پاسخ به:∞ آیه شب سیزدهم ماه مبارک رمضان ∞
سه شنبه 9 تیر 1394 2:35 AM
از حضرت صادق(ع) نقل شده است كه ايشان فرمودند: در كتاب هاي انبياي پيشين، اين حديث وجود دارد؛ حديث قدسي است: «ان الله -تبارك و تعالي- يقول: و عزتي و جلالي و مجدي و ارتفاعي علي عرشي.» خدا چهار سوگند مي خورد: قسم به عزتم، قسم به جلالم، قسم به مجدم، قسم بر تسلطي كه بر عالم دارم؛ استواي علي العرش. به اينها قسم مي خورد كه چه؟ «لاقطعن امل كل مؤمل من الناس غيري بالياس»؛ هر كس به غير من اميد ببندد اميدش را قطع خواهم كرد. «ولأ كسونه ثوب المذله عند الناس»؛ بر چنين كسي جامه ذلت مي پوشانم. كسي كه خدا را نشناسد، سراغ ديگران برود همان رفتنش به سراغ ديگران ذلت است. «و لا نحينه من قربي و لأبعدنه من فضلي»؛ او را از قرب و فضل خودم دور خواهم كرد. بعد خدا از بنده اش گله مي كند و مي فرمايد: «أيومل غيري في الشدائد و الشدائد بيدي؟»؛ در سختي ها سراغ ديگران مي رود، با اينكه اين سختي ها در اختيار من است؟! «و يرجو غيري و يفرع بالفكر باب غيري و بيدي مفاتيح الأبواب؟»؛ به ديگري اميد دارد و به قدرت فكر خودش سراغ ديگران مي رود، در حالي كه كليد درهاي بسته در اختيار من است؟! اين نقشه كشيدن ها و سياست بازي ها خيلي جالب است! يك وقت آدم صاف سراغ كسي مي رود از او چيزي مي خواهد، اما يك وقت با طرح نقشه و زمينه سازي سراغ او مي رود. «و يقرع بالفكر باب غيري»؛ به فكر خودش، مي رود در خانه ديگران را مي كوبد، «و بيدي مفاتيح الأبواب»؛ در حالي كه كليد درها به دست من است، «و هي مغلقه و بابي مفتوح لمن دعاني»؛ و درها بسته است و كليدش هم فقط به دست من است.