پاسخ به:دعای روز نوزدهم ماه مبارک رمضان
دوشنبه 15 تیر 1394 4:14 PM
شرح دعاي روز نوزدهم ماه مبارك | ||
|
||
|
||
شرح دعاي روز نوزدهم ماه مبارك در ثواب آن ذكر شده است كه هر كس اين دعا را در اين روز بخواند ملائكه آسمان و زمين براي او دعا ميكنند و طلب آمرزش ميكنند.
اللهم وفر فيه حظي من بركاته و سهل سبيلي فيه الي خيراته و لاتحرمني فيه قبول حسناته يا هادياً الي الحق المبين.
براي بيان اين دعاي شريف بايد بگوييم كه اين ماه پر از رحمت و بركت است و معناي زيادي بركت زيادي ثواب است به اين معنا كه در مقابل عملي جزئي ثوابي كلي داده ميشود مثلا معني بركت در مال اين است كه اگر پنج نان به خانه آورده شود براي همهي افراد كفايت ميكند و بيهوده تلف نميشود و حتي ممكن است از حد نياز هم زياد بيايد اما اگر بركت نداشته باشد كم ميآيد و گاهي دزد آن را ميبرد
.
اول اذان است، هرگاه كسي اذان بگويد بدون اجرت و ريا ثواب چهل هزار شهيد صديق به او داده ميشود و چهل هزار گناهكار با شفاعت او به بهشت ميروند و وقتي بگويد: اشهد ان لا اله الا الله هفتاد هزار فرشته براي او دعا ميكنند و در روز قيامت در سايهي عرش خدا ميايستد تا حساب ديگران تمام شود. و هر گاه بگويد: اشهد ان محمد رسول الله چهل هزار فرشته ثواب آن را مينويسند و هر كس با آن اذان نماز بخواند در ثواب آن شريك ميشود. اگر در خانه صدا بلند كند شيطان را دور ميكند، براي اطفال مفيد است و بيماري و پريشاني را از بين ميبرد.
پنجم سلام كردن به اهل خانه ميباشد. پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم فرمودند: به هر كس برخورد ميكني سلام كن تا عمرت طولاني شود و وقتي داخل خانه ميشوي سلام كن به اهل خانه تا در خانه تو از امت من زياد شود و نماز شب بخوان كه آن شعار صالحين است. اين است در فقره دعاي امروز اللهم وفر حظي فيه من بركاته يعني خداوندا در اين ماه بهرهي ما را از بركتهاي اين ماه بسيار كن و واضح است كه بايد اسباب آن را به جا بياوري تا اين كه خداوند بركت را به تو افاضه كند و فقره دوم اين است كه: و سهل سبيلي فيه الي خيراته يعني خداوندا راه مرا به سوي خيرات اين ماه آسان فرما يعني توفيق بده تا طاعات و عبادات اين ماه را به جا بياورم مانند روزه، افطار دادن روزهدار، برخواستن سحر، خواندن قرآن، احيا داشتن شبهاي احيا و توبه به احوال ايتام و فقرا
. چنانچه لقمان به پسر خود نصيحت كرد كه اي پسر دنيا دريايي بسيار عميق است كه در آن بسياري از پيشينيان هلاك شدند و كسي كه ميخواهد از آن نجات يابد بايد كشتي بسازد آن كشتي تقواست و مراد از تقوي ايمان است و متاع آن عمل صالح است از اين جا معلوم مي شود كه اعمال صالحه بدون ايمان بيثمر است و مثل ريختن متاع در درياست، بار اين كشتي توكل است و ناخداي آن عقل است كه ايمان را ميبرد و در كار خير مصرف ميكند زيرا همين عقل را ناخدا قرار دادي او تو را به آن چه صلاح توست از ارتكاب طاعت و دوري از عصيانها وا ميدارد و همچنين عقل از آباد كردن دنياي فاني منع ميكند و دستوري ميدهد تا دنياي باقي را آباد كني. همچنين امر ميكند به اطاعت پروردگار و نهي ميكند از اطاعت شيطان و نفس اماره براي همين ناخداي اين كشتي بايد عقل باشد ولي واضح است كه چنان چه شغل ناخدا بردن كشتي است ولي در سختيها نميداند راه كلام است بلكه معلم ميخواهد معلّم او علم است زيرا عقل نميتواند اطاعت را به چه نحوي بايد انجام دهد. عقل امر به نماز ميكند ولي نميداند نماز چگونه بايد انجام شود بلكه احتياج به معلم دارد و آن معلم انبيا و ائمه عليهم السلام هستند. از پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم روايت شده كه عبادت جاهل مثل الاغ آسياست هميشه در جاي خودش است و جاهل بيچاره زحمت مي كشد و غاز ميخواند ولي چون داراي شرايط نيست باعث ضرر او مي شود.
و در فقرهي سوم است و لاتحرمني فيه من قبول حسناته
يعني مرا از قبول اعمال حسنهاي كه از من صادر مي شود محروم نكن زيرا معلوم نيست كه اعمال ما قبول شود و داراي شرايط باشد.
يكي ديگر از شرايط قبول در همه عبادات قصد قربت است يعني بايد آن كار را براي طاعت خداوند به جا آورد و قصد غير را نداشته باشد كه عمل خود را فاسد كند و زحمتي بكشد كه هيچ اثري نداشته باشد چنانچه در خلاصةالابرار روايت شده كه در بني اسرائيل عابدي بود به او گفتند در فلان جا درختي است كه مردم آن را ميپرستند عابد تبري برداشت تا آن درخت را قطع كند ابليس به صورت پيرمردي درآمد و گفت: با اين درخت چه كار داري؟ عابد قضيه را تعريف كرد ابليس گفت: اگر خداوند ميخواست اين درخت را قطع كند حتما رسولي را ميفرستاد. عابد نشنيده گرفت و خواست به كارش ادامه دهد اما ابليس با او درآويخت بعد از مجادله، عابد شيطان را به زمين زد. ابليس گفت: بگذار كاري به تو ياد بدهم كه براي دنيا و آخرت تو خوب باشد من هر روز به تو دو سكه ميدهم تا در راه خدا به فقرا صدقه دهي در عوض دست از اين درخت برداري عابد فكر كرد و گفت اين كار براي فقرا بهتر است و پيشنهاد او را قبول كرد هر روز دو سكه زير بالينش بود. روزي نگاه كرد و ديد سكهاي زير بالينش نيست تبر را برداشت تا درخت را قطع كند اين بار هم ماجراي قبلي تكرار شد و ابليس به او در آويخت ولي اين بار مرد عابد زمين خورد. عابد بسيار تعجب كرد شيطان به او گفت دفعهي قبل كارت براي خدا بود و اين بار براي سكهها، هر كاري كه براي رضاي خدا باشد هيچ كس با او برابري نميكند ولي هر كاري كه براي دنيا باشد همين مي شود. الا لعنة الله علي الظالمين |