بهترین آرزو در روزهای پایانی ماه مبارک
سه شنبه 16 تیر 1394 6:31 AM
زمان ثمردهياش گذشته بود و دوره بازنشستگي را طي ميكرد. روزگاري طراوت و سرسبزي داشت و كودك و بزرگ از قِبَلِ او مرزوق بودند. اما اكنون تمام دلخوشياش اين بود كه پيامبر اعظم ـ صلي الله عليه وآله ـ چون به ايراد سخن ميايستاد بر او تكيه ميكرد و اين براي او از هر افتخاري بالاتر بود.
نخل خشكيدهاي در شهر مدينه كه توفيق همجواري با حجّت كبراي حق و برترين مخلوق در عرصه هستي را پيدا كرده بود.
او چوب خشكيدهاي بود از جنس نخل، نه ادعاي عقلانيّت داشت و نه خود را در حد و اندازه ما انسانها ميدانست. اما تمام سرمايهاش عشقي بود كه به وجود نوراني پيامبر خدا ـ صلي الله عليه وآله ـ در دل پيدا كرده بود.
چند صباحي گذشت تا اين كه اصحاب براي حضرت منبري سه پله از چوب درست كردند و با اجازه ايشان وارد مسجد نمودند، اما تكيه حضرت همچنان به نخل خشكيده بود.
در اثناء سخن، حضرت به سمت منبر حركت كرد. اما چند قدم دورتر نشده بود كه نخل صدايش به ناله بلند شد. نالهاي از سوز دل مثل ناله مادهشتر در فراق فرزندش. و همه مردم شنيدند و به ستون حنّانه خيره ماندند كه الله اكبر!
الله اكبر از اين شور و اشتياق و از اين بيتحملي درد فراق!
اما او نبيّ رحمت بود و كشتي نجات امّت؛ و با همه هستي رفيق شفيق بود و يار صميمي. و الله اكبر از اين قلب آكنده از محبّت نبي حتي نسبت به آنچه كه ما بيجانش ميپنداريم.
او برگشت به سوي ستون و با تمام وجود او را در آغوش گرفت و خوشا به حال ستون عاشق. نخل اما صداي نالهاش عوض شد و مثل كودكي كه بعد از دوري به آغوش مادر رسيده باشد هق هق گريست.
و رسول او را نوازش كرد. آن قدر كه نخل در آغوش پرمهر مادر هستي آرام گرفت و گريهاش خاموش شد.
حضرت رو كرد به مردم و فرمود: به خدا قسم اگر در آغوشش نميگرفتم تا قيام قيامت نالهاش پاياني نداشت!
و مرحبا بر ستون و هزار آفرين بر اين همه ارادت و استقامت!
آري مهديجان! او كه چوب بود و بيجان، فراق حجت خدا را چند ثانيه بيشتر نتوانست تحمل كند اما ما كه انسانيم و ادعا داريم سيزده قرن فراق تو را ديدهايم و هنوز صدايمان به ناله بلند نشده است! كه اگر شده بود تو آمده بودي! چرا كه تو پسر همان پيغمبري با همه شئونات حتي مهربانياش منهاي وحي.
آري، مشكل از ما است كه لذت با تو بودن را نچشيديم تا در رنج و درد جانسوز فراقت ناله زنيم.
ما بيشتر به نبودنت انس گرفتهايم تا به بودنت؛ پس بيا، بيا و لذت با ولي بودن و با ولي زيستن را به انسانيت بچشان.
آرزوی شما در روزهای پایانی ماه مبارک چیه واز خداوند بزرگ چه چیزی میخواهید؟
منتظر مطالب ودلنوشته ها وآرزوهای شما دوستان عزیزم هستم ....