0

دعای روز نوزدهم ماه مبارک رمضان

 
nargesza
nargesza
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 10707
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:دعای روز نوزدهم ماه مبارک رمضان
دوشنبه 15 تیر 1394  4:14 PM

شرح دعاي روز نوزدهم ماه مبارك

 

شرح دعاي روز نوزدهم ماه مبارك

 در ثواب آن ذكر شده است كه هر كس اين دعا را در اين روز بخواند ملائكه آسمان و زمين براي او دعا مي‌كنند و طلب آمرزش مي‌كنند.


نماز شب بيستم: هر كه هشت ركعت نماز بخواند با هر سوره‌ايي كه مي‌خواهد تمام گناهان گذشته و آينده‌ي او بخشيده مي‌شود.


و دعا اين است:

اللهم وفر فيه حظي من بركاته و سهل سبيلي فيه الي خيراته و لاتحرمني فيه قبول حسناته يا هادياً الي الحق المبين.


شرح:

براي بيان اين دعاي شريف بايد بگوييم كه اين ماه پر از رحمت و بركت است و معناي زيادي بركت زيادي ثواب است به اين معنا كه در مقابل عملي جزئي ثوابي كلي داده مي‌شود مثلا معني بركت در مال اين است كه اگر پنج نان به خانه آورده شود براي همه‌ي افراد كفايت مي‌كند و بيهوده تلف نمي‌شود و حتي ممكن است از حد نياز هم زياد بيايد اما اگر بركت نداشته باشد كم مي‌آيد و گاهي دزد آن را مي‌برد

.
مراد از بركت اين است كه فايده‌اش زياد باشد، بركات خداوند هميشه شامل حال بندگان مي‌شود ولي در بركت در اين ماه از ساير اوقات بيشتر است مخصوصا در شب‌ها و روزهاي قدر، پس مؤمن هرگاه طالب بركت باشد اعمالي كه موجب بركت مي‌باشد را انجام مي‌دهد اين اعمال زياد است ولي ما از آن، به پنج مورد اكتفا مي‌كنيم؛

اول اذان است، هرگاه كسي اذان بگويد بدون اجرت و ريا ثواب چهل هزار شهيد صديق به او داده مي‌شود و چهل هزار گناهكار با شفاعت او به بهشت مي‌روند و وقتي بگويد: اشهد ان لا اله الا الله هفتاد هزار فرشته براي او دعا مي‌كنند و در روز قيامت در سايه‌ي عرش خدا مي‌ايستد تا حساب ديگران تمام شود. و هر گاه بگويد: اشهد ان محمد رسول الله چهل هزار فرشته ثواب آن را مي‌نويسند و هر كس با آن اذان نماز بخواند در ثواب آن شريك مي‌شود. اگر در خانه صدا بلند كند شيطان را دور مي‌كند، براي اطفال مفيد است و بيماري و پريشاني را از بين مي‌برد.
دوم ميهمان به خانه آوردن است. از حضرت امير عليه السلام روايت است كه هيچ مؤمني نيست كه صداي پاي مؤمني را بشنود و خوشحال نشود مگر اين كه خداوند همه گناهان او را مي‌آمرزد اگر چه بين آسمان و زمين را پر كرده باشد. پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم فرمودند: ميهمان با روزي خود مي‌آيد و گناهان اهل خانه را برمي‌دارد و مي‌رود و با دو هزار رحمت و بركت داخل مي‌شود و خداوند به صاحب‌خانه ثواب هزار شهيد را مي‌دهد و براي او به خاطر هر لقمه‌اي كه ميهمان مي‌خورد حج عمره‌اي مقبول ثبت مي‌كند و براي ايشان شهري در بهشت بنا مي‌كند در روايتي وارد شده كه اگر مؤمني را يكي از بنده خدا سير كند ثواب آن را غير از خود خداوند نمي‌داند.
مستحب است كه از ميهمان استقبال شود و با او با گشاده رويي رفتار شود و با او خوب صحبت كند و در وقت رفتن او را تا دم در همراهي كند.
سوم قرآن خواندن است جناب امير فرمودند: در خانه‌اي كه قرآن خوانده مي‌شود بركت در آن بسيار مي شود و ملائكه در آن حاضر مي‌شوند و شياطين از آن دور مي‌شوند و به اهل زمين روشني مي‌دهد و خانه‌اي كه در آن قرآن خوانده نمي‌شود بركت آن كم مي شود. و پيامبر فرمودند: خانه‌هاي خود را با خواندن قرآن روشن كنيد و آن را مانند قبرستان نگذاريد چنان‌چه يهود و نصاري چنين بودند در معبرهاي خود نماز مي‌خواندند و خانه‌هاي خود را تعطيل مي‌كردند.
چهارم شستن ظرف‌ها و جارو كردن خانه است هم‌چنين در اول شب چراغ روشن كردن كه هر كدام باعث رفع فقر و بركت خانه است.

پنجم سلام كردن به اهل خانه مي‌باشد. پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم فرمودند: به هر كس برخورد مي‌كني سلام كن تا عمرت طولاني شود و وقتي داخل خانه مي‌شوي سلام كن به اهل خانه تا در خانه تو از امت من زياد شود و نماز شب بخوان كه آن شعار صالحين است.
اموري كه باعث بركت مي‌شود بيش از اين‌هاست و مؤمن بايد آن‌ها را به جا بياورد مخصوصاً در اين ماه شريف،

اين است در فقره دعاي امروز

اللهم وفر حظي فيه من بركاته

يعني خداوندا در اين ماه بهره‌ي ما را از بركت‌هاي اين ماه بسيار كن و واضح است كه بايد اسباب آن را به جا بياوري تا اين كه خداوند بركت را به تو افاضه كند

و فقره دوم اين است كه:

و سهل سبيلي فيه الي خيراته

يعني خداوندا راه مرا به سوي خيرات اين ماه آسان فرما يعني توفيق بده تا طاعات و عبادات اين ماه را به جا بياورم مانند روزه، افطار دادن روزه‌دار، برخواستن سحر، خواندن قرآن، احيا داشتن شب‌هاي احيا و توبه به احوال ايتام و فقرا

.

چنان‌چه لقمان به پسر خود نصيحت كرد كه اي پسر دنيا دريايي بسيار عميق است كه در آن بسياري از پيشينيان هلاك شدند و كسي كه مي‌خواهد از آن نجات يابد بايد كشتي بسازد آن كشتي تقواست و مراد از تقوي ايمان است و متاع آن عمل صالح است از اين جا معلوم مي شود كه اعمال صالحه بدون ايمان بي‌ثمر است و مثل ريختن متاع در درياست، بار اين كشتي توكل است و ناخداي آن عقل است كه ايمان را مي‌برد و در كار خير مصرف مي‌كند زيرا همين عقل را ناخدا قرار دادي او تو را به آن چه صلاح توست از ارتكاب طاعت و دوري از عصيان‌ها وا مي‌دارد و هم‌چنين عقل از آباد كردن دنياي فاني منع مي‌كند و دستوري مي‌دهد تا دنياي باقي را آباد كني. هم‌چنين امر مي‌كند به اطاعت پروردگار و نهي مي‌كند از اطاعت شيطان و نفس اماره براي همين ناخداي اين كشتي بايد عقل باشد ولي واضح است كه چنان چه شغل ناخدا بردن كشتي است ولي در سختي‌ها نمي‌داند راه كلام است بلكه معلم مي‌خواهد معلّم او علم است زيرا عقل نمي‌تواند اطاعت را به چه نحوي بايد انجام دهد. عقل امر به نماز مي‌كند ولي نمي‌داند نماز چگونه بايد انجام شود بلكه احتياج به معلم دارد و آن معلم انبيا و ائمه عليهم السلام هستند. از پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم روايت شده كه عبادت جاهل مثل الاغ آسياست هميشه در جاي خودش است و جاهل بيچاره زحمت مي كشد و غاز مي‌خواند ولي چون داراي شرايط نيست باعث ضرر او مي شود.


معمولا در اعمال صالح نبايد سهل انگاري كرد و هيچ جزئي از آن را نبايد كوچك شمرد شايد همان قبول شود و موجب رستگاري مي شود، در كتاب ابواب‌الجنان ذكر شده كه روز قيامت شخصي را به عرصه‌ي محشر مي‌آورند وقتي به خود نگاه مي‌كند عملي نمي‌بيند كه اعتباري داشته باشد ندا مي‌رسد كه اي فلاني به بهشت برو! مي‌گويد من عملي انجام نداده‌ام كه شايسته‌ي آن باشم. حق تعالي مي‌فرمايد: شبي از شب‌ها بيدار شدي و از اين پهلو به آن پهلو گرديدي و كلمه‌ي الله اكبر را به زبان آوردي و آن را فراموش كردي و چون فراموشي براي من روا نيست آن را فراموش نكردم و اين كرامت جزاي آن عمل است پس بدان هرگاه اين عمل كوچك باعث وارد شدن به بهشت مي‌شود بدا به حال بنده‌اي كه كاري نكند با وجود اين همه رحمت آمرزيده نشود و ساعتي كه در آن خيري انجام دهد ثواب آن در اين ماه دو برابر شود براي همين در فقره‌ي دوم دعا داريم كه و سهّل سبيلي فيه الي خيراته يعني در اين ماه راه مرا به سوي خيرات آسان كن

و در فقره‌ي سوم است

و لاتحرمني فيه من قبول حسناته

يعني مرا از قبول اعمال حسنه‌اي كه از من صادر مي شود محروم نكن زيرا معلوم نيست كه اعمال ما قبول شود و داراي شرايط باشد.
معمولا اين كه چنان‌چه عقل از شرايط قبولي اعمالي است ايمان هم از شرايط قبول اعمال است پس آن را حقير ندان زيرا تحقق حقيقت ايمان بسيار كم است زيرا با وجود صفاتي كه براي مؤمن ذكر كرده‌اند اگر ملاحظه كني مي‌بيني كه چه‌قدر اين صفات كم است مثلا در روايتي است كه علايق مؤمن پنج چيز است پرهيزكاري هنگان خلوت و كظم غيظ هنگام غضب و صبر هنگام مصيبت و صداقت هنگام ترس و انفاق هنگام كمي چيزي.

يكي ديگر از شرايط قبول در همه عبادات قصد قربت است يعني بايد آن كار را براي طاعت خداوند به جا آورد و قصد غير را نداشته باشد كه عمل خود را فاسد كند و زحمتي بكشد كه هيچ اثري نداشته باشد چنان‌چه در خلاصة‌الابرار روايت شده كه در بني اسرائيل عابدي بود به او گفتند در فلان جا درختي است كه مردم آن را مي‌پرستند عابد تبري برداشت تا آن درخت را قطع كند ابليس به صورت پيرمردي درآمد و گفت: با اين درخت چه كار داري؟ عابد قضيه را تعريف كرد ابليس گفت: اگر خداوند مي‌خواست اين درخت را قطع كند حتما رسولي را مي‌فرستاد. عابد نشنيده گرفت و خواست به كارش ادامه دهد اما ابليس با او درآويخت بعد از مجادله، عابد شيطان را به زمين زد. ابليس گفت: بگذار كاري به تو ياد بدهم كه براي دنيا و آخرت تو خوب باشد من هر روز به تو دو سكه مي‌دهم تا در راه خدا به فقرا صدقه دهي در عوض دست از اين درخت برداري عابد فكر كرد و گفت اين كار براي فقرا بهتر است و پيشنهاد او را قبول كرد هر روز دو سكه زير بالينش بود. روزي نگاه كرد و ديد سكه‌اي زير بالينش نيست تبر را برداشت تا درخت را قطع كند اين بار هم ماجراي قبلي تكرار شد و ابليس به او در آويخت ولي اين بار مرد عابد زمين خورد. عابد بسيار تعجب كرد شيطان به او گفت دفعه‌ي قبل كارت براي خدا بود و اين بار براي سكه‌ها، هر كاري كه براي رضاي خدا باشد هيچ كس با او برابري نمي‌كند ولي هر كاري كه براي دنيا باشد همين مي شود.
يكي ديگر از شرايط اعمال معرفت اين است كه بداند چگونه انجام دهد تا خداوند از فضل خود عمل او را قبول كند لذا در فقره سوم است و لاتحرمني فيه قبول حسناته يعني خداوندا مرا در اين ماه قبول اعمال حسنه محروم نفرما. از آن چه ذكر شد حكمت آن چه در دعاي ابوحمزه ثمالي است معلوم مي شود كه خداوندا هر وقت به عمل خود نگاه مايوس مي‌شوم و هرگاه به رحمت تو نگاه مي‌كنم با طمع مي‌شوم.
خوب است در اين جا كه از احوال علي بن الحسين (ع) روايتي بگويم؛ از ايشان سؤال شد كه تلخ‌ترين مكان‌ها براي شما كجا بود فرمودند: امان از شام، امان از شام، امان از شام! چگونه چنين نباشد و حال آن كه حالت خود ايشان يك طرف و سرها بر سر نيزه‌ها يك طرف ديگر، زنان بي‌چادردر ميان نامحرمان و بي‌حيايي شاميان و كف زدن آن‌ها از صبح تا شب، چه گذشت برايشان خدا داند...

الا لعنة الله علي الظالمين

 

تشکرات از این پست
nazaninfatemeh shirdel2 salma57
دسترسی سریع به انجمن ها