0

∞ آیه شب یازدهم ماه مبارک رمضان ∞

 
namebaran
namebaran
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1392 
تعداد پست ها : 4155
محل سکونت : تهران

پاسخ به:∞ آیه شب یازدهم ماه مبارک رمضان ∞
یک شنبه 7 تیر 1394  9:59 PM

اي کساني که ايمان آورده‏ ايد! از مخالفت خدا بپرهيزيد، و هر انساني بايد بنگرد تا چه چيز را براي فردايش از پيش فرستاده، و از خدا بپرهيزيد که خداوند از آنچه انجام مي‏دهيد آگاه است.
در آيه‏ي بعد روي سخن را به مؤمنان کرده، به عنوان يک نتيجه‏گيري از ماجراي شوم و دردناک «بني‏نضير» و منافقان و شيطان، مي‏فرمايد: «اي کساني که ايمان آورده‏ايد از مخالفت خدا بپرهيزيد، و هر انساني بايد بنگرد تا چه
چيز را براي فرداي قيامت از پيش فرستاده است»؟ (يا ايها الذين آمنوا اتقوا الله ولتنظر نفس ما قدمت لغد).
سپس بار ديگر براي تأکيد مي‏افزايد: «از خدا بپرهيزيد که خداوند از آنچه انجام مي‏دهيد آگاه است» (واتقوا الله ان الله خبير بما تعملون).
آري تقوي و ترس از خداوند سبب مي‏شود که انسان براي فرداي قيامت بينديشد، و اعمال خود را پاک و پاکيزه و خالص کند.
تکرار امر به تقوي، چنانکه گفتيم، براي تأکيد است، چرا که انگيزه‏ي تمام اعمال صالح و پرهيز از گناه همين تقوي و خدا ترسي است.
ولي بعضي احتمال داده‏اند که امر اول به تقوي ناظر به اصل انجام اعمال است و امر دوم به کيفيت خلوص آنها، يا اينکه اولي ناظر به انجام کارهاي خير است (به قرينه‏ي جمله‏ي «ما قدمت لغد») و دومي ناظر به پرهيز از گناهان و معاصي است، يا اينکه اولي اشاره به توبه از گناهان گذشته است و دومي تقوي براي آينده ولي در آيات قرينه‏اي بر اين تفسيرها وجود ندارد، و تأکيد مناسبتر به نظر مي‏رسد.
تعبير به «غد» (فردا) اشاره به قيامت است چرا که با توجه به مقياس عمر دنيا به سرعت فرامي‏رسد، و ذکر آن به صورت نکره براي اهميت آن است.
تعبير به «نفس» (يکنفر) ممکن است در اينجا به معني هر يکنفر بوده باشد، يعني هر انساني بايد به فکر فرداي خويش باشد، و بدون آنکه از ديگران انتظاري داشته باشد که براي او کاري انجام دهند خودش تا در اين دنيا است آنچه را مي‏تواند از پيش بفرستد.
اين تفسير نيز در مورد تعبير فوق گفته شده که اشاره به کم بودن افرادي است که به فکر فرداي قيامتند، مثل اينکه مي‏گوئيم يکنفر پيدا شود که به فکر نجات خويش باشد، ولي تفسير اول مناسبتر به نظر مي‏رسد، و خطاب «يا ايها الذين آمنوا» و «عموميت امر به تقوي» دليل بر عموميت مفهوم آيه است.
نکته‏ها:
1- همکاري بي‏سرانجام با اهل نفاق!
آنچه در آيات فوق در مورد پيمان‏شکني منافقان و تنها گذاردن دوستان خود در لحظات سخت و حساس آمده مطلبي است که بارها در زندگي خود نمونه‏هاي آنرا ديده‏ايم.
آنها مثل شيطان اغواگر به وسوسه‏ي اين و آن مي‏پردازند، و قول هرگونه مساعدت و کمک به آنها مي‏دهند، و آنان را به ميدان حوادث مي‏فرستند و آلوده‏ي انواع گناه مي‏کنند، اما در بحراني‏ترين حالات آنها را در وسط ميدان رها کرده براي حفظ جان يا منافع خويش فرار مي‏کنند!
و اين است سرنوشت کساني که با منافقان همکار و هم پيمانند.
نمونه‏ي زنده آن در عصر ما پيمانهائي است که قدرتهاي بزرگ و شياطين زمان ما با سران دولتهائي که به آنها وابسته‏اند امضا مي‏کنند، و بارها ديده‏ايم اين دولتهاي وابسته که همه چيز خود را در طبق اخلاص گذارده و نثار آن حاميان شيطان صفت کرده‏اند در حوادث سخت کاملا تنها مانده، و از همه جا
رانده شده‏اند، و اينجاست که به عمق پيام قرآني آشناتر مي‏شويم که مي‏گويد: «کمثل الشيطان اذ قال للانسان اکفر فلما کفر قال اني بري‏ء منک اني اخاف الله رب العالمين:» «کار آنها مانند شيطان است که به انسان گفت کافر شو و هنگامي که کافر شد گفت من از تو بيزارم، من از خداوندي که پروردگار عالميان است بيم دارم»!
2- داستان حيرت‏انگيز بر صيصاي عابد
بعضي از مفسران و ارباب حديث در ذيل اين آيات روايتي پرمعني از عابدي از بني‏اسرائيل بنام «برصيصا» نقل کرده‏اند که مي‏تواند درس بزرگي براي همه‏ي افراد باشد تا هرگز با طناب پوسيده‏ي شيطان و منافقان به چاه نروند که رفتن همان، و سرنگون شدن در قعر چاه همان!
و خلاصه‏ي داستان چنين است:
در ميان بني‏اسرائيل عابدي بود بنام «برصيصا» که زماني طولاني عبادت کرده بود، و به آن حد از مقام قرب رسيده بود که بيماران رواني را نزد او مي‏آوردند و با دعاي او سلامت خود را باز مي‏يافتند، روزي زن جواني را از يک خانواده‏ي با شخصيت به وسيله‏ي برادرانش نزد او آوردند، و بنا شد مدتي بماند تا شفا يابد، شيطان در اينجا به وسوسه‏گري مشغول شد، و آنقدر صحنه را درنظر او زينت داد تا آن مرد عابد به او تجاوز کرد! چيزي نگذشت که معلوم شد آن زن باردار شده (و از آنجا که گناه هميشه سرچشمه‏ي گناهان عظيمتر است) زن را به قتل رسانيد، و در گوشه‏اي از بيابان دفن کرد!
برادرانش از اين ماجرا باخبر شدند که مرد عابد دست به چنين جنايت هولناکي زده، اين خبر در تمام شهر پيچيد، و به گوش امير رسيد، او با گروهي
از مردم حرکت کرد تا از ماجرا باخبر شود، هنگامي که جنايات عابد مسلم شد او را از عبادتگاهش فروکشيدند، پس از اقرار به گناه دستور داد او را به دار بياويزند، هنگامي که بر بالاي چوبه‏دار قرار گرفت شيطان در نظرش مجسم شد، گفت: من بودم که تو را به اين روز افکندم! و اگر آنچه را مي‏گويم اطاعت کني موجبات نجات تو را فراهم خواهم کرد!
عابد گفت چه کنم؟ گفت: تنها يک سجده براي من کن کافي است! عابد گفت: در اين حالتي که مي‏بيني توانائي ندارم، شيطان گفت: اشاره‏اي کفايت مي‏کند، عابد با گوشه چشم، يا با دست خود، اشاره‏اي کرد و سجده به شيطان آورد و در دم جان سپرد و کافر از دنيا رفت!.
آري چنين است سرانجام وسوسه‏هاي شياطين، و منافقاني که در خط آنها هستند.
3- آنچه بايد از پيش فرستاد
در آيات فوق روي اين مسأله تکيه شده بود که انسان بايد بنگرد تا کدامين ذخيره را از پيش براي فرداي قيامت خود فرستاده است «ولتنظر نفس ما قدمت لغد» و در حقيقت سرمايه‏ي اصلي انسان در صحنه‏ي قيامت کارهائي است که از پيش فرستاده، و گرنه غالبا کسي به فکر انسان نيست که براي او چيزي بعد از مرگ او بفرستد، و يا اگر بفرستند ارزش زيادي ندارد.
لذا در حديثي از رسول خدا صلي الله عليه و آله مي‏خوانيم که فرمود در راه خدا انفاق کنيد هر چند به اندازه يک من خرما يا کمتر، و يا يک مشت و يا کمتر باشد
و يا حتي به نيمي از يکدانه‏ي خرما! و اگر کسي آن را هم نيابد با سخنان پاکيزه دلهائي را شاد کند، چرا که در قيامت هنگامي که در پيشگاه خدا قرار مي‏گيريد به شما مي‏فرمايد آيا درباره‏ي تو چنين و چنان نکردم؟ آيا گوش و چشم در اختيارت قرار ندادم؟ آيا مال و فرزند به تو نبخشيدم؟ و بنده عرض مي‏کند: آري، و در اينجا خداوند متعال مي‏گويد: پس نگاه کن ببين چه براي خود از قبل فرستاده‏اي؟ فينظر قدامه و خلفه و عن يمينه و عن شماله فلايجد شيئا يقي به وجهه من النار!: «او نگاهي به پيش و پشت سر و طرف راست و چپ مي‏افکند چيزي نمي‏يابد که بتواند با آن صورتش را از آتش دوزخ حفظ کند»!.
در حديث ديگري مي‏خوانيم: پيامبر صلي الله عليه و آله با بعضي از يارانش نشسته بود، گروهي از قبيله‏ي «مضر» وارد شدند که شمشير بر کمر داشتند (و آماده‏ي جهاد در راه خدا بودند) اما لباس درستي در تن آنها نبود، هنگامي که پيامبر صلي الله عليه و آله آثار نيازمندي و گرسنگي را در چهره‏ي آنها ديد رنگ صورتش دگرگون شد، به مسجد آمد و بر فراز منبر رفت، حمد و ثناي الهي بجا آورد و فرمود: خداوند اين آيه را در قرآن مجيد نازل کرده است: يا ايها الذين آمنوا اتقوا الله ولتنظر نفس ما قدمت لغد... سپس افزود در راه خدا انفاق کنيد پيش از آنکه قدرت از شما سلب شود، و در راه خدا صدقه دهيد قبل از آنکه مانعي در اين راه ايجاد گردد، آنها که دينار دارند از دينار، و آنها که درهم دارند از درهم، و آنها که گندم و جو دارند از گندم و جو، چيزي از انفاق را کوچک نشمريد هر چند به نيمي از يک دانه‏ي خرما باشد.
مردي از انصار برخاست و کيسه‏اي در دست مبارک پيامبر صلي الله عليه و آله نهاد آثار خوشحالي و سرور در صورت حضرت نمايان شد، فرمود: هرکس سنت حسنه‏اي بگذارد، و مردم به آن عمل کنند پاداش آن و پاداش تمام کساني که به آن عمل
مي‏کنند نصيب او خواهد شد، بي‏آنکه چيزي از پاداش آنها کاسته شود، و هرکس سنت سيئه‏اي بگذارد گناه آن و گناه همه‏ي کساني که به آن عمل مي‏کنند بر او خواهد بود، بي‏آنکه از گناه آنها کاسته شود، مردم برخاستند آن کس که دينار داشت دينار آورد، و آنکه درهم داشت درهم، و هرکس طعام و چيز ديگري داشت خدمت پيامبر صلي الله عليه و آله آورد، و به اين ترتيب مقدار قابل ملاحظه‏اي کمک نقدي و غيرنقدي نزد حضرت جمع شد و در ميان آن نيازمندان تقسيم کرد.
همين معني در آيات ديگر قرآن کرارا مورد تأکيد قرار گرفته از جمله در آيه‏ي 110 سوره‏ي بقره مي‏خوانيم: واقيموا الصلاة وآتوا الزکاة و ما تقدموا لانفسکم من خير تجدوه عندالله ان الله بما تعملون بصير: «نماز را برپا داريد، و زکات را ادا کنيد، و هرکار خيري را براي خود از پيش مي‏فرستيد آن را نزد خدا خواهيد يافت خدا نسبت به اعمال شما بينا است».

چشم برندار ازم می پاشه زندگیم

تشکرات از این پست
tahmores kuoroshss
دسترسی سریع به انجمن ها