پاسخ به:∞ آیه شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان ∞
چهارشنبه 17 تیر 1394 3:33 PM
بنام خدا
ترجمه و تفسیر آیه 45 سوره بقره
وَاسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِينَ
از شکيبايی و نماز ياری جوييد و اين دو ، کاری دشوارند ، جز برای ، اهل خشوع
تفسير
مفسّرانى كه روى سخن اوّلين آيه شريفه اين بحث - آيه 45 - را متوجّه يهود مىدانند، مىگويند: جاه طلبى و عشق به قدرت، پاىبست دانشمندان يهود شد. اين عامل به آنان اجازه نمىداد تا به آخرين پيامبر و آخرين پيام آسمانى كه به حقّانيت آن آگاه بودند، ايمان آورند؛ چرا كه مىترسيدند رياست خويش را ازدست بدهند. از اين رو، خدا به آنان هشدار مىدهد كه: براى وفا به عهدى كه در تورات با شما بستم، بايد مرا اطاعت كنيد و از گناهان و زشتيها دست بشوييد و دربرابر آخرين پيامبر برگزيده ام - محمّد (ص) - سر تسليم فرود آوريد؛ و در همه اين فراز و نشيبها، از شكيبايى و نماز كمك گيريد.
از امامان نور (ع) نقل كرده اند كه منظور از «صبر» در اين آيه شريفه، روزه است. با اين بيان، در علّت يارى گرفتن از روزه مىتوان گفت كه روزه هواى دل و آفت طمع و حرص و آز را بشدّت تضعيف مىكند و گاه ازميان برمىدارد؛ همانگونه كه در روايت آمده است: «الصّوم و جاءٌ» (روزه، شهوت را سخت كنترل مىكند). و مددجستن از نماز نيز بدان دليل است كه سراسر آن، توجّه انسان را به معنويّت و ارزشهاى والاى انسانى جلب مىكند؛ او را با خدا مرتبط مىسازد و همانگونه كه قرآن مىفرمايد، انسان را از زشتيها و نارواها و ضدّ ارزشها باز مىدارد و به او سخت هشدار مىدهد: «اِنَ الصَّلوة تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَالْمُنْكِرَ ...»(139).
ازسوى ديگر، انسان با نماز و فروتنى دربرابر خدا به جايى مىرسد كه عشق به رياست و قدرت از دل او زدوده مىشود و شيفته معنويّت و شكوه واقعى مىگردد؛ بنابراين، نماز در راه وفاى به عهد با خدا نيز كمك خوبى است.
از اين ديدگاه است كه در زندگى پيشواى گرانقدر توحيد مىبينيم كه هرگاه امواج اندوه و گرفتارى بر گستره قلب پاك او هجوم مىبرد، به نماز برمى خاست و به كمك نماز و راز و نياز با خدا آن را مى زدود.
امّا گروهى كه روى سخن در اين آيه شريفه را متوجّه همه مىدانند، مىگويند: منظور آيه اين است كه براى رسيدن به آنچه به شما توحيدگرايان وعده داده ايم و نيز در راه پيروزى بر مشكلات و سختيها و براى اداى شايسته و بايسته وظايف، از نيروى معنوى و شگفت انگيز شكيبايى برفرمانبردارى خدا و بازدارى نفس از گناهان و نماز يارى بجوييد؛ چرا كه نمازگزار با توجّه به مفاهيم بلند نماز، بطور طبيعى از آن درسها مىگيرد و به هشدارها و فرمانهايش گوش جان مىسپارد، درنتيجه به اجراى دستورات خدا كمر مىبندد و از گناهان دورى مىجويد.
نكته ديگر اينكه در ميان كارهاى قلبى و بدنى، چيزى از «صبر» و «نماز» برتر نيست.
از حضرت صادق (ع) نقل كرده اند كه فرمود: هنگامى كه اندوهى از اندوههاى اين جهان بر دل شما نشست، چه چيز شما را باز مىدارد كه وضو بسازيد و به مسجد برويد و در آنجا دو ركعت نماز بخوانيد و از خداى گرهگشا بخواهيد كه گرفتارى و اندوه شما را برطرف سازد؟! آنگاه افزود: «أمّا سمعتاللَّه تعالى يقول: و استعينوا بالصّبر والصّلوة؟!» (آيا نشنيده ايد كه خدا فرمود: «از شكيبايى و نماز يارى بجوييد»؟!)
بيشتر مفسّران برآنند كه ضمير «اِنّها» در آيه شريفه به «صلوة» برمىگردد؛ و درمورد اين پرسش كه «چرا با اينكه در آيه شريفه از دو موضوع «صبر» و «صلوة» سخن مىرود، ضمير مفرد آمده است؟»، دو پاسخ داده اند:
1. عدّه اى معتقدند كه ضمير فقط به نماز برمىگردد؛ چرا كه نماز يك برنامه بسيار سازنده معنوى و وسيله ارتباط انسان با خداست و به دليل عظمت و شكوه آن است كه ضمير به نماز برمىگردد.
2. و گروهى ديگر گفته اند: درست است كه ضمير در ظاهر به نماز برمىگردد، امّا درحقيقت به هر دو نظر دارد؛ بسان اين آيه شريفه: «اَلَّذينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَ لايُنْفِقُونَها فى سَبيلِ اللَّهِ ...»(140)، كه در آن، ضمير مفرد است امّا هم به طلا و هم به نقره برمىگردد. يا نظير اين آيه شريفه: «وَ اِذا رَأَوْا تِجارَةً اَوْ لَهْوَاً انْفَضُّوا اِلَيْها...»(141) كه ضمير «ها» هم به لهو نظر دارد و هم به تجارت. و يا مانند اين آيه شريفه: «وَاللَّهُ وَ رَسُولَهُ اَحَقُّ اَنْ يُرْضُوهُ ...» كه ضمير در «يرضوه» هم به خدا و هم به پيام آور او ارجاع دارد.
امّا برخى بر اين باورند كه ضمير «ها» در آيه مورد بحث، به واژه «استعانت» برمىگردد؛ چرا كه از دستور به آن، اين مطلب دريافت مىشود.
و نظر ديگر اين است كه ضمير «ها» در آيه شريفه به كلمه اى برمىگردد كه حذف شده است. اين كلمه مىتواند «اجابت پيامبر» يا «مؤاخذه نفس با صبر و صلوة» و يا «انجام آنچه گذشت» يا «شكيبايى دربرابر گناهان» و نظاير اينها باشد؛ كه البتّه اين نظر نادرست است.
«لكبيرة»
معناى اين واژه، «بزرگ» است؛ امّا مفسّران به جهت نزديكى و ملازمه ميان بزرگى و گرانى و سنگينى، آن را به معناى «گران» گرفته اند.
«الّا على الخاشعين»
اين كار بزرگ، جز بر فروتنان و كسانى كه دربرابر پروردگار خويش خاضعند، سنگين است؛ چرا كه آنان خود را به اين ارزشها آراسته اند، به همين جهت ازنظر آنان ازدست دادن ارزشهاى مادّى يا فراز و نشيبها هنگامى كه ايمان و تقواى آنان مصون باشد، مهم نيست.
بعضى مىگويند: منظور از «خاشعين»، مردم باايمان است؛ و مىافزايند: همانگونه كه بيمار داروهاى تلخ را مصرف مىكند تا بهبود يابد، مردم باايمان نيز عبادت خدا را مايه رستگارى دنيا و آخرت مىدانند و به اميد نجات و فلاح، هر مشكلى را تحمّل مىكنند و هر رنج گرانى را در راه فرمانبردارى خدا به جان مىخرند، و در اين راه احساس رنج و سنگينى نمىكنند. امّا برخى ديگر برآنند كه: منظور از «خاشعين»، خداترسان است.
تفسیر مجمع البيان