پاسخ به:∞ آیه شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان ∞
چهارشنبه 17 تیر 1394 3:10 PM
بنام خدا
ترجمه و تفسیر آية 45 سوره بقره
وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ وَإِنَّها لَكَبِيرَةٌ إِلاَّ عَلَي الْخاشِعِين؛
از شكيبايي و نماز ياري جوييد. و به راستي آن [نماز] جز براي فروتنان، گران و دشوار است.
اين آيه به گونهاي با آية «وَلَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثاقَ بنياسرائيل وَبَعَثْنا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيباً وَقالَ اللَّهُ إِنِّي مَعَكُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلاةَ وَآتَيْتُمُ الزَّكاةَ وَآمَنْتُمْ بِرُسُلِي وَعَزَّرْتُمُوهُمْ وَأَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً لَأُكَفِّرَنَّ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَلَأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ فَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذلِكَ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبِيل»(مائده: 12)مرتبط است.
گويا بنياسرائيل با آگاهي از سنگيني تكليف يا ناتواني از به انجام رساندن آن، خود را نيازمند به ياري ميديدند؛ از اينرو، در آية محل بحث ميفرمايد: از شكيبايي و نماز ياري جوييد. با وجود خطاب آيه به بنياسرائيل، حكم آن، به آنها اختصاصي ندارد و دربارة هركسي كه در خود احساس ناتواني ميكند توصيه به ياري جستن از نماز و صبر جريان دارد. البته معناي نادرستي كه به ما فهماندهاند(19) اين است كه صبر، تحمل كردن و دم برنياوردنِ فرد يا جامعه در برابر بلايا و مشكلات است، ولي چنين حالت منفعلانه و واكنش منفي، نه با قرآن سازگار است و نه با معناي لغوي صبر.
در زبان فارسي كلمهاي كه معناي «صبر» را منتقل كند نداريم و كلمة «شكيبايي» كه در ترجمه آن ميآورند وافي به معناي صبر نيست. براي روشن شدن معناي صبر نيازمند بيان مقدمهاي هستيم و آن اينكه انسان داراي غرائزي است كه او را به انجامدادن كارهايي مانند خوردن و نوشيدن واميدارند. غرايز به صورت خودكار عمل ميكنند. اين غرايز وقتي به جوش ميآيند ساير قواي وجود انسان را تحتالشعاع قرار ميدهند و سبب بروز واكنشهايي در انسان ميشوند. اگر هريك از اين غرايز تقويت شود و از حالت اعتدال خارج گردد، ساير قوا را معطل ميكند. براي مثال، وقتي گرسنگي به كسي فشار ميآورد نيروي عاطفه و محبت او مختل ميشود؛ از اينرو، بايد ميلها و قواي انساني با كمك گرفتن از نيرويي قوي در حالت اعتدال باقي بمانند تا به طغيان كشيده نشوند. اين نيروي قوي كه فعاليت دروني و مثبتي محسوب ميشود صبر نام دارد؛ پس صبر فعاليتي روحي است كه در برابر قواي گوناگون دروني و حتي بيروني مقاومت ميكند. صبر بر معصيت، ايستادگي در برابر نيرويي است كه انسان را به طرف گناه ميكشاند و صبر بر طاعت، فعاليت در برابر سستي است كه براي انسان پيش ميآيد و صبر بر بلا، مقاومت در برابر عوامل داخلي و خارجي است كه آدمي را به سمت گناه سوق ميدهد.(20)
از آيات مورد بحث چنين برميآيد كه علماي بنياسرائيل تحت فشار عوامل بيروني و دروني قرار داشتند. عوامل بيروني آنها را به تغيير حكم الهي واميداشت و عوامل دروني مانند حسد و غريزة جمعآوري مال و امتيازطلبي آنان را از عبادت و اطاعت الهي بازميداشت. مقاومت در برابر اين گونه عوامل با كمك صبر ميسر خواهد بود. ياريجستن از نيروي صبر از امور مشترك ميان همة انسانها، اعم از مؤمن و كافر، است؛ ولي انسان مؤمن نيرويي قويتر از صبر نيز در اختيار دارد و آن اتكا به خداوند و ارتباط با نيروي غيبي است كه در برپاداشتن نماز تجلي مييابد و اين موضوع مانند گنج پربهايي است كه تنها در اختيار انسان مؤمن قرار دارد.
اگر كسي خود را به يك قدرت نامحدود متصل سازد نيرو ميگيرد؛ چنانكه اگر انسان چيزي كم بياورد از منبع ميگيرد. مؤيد اين مدعا آرامش خاص مؤمنان است؛ برخلاف كسي كه غير از لوازم حسي چيز ديگري را درك نميكند و كمالي غير از كمال مادي نميپندارد لذا از خواندن نماز لذت نميبرد؛ چون در پرتو آن هيچيك از غرايز حيواني او اشباع نميشود، نه بر شهرت او افزوده ميشود و نه بر مقام او، حتّي نماز براي آنان تفريح هم محسوب نميشود چراكه از آن لذتي نميبرند. اما مؤمنان واقعي كه ذائقه آنان اين گونه غذاها را چشيده است، چون ميدانند غير از آن لذت ابدي لذت واقعي ديگري وجود ندارد، به نماز عشق ميورزند.
«وَإِنَّها لَكَبِيرَةٌ إِلاَّ عَلَي الْخاشِعِين»
خشوع يك حالت نفساني است(21) كه آثار آن در اعضاي بدن مثل چشم و صورت و امثال آن ظاهر ميگردد. اگر در آياتي خشوع به ابصار يا صدا نسبت داده شده، به اعتبار ظهور خشوع نفساني در ديدگان يا صدا ميباشد.(22)
نماز هميشه نمايانگر و مظهر خشوع است و علاقهمندي و شيفتگي مؤمنان به حضرت حق را نمايان ميسازد. از اينرو، آنهايي كه خشوع نداشته باشند نماز را كار سختي ميپندارند و به همين دليل از زير بار آن شانه خالي ميكنند، ولي براي خاشعان نمازگزاردن سنگين نيست، بلكه يك رابطة لذتبخش است.
پی نوشت ها:
19. اشاره استاد با اين تعبير به تلاشي است که برخي با وارونه معنا کردن مفاهيمي والا و حرکتآفريني چون صبر برآناند تا مسلمانان را به بيحرکتي در برابر ظلم و تعدي به حقوقشان سوق دهند. صبر را که استقامت در برابر مشکلات براي رسيدن به هدف است به ظلمپذيري معنا ميکنند و انتظار را که به معناي فراهمآوردن زمينه اصلاح جامعه است به دست روي دست گذاشتن و خم به ابرو نياوردن در برابر فسادها و تباهيها معنا ميکنند.
20. در روايات، صبر را بر سه قسم تقسيم کردهاند: صبر در طاعات (مقاومت در برابر عامل دروني که اقتضاي راحتطلبي و ترک کارها دارد)؛ صبر بر مصيبت (حفظ آرامش در مقابل حوادث و ناملايمات و پرهيز از عکسالعمل ناروا)؛ صبر بر معصيت (مقاومت در برابر کشش نفساني کار نامشروع) (ر.ک: مجلسي، بحار الانوار، ج 71، ص 77). با توجه به اين کاربرد وسيع صبر ميتوان گفت، بيشتر افعال اخلاقي به لحاظي تحت عنوان صبر قرار ميگيرند؛ چنان که به ملاحظات ديگري عناوين «تقوا» و«بِرّ» بر آنها صدق ميکند. بر اين اساس ميتوان صبر را از مفاهيم عام اخلاقي دانست که تمام حرکات و سکنات و افعال و تروک اخلاقي را دربر ميگيرد (ر.ک: محمدتقي مصباح، اخلاق در قرآن، ج 1، ص84، 85).
21. خشوع کمابيش ملازم با خوف و خشيت است و در برابر قساوت، يعني حالت سنگدلي و عدم تأثر دل، به معناي دلشکستگي و حالت انعطافپذيري دل است(ر.ک: محمدتقي مصباح، همان ص 412).
22 .ر.ک: قلم: 43؛ معارج: 44؛ طه: 108.
منبع : پایگاه شناخت قرآن