پاسخ به:∞ آیه شب هفتم ماه مبارک رمضان ∞
چهارشنبه 3 تیر 1394 9:12 AM
نکته ها:
1- آيه فوق منطق اسلام را در مورد ارزشهاي اجتماعي اشخاص، و حيثيت مردم روشن ميسازد و عمل آنهائي را که در حفظ اين سرمايههاي انساني ميکوشند و ارباب حاجت را با گفتار نيکو و احيانا راهنمائيهاي لازم بهرهمند کرده، و هرگز اسرار آنها را فاش نميسازند، از بخشش افراد خود خواه و کوتهنظري که در برابر کمک مختصري هزار گونه زخم زبان به افراد آبرومند ميزنند و شخصيت آنها را در هم ميشکنند، برتر و بالاتر ميشمرد. در حقيقت اينگونه اشخاص همانطور که اشاره کرديم بيش از اندازه که نفع ميرسانند ضرر ميزنند و اگر سرمايهاي
ميدهند سرمايههائي را نيز بر باد ميدهند.
از آنچه در بالا گفتيم روشن ميشود که «قول معروف» معني وسيعي دارد و هر گونه سخن نيک، دلداري و دلجوئي و راهنمائي را شامل ميشود. بعضي نيز گفتهاند که منظور از آن امر به معروف است ولي اين احتمال مناسب به نظر نميرسد.
«مغفرة» به معني «عفو و گذشت» در برابر خشونت ارباب حاجت است. آنها که بر اثر هجوم گرفتاريها پيمانه صبرشان لبريز شده و گاهي بدون هيچگونه تمايل دروني سخنان خشونت آميزي بر زبان جاري ميسازند.
اين افراد در واقع از اجتماع ظالمي که حق آنها را نداده به اين وسيله ميخواهند انتقام بگيرند و کمترين جبراني که اجتماع و افراد متمکن در برابر محروميت آنان ميتوانند بکنند همين است که سخنان آنها را که جرقههاي آتش درون آنان است با تحمل بشنوند و با ملايمت خاموش سازند.
بديهي است که تحمل خشونت آنها و گذشت از برخوردهاي زننده آنان از عقدههايشان ميکاهد از اين رو اهميت اين دستور اسلامي روشنتر ميگردد.
بعضي کلمه «مغفرة» را در اينجا به معني ريشه اصلي آن که پوشانيدن و مستور ساختن است گرفتهاند و اين کلمه را اشاره به پردهپوشي بر اسرار حاجتمندان آبرومند دانستهاند.
ولي اين تفسير با آنچه در بالا گفتيم منافاتي ندارد، زيرا اگر مغفرت به معني وسيع تفسير شود هم «عفو و گذشت» را در بر خواهد داشت هم «پوشانيدن و مستور داشتن» اسرار نيازمندان را.
در تفسير «مجمع البيان» از پيغمبر گرامي اسلام صلي الله عليه و آله نقل شده که فرمود:
«اذا سئل السائل فلا تقطعوا عليه مسالته حتي يفرغ منها ثم ردوا عليه
بوقار و لين اما بذل يسير او رد جميل فانه قد ياتيکم من ليس بانس و لا جان ينظرون کيف صنيعکم فيما خولکم الله تعالي».
در اين حديث پيامبر صلي الله عليه و آله گوشهاي از آداب انفاق را روشن ساخته ميفرمايد: «هنگامي که حاجتمندي از شما چيزي بخواهد گفتار او را قطع نکنيد تا تمام مقصود خويش را شرح دهد، سپس با وقار و ادب و ملايمت به او پاسخ بگوييد، يا چيزي که در قدرت داريد در اختيارش بگذاريد و يا به طرز شايستهاي او را بازگردانيد زيرا ممکن است سؤال کننده فرشتهاي باشد که مامور آزمايش شما است تا ببيند در برابر نعمتهائي که خداوند به شما ارزاني داشته چگونه عمل ميکنيد».
2- جملههاي کوتاهي که در آخر آيات معمولا ذکر شده است و صفاتي از صفات خداوند را بيان ميکند با مضمون همان آيات حتما ارتباط دارد و با توجه به اين نکته منظور را از جمله و الله غني حليم: «خدا بينياز و بردبار است» گويا اين است که: چون بشر طبعا طغيانگر است با رسيدن به مقام و ثروت خود را بي نياز گمان ميکند و اين حالت گاهي موجب پرخاشگري و بد زباني او نسبت به محرومان و مستمندان ميشود لذا ميفرمايد: «غني بالذات» خدا است در حقيقت او است که از همه چيز بي نياز است و بي نيازي بشر در واقع سرابي بيش نيست و نبايد موجب غرور و طغيانگري و بي اعتنائي او نسبت به فقراء گردد، به علاوه خداوند در برابر ناسپاسي مردم بردبار است افراد با ايمان نيز بايد چنين باشند.
و نيز ممکن است جمله مزبور اشاره به اين باشد که خداوند از انفاقهاي شما بي نياز است و آنچه انجام ميدهيد به سود خود شما است، بنابراين منتي بر کسي نداريد به علاوه او در برابر خشونتهاي شما بردبار است و در عقوبت عجله نميکند تا بيدار شويد و خود را اصلاح کنيد.
چشم برندار ازم می پاشه زندگیم