پاسخ به:دعای روز بیست و دوم ماه مبارک رمضان
پنج شنبه 18 تیر 1394 4:17 PM
در لغت «فضل» به معنای زیاده از حد اقتصاد و میانه است و به هر عطیهای که دادن آن واجب نیست، «فضل» گفته میشود(1) و به این لحاظ، واژگانی همچون «خیر»، «بقاء»، «احسان»، «شرف«، و «ترک شی بعد از طعام» که در حقیقت لوازم معنایی «فضل» هستند در معنای این واژه ذکر شده است. (2) در یک بیان کلی میتوان گفت «فضل» به معنای معروف یعنی امر پسندیده است(3) که به نظر میرسد «فضل» در معنای فوق الذکر از مصادیق آن است. بر این اساس میتوان گفت «فضل» همان فزونی، مقدار زائد بر حد وسط است که بیشتر در چیزهای محمود و پسندیده استعمال می شود، چنانکه فضول بر چیزهای مذموم اطلاق می گردد.(4)
در قرآن کریم از فضل خداوند زیاد سخن به میان آمده است و بالغ بر 90 آیه در قرآن به فضل و رحمت الهی اختصاص یافته است.
برخی از مهمترین کاربردهای واژهی «فضل» در قرآن کریم عبارت است از: (5)
خدا بر همه مردم صاحب فضل است ولی اکثر مردم سپاسگزار نیستند: «ِانَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَشْكُرُون»(6)
خدا صاحب فضل بزرگی است: «يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيم»(7)
خداوند فضل خود را به هر که بخواهد میدهد: « ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيم»(8)
اگر فضل و رحمت خدا نبود جز اندکی از انسانها از شیطان پیروی میکردند: «وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ لاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطانَ إِلاَّ قَلِيلا»(9)
در روز جمعه پس از نماز جمعه در زمین پخش شوید و از فضل خدا طلب کنید: «فَإِذا قُضِيَتِ الصَّلاةُ فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ اذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيراً»(10)
برخی فضل خدا را کتمان می کنند: «وَ يَكْتُمُونَ ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ»(11)
برخی به خاطر فضل خدا بر دیگران به آنان حسادت می ورزند: «أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ..»(12)
همانطور که مشاهده میشود، واژه «فضل» در آیات فوق معانی متعدّدی دارد و با توجه به قرائن در هر آیه و با سبک و سیاق آیه، معنای خاصی مییابد. با این وجود و با نظر و دقّت در آیات مشخّص میشود واژهی «فضل» در دو معنى اصلی بكار رفته است: الف) برترى و ب) عطيّه و احسان و رحمت که البته این دو معنا با یکدیگر مرتبط بود ه و معنای دوّم از مصاديق معناى اولى است.
امّا «فضل» به معنای برتری ممكن است معنوى باشد و یا مادّی؛ فضل معنوی مثل «ما كانَ لَكُمْ عَلَيْنا مِنْ فَضْلٍ ...»(13) شما را بر ما بر ترى و فضيلتى ندارید و یا «وَ لَقَدْ آتَيْنا داوُدَ مِنَّا فَضْلًا»(14). و فضل مادّی نیز مانند این آیه «وَ اللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَكُمْ عَلى بَعْضٍ فِي الرِّزْقِ»(15)
امّا فضل در معنای دوم در این آیه به کار رفته است: « لكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعالَمِينَ»(16) (ليكن خدا صاحب احسان و رحمت است بر مردمان.) يعنى احسان و رحمت و عطائيكه خدا بر بندگان ميكند بر خداوند لازم نيست بلكه از روى لطف و كرم ميكند لذا به آن «فضل» گوئيم چراكه نوعی زيادت است و گرنه بندگان حقى در نزد خدا ندارند.(17)
پی نوشت:
(1) راغب اصفهانى حسين بن محمد، المفردات في غريب القرآن، دارالعلم‘ الدار الشامية - دمشق‘بيروت، چاپ اول، 1412 ق.،ص639
(2) "هو الزيادة على ما هو اللازم المقرّر، لا مطلقا. و بهذا اللحاظ يطلق على الخير و الباقي و الإحسان و الشرف و ترك شيء بعد الطعام و فواضل المال"مصطفوى حسن، التحقيق في كلمات القرآن الكريم، بنگاه ترجمه و نشر كتاب - تهران، 1360 ش، ج9، ص: 105
(3)ابن منظور محمد بن مكرم، لسان العرب، دار صادر - بيروت، چاپ سوم، 1414 ق ،ج11ص 524 -كتاب العين، ج7، ص: 43
(4) قریب،محمد،فرهنگ لغات قرآن،بنیادفتهران،1366،ج2،ص246
(5) خرمشاهی،بهاءالدین،دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی،دوستان،تهران،1377،ص1589
(6) بقره/243
(7) آل عمران/74
(8) مائده/54
(9) نساء/83
(10) جمعه/10
(11) نساء/37
(12) نساء/54
(13) اعراف: 39.
(14) سباء/10
(15) نحل/ 71.
(16) بقره/ 251
(17) قرشى سيد على اكبر، قاموس قرآن، دار الكتب الإسلامية - تهران، چاپ ششم، 1371 ش.ج5،ص186
در زندگی بکوش. لباس صبر بر تن بپوش. با دانایان بجوش. عزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش