما نمیدانیم چیست انجام داد، ديگر صدایش از دهان خودش بالاتر نميرود و هيچ اثري در ملکوت ندارد. خدایا، آن گناهانی را که باعث نزول بلا میشود، بر من ببخش.. خدا هر گناهی که کردهام و هر خطایی را که مرتكب شدم، بر من ببخش... اثرات گناه کم نیست. گناه كار ما را خراب و صورت ما را سیاه کرده است. اگر امشب به درگاه خدا درست پوزش نطلبیم، خاكمان بر سر است. درست پوزش بطلبيد. البته درست پوزش خواستن هر كسي بر حسب حال خودش است. به هر حال به دلت نگاه کن، ببين راست میگویی يا دروغ. اگر هنوز ميل گناه در دلت است و ميخواهي بعد دوباره مرتكب شوي، بدان كه بخشيده نشدهاي و نعوذ بالله استغفار تو استهزاء است. اگر سرّ عالم ملكوت را نميداني اما حداقل اين را ميفهمي و اينقدر خودت را ميتواني بشناسي كه آيا از درون دل پشيمان هستی يا دروغ ميگویی. حضرت فرمود: هر كس استغفار ميكند و در ته ته دلش اين است كه اگر آن گناه پيش آمد، دوباره آن را مرتکب شود، او مستغفر نیست بلکه مستهزء است، يعني بايد از اين توبه هم توبه كند. آیا با توبة خود میخواستی عالم ملکوت و خدا را فریب بدهی؟ واي از اين لحظه که مرگ میرسد ولي هنوز گناه از دل شسته نشده است. روی دل را شسته بود اما ريشههای گناه در عمق دل هست و ابليس همان را مقابل چشمش میآورد. خدایا، نه فقط گناهمان را ببخش بلکه گناهمان را بشور و ريشهاش را در بياور. خدايا، گناهان مرا بشوي تا کلاً پاك شود، نه اینکه روی آن پاك شود اما زير آن بماند. برادران، چون اگر بماند شيطان رو کرده و بدبختمان ميكند و کمکم آن را دوباره ریشهدارتر میکند و دل خراب میشود.
اما عبارت بعدی دعا «وَ طَهِّرْنِي فِيهِ مِنَ الْعُيُوبِ» بالاتر از عبارت قبلی است و کار از آن ریشهدارتر است. چرا؟ چون ذنوب ریشه دارد، چرا گناه ميكنيم؟ براي اينكه دارای عيوب نفسانی هستیم. ریشة ذنوب صفات رذیله است و اگر از ذنوب خود استغفار کني و راست هم بگویی، ریشۀ آن ذنوب در دل خوابيده است.
میبينيد در دعاي دوم ما چگونه به خدا احتياج داريم؟ و ميبینيد که جز خدا نميتواند بكَند! این را بفهم که جز خدا نجاتت نميدهد، اگر به این برسی میتوان کاری کرد. خدایا، ما را از عيوب خلاص کن. گاهی این عیوب چنان از عمق دل بیرون میزند که چهرۀ انسان را سیاه میکند.
«وَ امْتَحِنْ قَلْبِي فِيهِ بِتَقْوَى الْقُلُوبِ»
خدایا، مرا به تقوای دل امتحان کن. نه فقط بخشش گناه، نه فقط شفاي عیوب بلکه تقوای قلوب. خدايا در اين شب توقع و اميد كارگشايي از مردم را از دل ما بردار. رزقطلبي از مردم را از دلمان بردار. این اميد را كه اينها براي ما آبرو بدهند از دلمان بردار، ما نميخواهيم. وقتي خدا عنايت ميكند اينگونه ميشود که از ته دل نمیخواهی. خيلي هم آسان ميشود. يك سرّ دارد. اللهاكبر! «عَظُمَ الْخَالِقُ فِي أَنْفُسِهِمْ فَصَغُرَ مَا دُونَهُ فِي أَعْيُنِهِم» همين كه خدا در جانشان به حقيقت عظمت جلوه كرد، آنوقت مادون خدا از چشمشان ميافتد. در اثر جلوۀ خدا به دل مؤمن خلق در مقابل خدا ساقط ميشوند، يعني خدا يک جلوه ميكند و ميگوید بسنج و ببين که من چه کسی هستم و غیر من چه کسانی هستند. وقتي که پهلوی هم ميگذارد، ميبيند که اصلاً قابل مقايسه نيست.
در اصل ما باید جز خدا را نبینیم. چرا همهچیز غير از خدا را میبینیم؟ چرا کارمان اينقدر خراب است؟ آیا خرابی کار را میبینی؟ امشب برایمان خوب مجسم شد که کارمان چگونه خراب است. خدا میگوید: مرا یک نفر حساب کنيد. شما هيچ دو نفري نيستيد مگر اینکه سومي آن دو من هستم. هيچ سه نفري نيستيد مگر اینكه چهارمی آن من هستم، هیچ جمعیتی بالاتر و کمتر نیستید مگر یکی از شما من هستم. در يک مجلسي كه پنج نفر نشستهاند، اگر گفتند چند نفرید ؟ نگو پنج نفر، بگو لااقل شش نفر هستیم. اين حداقل یاد خداست و الا بالاتر از اين وقتی تجلی میکند اغیار را از دل میبرد. گفت:
که یکی هست و هيچ نیست جز او
وحده لا له الا هو
بهبه! از چه كسي این مقام را تقاضا كنيم؟ والله و بالله دهندة این مقام امیرالمؤمنین است. ياعلي! فرمود: به حضرت علی(ع)امیرالمؤمنین میگویند چون « لِأَنَّ مِيرَةَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْ عِنْدِهِ يَمِيرُهُمُ الْعِلْمَ»، فرمود: خوراک علم میدهند. اين همه علم، عطاي علي است.
چشم برندار ازم می پاشه زندگیم